سروده مادر شهید برای شهید حسن بهمنی
«در گلو مانده مرا فریادها»
ای بهار خفته در آغوش خاک *** از فراق تو شقایق چاک چاک
ای طلوع صبح روشن در زمین *** عاشقان را خسته در هر سو ببین
زخمه از نیرنگ ها بر پای تو *** در گلو گشته خفه آوای تو
از چه خاموشی ز غوغا و خروش *** از چه ناید بانگ تو بر جان گوش
یاورانت خسته تن استاده اند *** بار غم بر دوش من بنهاده اند
دل ورای سینه شان افسرده است *** لیک شور و عشقشان نفسرده است
بی تو خاموشم ز غوغا و سرود *** کوکب رخشان این چرخ کبود
فکر تو از باغ معنی دست چین *** ای سزاوار هزاران آفرین
ای پلنگ بیشه زاران ستیز *** روبهان از خوف تو اندر گریز
ای تو بر بام وجودم آفتاب *** رفتنت می سازدم آشفته خواب
آشیانم بوی تو دارد هنوز *** تا بیایی خانه پندارد هنوز
طور رفتی عقده دل وا نشد *** قسمت تو دیدن موسی نشد
نقش مبهم می زند پرواز تو *** نغمه ها از راز دارد ساز تو
سخت گمنامی تو اندر یادها *** در گلو مانده مرا فریادها
خون دل شد قسمت فرزانگان *** سیم و زر اندوختند بی مایگان
پر ز هیهاتم من و مهر سکوت *** راز دل با تو بگویم در قنوت
مادر شهید حسن بهمنی
۲۵ اسفند ۱۳۹۲
*شهید حسن بهمنی مسئول طرح و عملیات لشکر۱۰ سیدالشهدا علیه السلام در ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ در شرق دجله، حین عملیات بدر، به شهادت رسید.
۲ Comments
۲۸ دی ۱۴۰۱ at ۸:۱۱ ب٫ظ
ناشناس
چه شعری گفته مادرش، امان از دل مادر..
۲۶ دی ۱۴۰۱ at ۱۲:۴۳ ب٫ظ
ناشناس
روحشون شاد و یادشون گرامی…این شهید دارای کرامات زیادی بودن و ارادت به سوره یاسین داشتن…من با خوندن سوره یاسین از ایشون خیلی حاجت گرفتم