عملیات کربلای ۴ در روز چهارشنبه سوم دیماه ۱۳۶۵ در منطقه ای به عرض حدود چهل کیلومتر از پاسگاه زید عراق در شمال شلمچه تا تقاطع رودخانههای اروند و کارون و در حدفاصل سپاهای سوم و هفتم ارتش بعثی عراق با رمز یامحمد (ص) آغازشد.
روند برنامهریزی و اجرای عملیات کربلای ۴
از اوایل سال ۱۳۶۵ که پاتکهای ارتش عراق در منطقه عملیاتی والفجر هشت دفع شد و مثلث بندر فاو عراق بطور کامل تثبیت گردید لازم بود یک راهبرد جدید نظامی برای کشور تعیین شود تا بتوان بر اساس آن سلسله عملیاتی را طراحی کرد که دشمن را به زانو درآورد. در آن زمان سپاه پاسداران که تنها توان و قدرت و بازوی تهاجمی ایران بود میتوانست سالانه یک عملیات بزرگ برنامهریزی و اجراکند به این منظور معمولا سپاه سالانه بین ۱۰۰تا۱۵۰ گردان رزمی آماده میکرد و در تابستان و پاییز تعدادی عملیات کوچک و محدود و در فصل زمستان یک عملیات بزرگ را به ثمر میرساند طبیعتا چنین شیوهای که دشمن با آن آشنا بود نمیتوانست راهکار اساسی برای تعیین تکلیف جنگ باشد. بنابراین راهکار اساسی برای مقابله با تاکتیک پاتکهای سنگین دشمن پس از یک عملیات و نیز غافلگیر کردن دشمن نسبت به محور تلاش اصلی تهاجم نیروهای اسلام، حمله به مواضع وی از چند محور و هر محور با استعدادی حدود ۱۰۰گردان تهاجمی بود. سپاه در چنین شرایطی پیشنهاد کرد برای تصرف شهر بصره نیرویی بیش از پانصد گردان آماده شود البته این طرح به دلیل مشکلات اقتصادی کشور مورد موافقت مسئولان کشور قرار نگرفت. نهایتا قرار شد برای عملیات سرنوشت ساز ۳۰۰ گردان فراهم شود که سرانجام حدود ۲۵۰ گردان رزمی در قالب ۱۳لشکر و۱۲تیپ مستقل با ۲۰۳هزار و ۸۱۱نفر آماده شد. در آن شرایط یگانهای سپاه در چند نقطه مهم در جزایر مجنون و در منطقه شلمچه در حال شناسایی برای ارزیابی امکان حمله به دشمن از آن نقاط بودند همچنین در منطقه دهلران و هورالهویزه و هر منطقهای که قابلیت عملیات محدود را داشت لشکرها و تیپهای سپاه تحرکات محدودی تحت عملیاتهای کوچک قدس و عاشورا انجام دادند. سرانجام با شناساییهای صورت گرفته در مناطق مختلف و بررسی معایب و محاسن هر منطقه و با توجه به اینکه ارتش عراق به منطقه هور نسبت به دیگر نقاط حساستر بود فرماندهان، منطقه ابوغریب را بعنوان محور تلاش اصلی و شلمچه را بعنوان محور تلاش پشتیبانی انتخاب کردند اگرچه از ۲۶شهریور۱۳۶۴سپاه نیروی زمینی خود را تشکیل داده بود ولی برای نخستین بار در عملیاتهای کربلای چهار و پنج سپاه بعنوان نیروی زمینی وارد عمل شد
طرح و برنامهریزی عملیات کربلای ۴
برای اجرای عملیات کربلای چهار حدود ۱۵۰گردان رزمی بیشتر از عملیات والفجر۸ آماده شد.
