همیشه در خط مقدم

درباره شهید محمدحسن حسنیان – فرمانده گردان المهدی

شهید محمدحسن حسنیان فعالیت سیاسی اش را از دوران متوسطه آغاز کرد.

او در هفت سالگی وارد دبستان شده و تا دوران سیکل دانش آموز کوشایی بود، اما در دوران متوسطه با مربیانی روبرو شد که آنها هم از جور و ستم شاه خائن بدشان می‌آمد و در خط امام بودند. از آن زمان، محمدحسن به طور خاص وارد جریانات سیاسی روز شد و با افتتاح مسجد چاپخانه، زیر نظر حاج آقا اهلی هدفش را مشخص نمود و در آن مسجد شروع به فعالیت کرد.

او در امور اجرایی مسجد کوشا بود و همواره در پخش اعلامیه‌ها و نوارهای صوتی امام تلاش می‌کرد.

بعد از پیروزی انقلاب، به طور ضربتی آموزش‌های نظامی را فرا گرفت و به اولین ندای سپاه پاسداران انقلاب لبیک گفت. سال ۱۳۵۸ وارد سپاه شد و تا ۱۳۵۹ هر کجا که به وجود وی نیاز بود شرکت می‌نمود. وی ازجمله افرادی بود که حفاظت مجلس، حفظ امنیت محل استقرار امام و کنترل تردد افراد را به عهده داشت. او همچنین در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا نیز تلاش فوق‌العاده‌ای داشت. در زمان ریاست جمهوری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای محافظ ایشان بود.

* * *

با شروع جنگ، از جنوب تا غرب همچنان پر تلاش به فعالیت می‌پرداخت و به شیر بیشه‌ی گمنام معروف بود.

وی در بحبوهه‌ی جنگ از جمله فرماندهانی بود که در سخت ترین شرایط آرام بود و همیشه لبخند ملیحی بر لب داشت.

می گفت: ما باید جبهه را به دانشگاه تبدیل کنیم.

همیشه طرح‌های نو و کاربردی ارائه می‌داد. می‌گفت: باید برای عزاداری اربابمان حسین بن علی (علیه السلام) و مادرش خانم حضرت زهرا (سلام الله علیها) در جبهه حسینیه‌ی سیار بزنیم. طی مرخصی که به تهران آمده بود وسائل این کار را فراهم کرد و به جبهه برد و حسینیه‌ی سیار را تشکیل داد و خودش برای عزاداری‌ها و دعای کمیل و… همیشه جلوی درب حسینیه می‌ایستاد. آنچنان حب ائمه معصومین را در قلب داشت که اگر اسم خانم حضرت زهرا(س) می‌آمد، به شدت منقلب می‌شد.

* * *

افتخار ۷۵ درصد جانبازی را داشت و طی چند نوبت از کتف، دست و پا مجروح شده بود. علاوه بر این، شیمیایی هم شده بود.

با بزرگانی چون شهید کاظم رستگار و شهید علی اکبر موحد دانش هم دوره بود و ارادت خاصی به آنان داشت و در طی این آشنایی توانسته بود درجات عالی نظامی را به اتمام برساند. وی در عملیاتهای والفجر۱، والفجر۲ و خیبر، مسئولیت خطیر جانشین اطلاعات عملیات را به عهده داشت.

در عملیات خیبر فرمانده گردان المهدی(عج) شد که علی‌رغم سخت بودن شرایط عملیات، توانست خاکریزهایی را که برای بچه‌ها پیش بینی شده بود احداث کند و عملیات را که یکی از سنگین ترین عملیات‌ها بود، به سر انجام برساند.

وی در عملیات ام الرصاص، طرح ماکتی را ارائه کرد که برای اولین بار مطرح شد. با این کار عملیات با موفقیت انجام شد و به اتمام رسید و از این طرح برای دیگر عملیات نیز استفاده و جلوی تلفات بچه‌ها گرفته شد.

منبع: گنجینه ل۱۰

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search