آن ترکش کوچک

شهادت سردار شهید حاج یدالله کلهر به روایت سردار حاج علی فضلی

 

عملیات کربلای ۵ در شب ۱۹ دی ماه سال ۱۳۶۵ شروع شد.

در ابتدا به خاطر مشکلات و موانع متعدد، هیچ فرماندهی حاضر نمی‌شد فرماندهی این عملیات را دست بگیرد. چون بین ما و دژ دشمن در موقعیت عملیاتی ۳ الی ۱۰ کیلومتر باتلاق، آبگرفتگی و میدان مین وجود داشت. همینطور دو خط به هم پیوسته کمین عراقی‌ها که به کانال تاریخی شلمچه می‌رسید و آن چیزی نبود جز محصول تجربیات همه ارتش‌های دنیا که اندوخته‌شان را در اختیار بعثی‌ها قرار داده بودند و از آن به عنوان دژ نفوذ ناپذیر یاد می‌کردند. بعد از آن دژ، خاکریزهای متعدد و بعد از آنها، کانال ماهی، نخلستان و جزایر مختلفی بود که موانع را یکی پس از دیگری ایجاد کرده بود.

آن چیزی که فضای جلسه تبادل نظر فرماندهان درباره عملیات کربلای ۵ را عوض کرد ندای امام بود که از رزمندگان خواسته بود که این عملیات را انجام دهند. و بدین ترتیب همه فرماندهان اعلام آمادگی کردند.

*   *   *

عملیات به سختی پیش می‌رفت…

برای آنکه بتوانیم عملیات را موفقیت آمیز پیش ببریم به محسن رضایی، فرمانده سپاه وقت زنگ زدیم و گفتیم که رزمنده‌ها عاشق امامند برای آن‌ها ملاقاتی را تدارک ببیند. اعلام خبر قرار ملاقات بچه‌های لشکر با امام در ساعت‌های عملیات بین رزمندگان موجب شور و شعف رزمندگان شد و همین باعث شد بعد از شهادت بسیاری از شهدا، بچه‌ها با روحیه بالاتر، اولین سنگر از دژ عراق را به تصرف درآورند.

*   *   *

عملیات کربلای ۵ تا ۲۸ شبانه روز به درازا کشیده شد و همه اهداف به تصرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. در این عملیات ۸۰ تا ۸۵ هواپیمای دشمن منهدم شد و حدود ۵۰ هزار کشته و زخمی داشتیم. دشمن فشار زیادی می آورد و گردان‌های ما هم جانانه در خط می‌جنگیدند.

حاج یدالله کلهر برای تقویت روحیه بچه‌ها و هدایت عملیات از ما جدا شد. من خیلی نگرانش بودم تا اینکه دو سه ساعت بعد تماس گرفتند که حاج یدالله هم به سختی مجروح شده.

بلافاصله بعد از شنیدن خبر مجروحیت حاج یدالله، از نورعلی شوشتری اجازه گرفتم و به جاده آمدم تا وقت عبور دادن حاج یدالله از شهرک دوئیجی ایشان را ببینم. اما ظاهرا قبل از رسیدن من از آن جا عبور کرده بودند.

بعد خبر رسید که ایشان را به بیمارستان صحرایی منتقل کردند و چون حال ایشان وخیم بود، از آنجا به بیمارستان شهید بقایی انتقالشان داده‌اند.

شهید کلهر چون از بنیه فیزیکی بسیار خوبی برخوردار بود حدود ۲۴ ساعتی را در بیمارستان مقاومت کرد. پزشکان همه سعی و تلاش خودشان را انجام دادند، اما با همه این اوصاف ایشان به حالت عادی برنگشت و همان ترکش کوچک باعث مرگ مغزی و نهایتاً شهادت ایشان شد.

منبع: شاهد یاران / یادمان شهید یدالله کلهر / شماره ۱۲۷ / اردیبهشت ماه ۱۳۹۵

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

One Comment

  1. ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ at ۸:۳۶ ب٫ظ

    ناشناس

    پاسخ

    درود خدابرشهیدان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search