ضرورت و اهداف عملیات کربلای ۴
با توجه به شرایط کشور در سال ۱۳۶۵ و نبود هیچ گونه طرح سیاسی برای پایان دادن به جنگ ایران چارهای جز اجرای یک عملیات بزرگ و مهم درجبهههای جنگ زمینی نداشت تا بتواند ضمن پاسخ به شرارتهای دشمن درحمله به مراکز اقتصادی و غیر نظامی کشور و نیز تلاش ارتش بعثی عراق برای گستردهتر کردن حوزههای جنگ از جمله در دریا و شهرها به دشمن نشان بدهد که سرنوشت جنگ در جبهههای زمینی تعیین میشود و سیاست عراق در گسترش جنگ به غیر نظامیان راه درستی نیست.
در زمان برنامهریزی برای عملیات کربلای۴ تصور این بود که یک عملیات گسترده و موثر میتواند سرنوشتساز باشد و دولت عراق را به پذیرش شرایط ایران برای جنگ وادارد.
طبیعتا در آن زمان پذیرش شرایط ایران از سوی عراق منجر به سقوط سیاسی رژیم بعثی میشد.
از سوی دیگر در تمام دوران جنگ تحمیلی، رسیدن به اطراف شهر بصره بهدلیل اهمیت سیاسی و نظامی آن جزو اهداف نیروهای نظامی ایران بشمار میرفت. تلاش اصلی در عملیات کربلای ۴ این بود که با عبور یگانهای رزمی از اروندرود از یک سو و حمله از محور شلمچه بعنوان یکی از معابر وصولی به شهر بصره بخشی از اهداف عملیات بیت المقدس درسال ۱۳۶۱محقق شود و سرپل شهر و بندر فاو عراق توسعه یابد. در چنین شرایطی برنامهریزی برای عملیات کربلای چهار به منظور رسیدن به شرق بصره و منطقه تنومه در محدوده سپاه سوم ارتش بعثی از یک سو و عبور از اروندرود و رسیدن به منطقه زبیر در محدوه سپاه هفتم ارتش بعثی از سوی دیگر در دستور کار قرار گرفت. عملیات کربلای۴ با هدف تصرف منطقه ابوالخصیب و محاصره نیروهای عراقی مستقر در جزیره فاو و تهدید شهر بصره ازجنوب و نیز همزمان با عبور از منطقه شمال جهت رسیدن به کانالهای زوجی و کانال ماهیگیری طرحریزی شد این عملیات تلاشی بود تا سرزمین منطقه عملیاتی والفجر۸ یعنی شبه جزیزه فاو را که در تصرف ایران بود به جنوب بصره وصل کند و کل اروندرود را به تصرف نیروهای ایران درآورد. این عملیات تکمیل کننده اهداف عملیات والفجر۸ بود و قراربود با اجرای آن همه منطقه جزیره فاو آزاد گردد و موقعیت ایران درخلیج فارس بیش از پیش تقویت شود.
با اجرای عملیات کربلای۴ سرپل تصرف شده در منطقه فاو توسعه پیدا میکرد و از خطر باز پسگیری ارتش بعثی عراق نجات مییافت.
شیوهها و تاکتیکهای ارتش بعثی عراق در عملیات کربلای چهار
عبور موفقیتآمیز نیروهای سپاه از رودخانه اروندرود در عملیات والفجر۸ و تصرف شهر بندر فاو عراق موجب شد ارتش عراق نسبت به این تاکتیک عملیاتی رزمندگان اسلام در عبور از رودخانه عریض اروند هوشیار شود و دیگر رودخانه را بعنوان یک مانع طبیعی و دفاعی مناسب برای خود تلقی نکند همچنین غافلگیر شدن ارتش بعثی در عملیات والفجر۸ باعث شد ارتش عراق تدابیر و اقدامات لازم رابرای کشف مکان و زمان عملیات بعدی جمهوری اسلامی ایران به کارگیرد. ارتش عراق به منظور جلوگیری از حمله دیگری از مسیر اروندرود تمام نقایص پدافندی خود در ساحل این رودخانه را ارزیابی و بررسی کرد و تاکتیکهای جدیدی اتخاذ نمود تا چنانچه یک بار دیگر نیروهای ایران چنین شیوهای را انتخاب کردند بااطمینان به مقابله بپردازند.
