حماسه بزرگ عملیات والفجر۸

عملیات والفجر ۸ در تاریخ ۲۰ بهمن ماه سال ۱۳۶۴با عبور غواصان لشکرهای ۲۱ امام رضا(ع)، لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام و تیپ «الغدیر» استان یزد از اروند رود و حمله به مواضع دشمن بعثی در جزیره «ام الرصاص» ساعت ۱۰ شب با رمز یازهرا (س) انجام شد.

یکی از یگان‌های عمل کننده در این عملیات، لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام بود که غواصان این یگان در قالب گروهان مستقل «والعادیات» و غواصان گردان تخریب و اطلاعات عملیات در دقایق اولیه با عبور از آب اروند رود خود را به ساحل دشمن رسانده و با ایجاد چهار معبر در موانع دشمن در ساحل جزیره «ام الرصاص» که شامل سیم های خاردار، هشت پر و بشکه‌های «فوگاز» بود مسیر را باز نموده و غواصان گروهان «والعادیات» از گردان «قمر بنی هاشم (ع)» با عبور از معابر خط اول دشمن را تسخیر کردند…

پاتک‌های دشمن در روز ۲۱ و ۲۲ بهمن با تامین نیرو از طریق جزایر ام البابی شرقی و غربی و آتشباری سنگین شروع شد و رزمندگان با تمام توان دشمن را درجزیره «ام الرصاص» سرگرم کرده و غواصان سایر یگان ها با عبور از اروند عملیات اصلی را با حمله به مواضع دشمن درشهر فاو آغاز کردند. رزمندگان عمل کننده در منطقه عمومی خرمشهر و جزیره «ام الرصاص» بعد از دو روز با تخلیه مجروحین و شهدا جزیره را ترک کردند. بعد از ماموریت موفقیت آمیز لشکر سیدالشهدا علیه السلام درجزیره «ام الرصاص» و توانایی گردان‌ها در ماموریت جدید ضمن بازسازی و تجدید قوا در اردوگاه کوثر -در نزدیکی اهواز – مجددا برای ماموریت جدید در دفع پاتک‌های دشمن در شهر فاو از سوی قرارگاه فراخوانده شد. قبل از حضور گردان‌ها در شهر فاو فرماندهان لشکر که برای توجیه و احداث قرارگاه عملیاتی در «فاو» حضور پیدا کرده بودند در اطراف کارخانه نمک با اصابت موشک هدایت شونده دشمن که از دریا شلیک شده بود شهید و مجروح می‌شوند. علی فضلی به سختی مجروح شده و جانشین لشکر حاج جعفرجنگروی و برادر احسانی مسئول ستاد لشکر به شهادت می رسند…

همچنین آتش دشمن را روی نیروهای ما متمرکز می‌کرد. رزمندگان گردان حضرت علی اصغر(ع) روی جاده ای به عرض پنج یا شش متر می‌بایست تردد کرده و پیش روی کنند. دشمن هم چون به منطقه آشنایی داشت آتش خودش را روی این پدها متمرکز نموده بود و شب اول اسفند سال ۶۴ حماسه رزمندگان گردان حضرت علی اصغر(ع) با شهادت شهید رمضان ناظریان معاون این گردان رقم خورد. در اولین روز اسفند ماه سال ۱۳۶۴ دلاورمردان گردان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام با مسلح کردن زمین به مین‌های ضدتانک، ضدخودرو، ضدنفر و با هدایت شهید «سید محمد زینال الحسینی» فشار اولیه دشمن در پاتک به باقیمانده رزمندگان گردان حضرت علی اصغر (ع) را گرفتند که صدای خنده شهید اسکندرلو را در پشت بیسیم قرارگاه شنیده شد که فریاد می زد تانک ها جلو می‌آیند و روی مین‌ها منهدم می‌شوند.

دشمن صبح روز دوم اسفند ماه بار دیگر پاتک خود را برای باز پس گیری مواضع از دست رفته شروع کرد که بچه های تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام با انفجار جاده دسترسی دشمن عملا مسیر حرکت دشمن را از روی خشکی سد کرده و دشمن مجبور شد به کناره‌های جاده پناه ببرد که با فرو رفتن بعضی از تانک ها و ادوات مهندسی شکار رزمندگان گردان قمر بنی هاشم(ع) شد و با دادن تلفات سنگین به مواضعش برگشت و مجدد پاتک کرد و تا ظهر اقدام به چندین پاتک کرد که با هوشیاری رزمندگان و بچه‌های تخریب و مهندسی رزمی ناکام ماند. اما این حماسه با شهادت فرمانده گردان تخریب و مهندسی لشکر سیدالشهدا علیه السلام شهید حاج عبدالله نوریان رقم خورد. بعد از دو روز گردان زهیر(ع) به فرماندهی شهید داوود حیدری خط را از گردان «قمر بنی هاشم» تحویل گرفت و خط تثبیت شد و گردان‌های لشکر در خطوط پدافندی مستقر شدند…

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search