سپاه هفتم ارتش بعثی پیش از آغاز عملیات کربلای چهار به منظور ممانعت و پیشگیری از احتمال عبور رزمندگان اسلام از اروندرود این شیوه هارا اتخاذکرده بود.
کسب اطلاعات مداوم
ارتش بعثی عراق با جمعآوری اطلاعات از طریق عکسهای هوایی، شنود مخابراتی و مشاهده دقیق و دائم فعل و انفعالات جبهه خودی به وسیله دکلهای دیدهبانی و نیز بازجویی از اسرای ایرانی سعی میکرد هوشیاری مداوم خود را نسبت به تحرکات رزمندگان اسلام افزایش دهد. ارتش بعثی در این راه از تصاویر ماهوارهای و عکسهای هوایی هواپیماهای آواکس آمریکایی مستقر در کشور عربستان و نیز از جاسوسی سازمان منافقین بهره میبرد.
جلال طالبانی از قول وفیق السامرایی رئیس اطلاعات ارتش عراق در این باره چنین نقل کرده است: «از زمان عملیات کربلای۴ عکسهای ماهوارهای از وضعیت نیروهای ایران را از ارتش آمریکا میگرفتم و در اختیار صدام حسین قرار میدادم». وفیق السامرایی همچنین گفته است: «ما در اعمال مراقبت و کنترل همه مناطق عملیاتی جبهه، شدت عمل به خرج دادیم و جبهه شرق بصره و منطقه میانی خانقین را بیش از مناطق دیگر مورد کنترل قرار میدادیم. بسیاری از پروازهای عکسبرداری و گشتی شناسایی را تکرار میکردیم و همه نیروهای انسانی و فنی را نیز بکار میگرفتیم».
در شرایطی که ایران در حال آماده شدن برای اجرای عملیات کربلای۴ بود فرماندهان ارتش بعثی پس از اجرای یک بازرسی میدانی در آذرماه ۱۳۶۵ از خطوط مقدم جبهه در اروندرود امکان عبور رزمندگان اسلام از اروند را منتفی ندانستند و با توجه به تجارب عملیات والفجر۸ و نیز تمرکز نیروهای ایران در شلمچه و در حاشیه اروندرود احتمال عملیات نیروهای ایرانی را در این منطقه و نیز منطقه هورالهویزه متصور دانستند. از سوی دیگر برای ستاد ارتش عراق تا حدود زیادی منطقه و زمان عملیات کربلای۴ نیز مشخص بود سپاه هفتم ارتش بعثی که در حاشیه اروندرود مستقر بود با استفاده از تجربیات عملیات والفجر۸ روشها و تاکتیکهای جدیدی برای مقابله با عبور غواصان ایرانی از اروندرود و شکستن خطوط اول خود ابداع کرده بود که آنها را در مقابله با عملیات کربلای چهار علیه رزمندگان اسلام بکار گرفت.
حساسیت دشمن بعثی نسبت به تاریکی و تیراندازی مستمر قبل و شب عملیات کربلای ۴
معمولا عملیات رزمندگان اسلام با استفاده از تاریکی شب صورت میگرفت نیروهای عراقی مستقر درخط مقدم با پرتاب مرتب منورهای مختلف فضای اروندرود را در شب مانند روز روشن میکرد تا از عدم اجرای عملیات مطمئن شوند همچنین با توجه به عبور غواصهای ایرانی از رودخانه اروند در عملیات والفجر۸ یگانهای عراقی مستقر در ساحل اروند مرتبا و متناوبا با تیربارهایشان روی سطح آب تیراندازی میکردند تا از حرکت احتمالی غواصها جلوگیری کنند همچنین با شروع عملیات کربلای چهار سپاه هفتم ارتش بعثی تلاش کرد با کمک توپخانه دوربرد به عقبه گردانهای خط شکن آسیب برساند استفاده از آتش انواع سلاحهای دوربرد همیشه یکی از موثرترین شیوههای مقابله ارتش بعثی عراق با حمله نیروهای ایران بود.
شرح و نتایج عملیات کربلای ۴
عملیات کربلای ۴ در روز چهارشنبه سوم دیماه ۱۳۶۵ درمنطقهای به عرض حدود چهل کیلومتر از پاسگاه زید عراق در شمال شلمچه تا تقاطع رودخانههای اروند و کارون و در حدفاصل سپاههای سوم و هفتم ارتش بعثی عراق با رمز یامحمد(ص) آغازشد.
فرماندهان، چهار قرارگاه را برای اجرای این عملیات درنظر گرفته بودند. محدوده قرارگاه نجف از شمال پنج ضلعی در شلمچه تا جزایر بوارین و امالطویله بود. برنامه قرارگاههای قدس، نوح وکربلا نیز در این عملیات عبارت بود از عبور رزمندگان اسلام از اروندرود در جنوب شهر خرمشهر و مقابل شهر آبادان و آنسوی جزیره مینو و نیز حمله به منطقه شلمچه.
قرار بود با کمک قرارگاههای قدس و کربلا منطقه جزیره امالرصاص و ابوالخصیب واقع در دوازده کیلومتری جنوب شهر بصره به تصرف رزمندگان اسلام درآید و نهایتا رزمندگان اسلام بتوانند خود را به خورزبیر برسانند.
محور اصلی تک در این عملیات عبور از اروندرود بود. محورشلمچه و پنج ضلعی نیز بعنوان محور تک پشتیبانی در نظر گرفته شده بود. هدف اصلی عملیات آن بود که سرپل تصرف شده در عملیات والفجر۸ را توسعه دهند و آن عملیات را تکمیل کنند. در صورت موفقیت این عملیات، امکان باز پسگیری منطقه فاو تا حد زیادی از ارتش بعثی عراق سلب میشد و این موضوع میتوانست فشار زیادی بر رژیم بعثی عراق وارد آورد و به پایان جنگ کمک کند. پیش از آغاز عملیات بخشی از نیروهای رزمنده در خانههای مردم در شهر خرمشهر استقرار یافتند تا در شب عملیات از این خانهها خارج شوند و بر قوای ارتش بعثی یورش ببرند. عملیات در حالی شروع شد که فرمانده جنگ در حال بازدید از واحدهای ارتش در بوشهر بود و از لحظه آغاز آن اطلاع نداشت. البته فرمانده جنگ در بوشهر مستقر شده بود تا حفاظت عملیات رعایت گردد و عملیات کشف نشود. عملیات در ساعت ده و نیم شب آغاز شد. این درحالی بود که ارتش بعثی عراق از دوساعت قبل از آغاز آن آتش خود را در خط مقدم و در عقبه نزدیک به اجرا درآورده و تلفاتی به یگانها وارد کرده بود. با شروع عملیات آقای هاشمی رفسنجانی خود را به خوزستان رساند و در پایگاه هوایی امیدیه مستقر شد.
در مرحله اول این عملیات سی گردان وارد عمل شدند. با آغاز عملیات مشخص شد ارتش بعثی عراق در آمادگی کامل بسر میبرد و عبور سریع از رودخانه اروند امکان ندارد.
شرایط نسبت به زمان اجرای عملیات والفجر۸ به کلی تفاوت کرده بود. البته از دوهفته پیش از آغاز عملیات کربلای ۴ نیروهای قرارگاه خاتم الانبیا (ص) مرکز عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در محلی بنام فاطمیه استقرار داشتند احساس کرده بودند دشمن تا حدی از این عملیات باخبر است. سردار احمد سوداگر دراین باره میگوید: «من در حین عملیات کربلای پنج نقشهای را از یکی از سنگرهای دشمن در جزیره بوارین پیداکردم و نشان فرمانده سپاه دادم و گفتم که این نقشه عملیات خودمان و مربوط به طرح عملیاتی کربلای۴ است که به زبان عربی نوشته شده است».
حساسیت ارتش بعثی عراق
مفهوم یافتن آن نقشه که بین نظامیان کالک گفته میشود از سنگر دشمن این بود که فردی اطلاعات عملیات کربلای چهار را برده و به ارتش بعثی عراق داده است. البته بعداً معلوم شد که این کالک نقشه مربوط به برنامهریزیهای دو دوره پیش از طراحی نهایی عملیات کربلای چهار بوده و سه ماه با تصمیم نهایی و نقشه قطعی عملیات فاصله داشته است همچنین بعدها معلوم شد آمریکاییها اطلاعات رزمندگان اسلام را از طریق آواکس که تحرکات نظامی ایران را کنترل میکردند در اختیار عراق قرار داده بودند.
از سوی دیگر از اوایل تاریکی شب عملیات، ارتش بعثی عراق با پرتاب گلولههای منور حساسیت خود را نسبت به تحرکات رزمندگان نشان میداد وقتی با حرکت غواصهای رزمندگان اسلام برای عبور از اروندرود، نبرد آغاز شد و یگانها برای شکستن خط اول دشمن دست به کار شدند، با آتش سنگین و مقاومت شدید ارتش بعثی مواجه شدند. با زیر آتش گرفتن دهانه رودخانه کارون که سمت تلاش اصلی عملیات بود معلوم شد واحدهای ارتش بعثی کاملا هوشیارند و کاملا مجهز و مهیا، آماده رویارویی با رزمندگان اسلام هستند. ارتش بعثی متوجه تاکتیک ویژه این عملیات شده بود که عبارت بود از عبور غواصان خط شکن از بین دو جزیره امالرصاص و امالطویل و رسیدن به ساحل جنوبی اروندرود. لذا بلافاصله دو طرف معبر کم عرض آبی امالرصاص را که از آن بعنوان تنگه یاد میشد با آتش پر حجم و شدید توپهای ضد هوایی بیست و سه و چهارده و نیم میلی متری که بصورت افقی و تیر تراش اجرا میشد، مسدود کرد و مشکل عمدهای برای عبور رزمندگان خط شکن ایجاد کرد. با این حال رزمندگان اسلام خط اول دشمن بعثی را شکستند. اما با آتش تیربارهای دشمن و بسته شدن ورودی کارون به اروندرود، سازمان رزمندگان اسلام که نیروی پشتیبان آنها سوار بر قایق بودند کاملا به هم خورد.
ارتش بعثی عراق که تهاجم رزمندگان اسلام را جدی دید برای اولین بار در ساعت نه و سی دقیقه شب از هواپیماهای جنگی برای بمباران دهانه کارون استفاده کرد در برخی از محورها از جمله در محدوده ماموریت لشکر۷ ولیعصر عج که تحت امر قرارگاه نوح بود یک گردان از پنج گردان عمل کننده توانست از جزیره عبور کند و خود را به جاده پشت جزیره سهیل و جاده آسفالت برساند اما گردانهای دنبال پشتیبان بدلیل اجرای آتش از نهر جرف نتوانستند خود را به آن سوی اروند برسانند. لذا در پی عدم پیشروی دیگر یگانها آن یک گردان هم در اوایل روشنایی صبح مجبور شد عقب نشینی کند.
با آغاز تهاجم رزمندگان اسلام ارتش بعثی بلافاصله علیه رزمندگان اسلام وارد عمل شد و تعداد زیادی از رزمندگان به رودخانه اروند افتادند. طوری که اجساد آنها تا چند روز پس از پایان عملیات در کنار ساحل رودخانه یافت میشد.
ارتش بعثی عراق بمبارانها و پاتکهای خود را پس از روشن شدن هوا هنگام صبح آغاز کرد صدام حسین این ضد حمله را حصاد الاکبر نامیده بود، یعنی دروی بزرگ.
اما در محور شلمچه که تلاش فرعی در آن صورت گرفت نیروهای تیپ پنجاه و هفت حضرت ابوالفضل و لشکر نوزده فجر توانستند با شکستن خط اول دشمن، نظم و توانمندی دفاعی سپاه سوم ارتش بعثی عراق را به هم بریزند و در مواضع آنها نفوذ کنند این اقدام نشان داد محور شلمچه نفوذپذیر است.
فرمانده کل سپاه پاسداران پس از اطمینان از اینکه ادامه عملیات و تهاجم در منطقه کربلای چهار موفقیت چندانی در پی نخواهد داشت، با اینکه برخی یگانها توانسته بودند از اروندرود عبور کنند و تا حدی پیشروی کنند و خطوط اول دشمن را بشکنند و حتی قسمتی از منطقه ابوالخصیب را نیز تصرف کنند، ادامه عملیات را متوقف کرد و در اوایل صبح به نیروها دستور بازگشت داد. با گذشت اندکی از بعداظهر روز اول عملیات، همه لشکرها و تیپهای تک کننده به مواضع قبلی خود بازگشتند. مجموعا حدود شصت گردان در عملیات کربلای چهار به کار گرفته شدند و بقیه نیروها به دلیل توقف عملیات وارد عمل نشدند.
در پی عدم موفقیت این عملیات، هدف از اجرای آن در تبلیغات، پاسخ به شرارتهای اخیر عراق اعلام شد. این عدم موفقیت موجب شد ارتش بعثی عراق با کسب موفقیت بزرگی، حمله رزمندگان اسلام را متوقف کند از این پس جایگاه بخش اطلاعات در ارتش بعثی عراق بار دیگر اوج گرفت و موقعیت خود را باز یافت. در این عملیات حدود هزار نفر از رزمندگان اسلام شهید شدند و نزدیک به دو هزار نفر آنان نیز مفقود گشتند. حدود یازده هزار نفر هم مجروح شدند. در اواخر اردیبهشت ۱۳۹۴، پیکر مطهر یکصد و هفتاد وپنج نفر از رزمندگان غواص این عملیات که در ابو فلوس کشف شده بودند به ایران منتقل شد. شکست عملیات با آن همه امکانات و تبلیغات برای مسئولان کشور و فرماندهان صحنه عملیات، بسیار تلخ و آزار دهنده بود. روحیه رزمندگان اسلام پایین آمده و امید به نتیجه عملیات سرنوشت ساز ضعیف شده بود. اماروحیه ارتش بعثی بالارفته و تلفات چندانی نیز به آن وارد نشده بود.
ارتش بعثی عراق از ناکام گذاشتن عملیات ایران بسیار خرسند شد و شکست تهاجم ایران را جشن گرفت. همچنین این عملیات موجب شد عراق احساس کند قادر است هرگونه تهاجم رزمندگان اسلام را دفع کند. با پایان یافتن عملیات کربلای چهار ارتش بعثی عراق حملات شیمیایی به عقبههای رزمندگان اسلام را از سرگرفت. مهمترین بمباران شیمیایی در ساعت هشت و سی دقیقه صبح جمعه مورخ ۵ ۱۰ ۱۳۶۵ در منطقه آبادان صورت گرفت. طوریکه ابری از گاز شیمیایی خردل تا مدتی منطقه را پوشاند. در این بمباران شیمیایی حدود دو هزار نفر مصدوم شدند که در اورژانس بیمارستان صحرایی حضرت علی بن ابیطالب ع مورد مداوا قرار گرفتند. همچنین ارتش بعثی عراق با گلولههای شیمیایی توپخانه مناطق اطراف مسجد جامع خرمشهر را هدف اصابت قرار داد که بر اثر آن حدود هفتاد نفر مصدوم شدند.
دلایل عدم موفقیت عملیات کربلای چهار
طبیعتا پیروزی و شکست در جنگها با هم است حتی قویترین ارتشها گاهی شکست میخورند و نمیتوانند به اهداف خود برسند. ناکامی در هر عملیاتی میتواند تجربه موفقی برای آینده باشد.
عملیات کربلای چهار هم نتوانست به پیروزی برسد. درحالی که حجم امکانات و مقدوراتی که برای اجرای این عملیات فراهم شده بود، بیش از یک و نیم برابر نیروها و تجهیزات عملیات والفجر۸ بود. دلایل زیادی برای این عدم موفقیت وجود دارد که پس از مدتها ازاجرای این عملیات و جمعآوری اطلاعات بیشتر میتوان دو علت و عامل اصلی را برای آن برشمرد:
الف) نشت اطلاعاتی و هوشیاری دشمن؛
تبلیغات علنی و گسترده ایران از صدا و سیما و نمازهای جمعه برای بسیج نیرو موجب شد عراق نسبت به عملیات آینده ایران بسیار حساس شود و تمام توان اطلاعاتی خود را برای کسب آگاهی از وضعیت، گسترش و استعداد رزمندگان اسلام از طریق برخی افراد جاسوس و تجهیزات فنی فعالانه عمل کند. از اسفند ماه ۱۳۶۰ همکاری اطلاعاتی آمریکا با عراق آغاز شد. این همکاری دچار افت و خیزهایی بود تا اینکه با شکست ماجرای مک فارلین آمریکا تصمیم گرفت اطلاعات بدست آمده از طریق هواپیماهای آواکس و ماهوارههای فضایی درباره مواضع رزمندگان اسلام را در اختیار ارتش بعثی عراق قرار دهد. از سوی دیگر ارتش بعث عراق از تجربه عبور رزمندگان اسلام از رودخانه اروندرود در عملیات والفجر۸ بهره برد و ضمن محتمل دانستن عبور رزمندگان اسلام از اروندرود تدابیر لازم را برای مقابله با آن اندیشید.
ب) آشکارشدن تاکتیکهای رزمندگان اسلام؛
شیوه عبور از رودخانه و نحوه شکستن خط ساحل و چگونگی حمله رزمندگان ایرانی به مواضع قوای ارتش بعث عراق پس از عملیات والفجر۸ برای دشمن مشخص شده بود. ارتش بعث عراق تیربارهایی را در ساحل اروندرود بکار گرفته بود و مرتبا با این تیربارها آتش تراش روی سطح رودخانه اجرا میکرد تا چنانچه غواصی در آب حرکت میکند نتواند به پیشروی خود ادامه دهد. با این شیوه ارتش بعث عراق موفق شد قایقهای حامل رزمندگان اسلام را پیش از رسیدن به ساحل دوراروند هدف قرار دهد و منهدم کند.
این نکات را میتوان عوامل و دلایل عدم موفقیت عملیات کربلای چهار بشمار آورد. به این ترتیب عملیات یک روزه کربلای چهار بدون نتیجهای قابل قبول و به منظور کم شدن تلفات خودی متوقف شد و از ادامه تک دیگر یگانهای دنبال پشتیبان جلوگیری بعمل آمد. این درحالی بود که سپاه پاسداران برای شناسایی، برنامهریزی و طراحی عملیات کربلای۴ و نیز برای بازسازی و تجهیز لشکرها و تیپهایش بیش از هشت ماه صرف کرده بود. از سوی دیگر برای اجرای این عملیات دویست و پنجاه گردان نیروی رزمی تدارک دیده بود که به دلیل توقف عملیات حدود یکصد و نود گردان آن وارد عمل نشدند.
اقدام منافقین
باتوجه به اینکه سپاه پاسداران کار طرح ریزی و اجرای عملیات کربلای۴ را انجام داده بود؛ عراق تصمیم گرفت با کمک سازمان منافقین ایران، اقدامی علیه سپاه پاسداران در داخل کشور انجام دهد. طبق این برنامه و همزمان با پایان یافتن عملیات کربلای چهار منافقین در روز شنبه شش دی ۱۳۶۵ از طریق عوامل نفوذی خود انبار مواد منفجره در پایگاه شهید بهشتی سپاه پاسداران در تهران را هدف قرار دادند که باعث انفجار این انبار شد. با تعقیب و سرکوب منافقین در داخل کشور ظرفیت عملیاتی این سازمان برای چنین اقداماتی در سالهای آخر جنگ بشدت کاهش یافت.
اجلاس پنجم سازمان کنفراس اسلامی
پس از پایان عملیات کربلای۴ آقای شریف الدین پیرزاده دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی درهشتم دیماه ۱۳۶۵ به ایران سفرکرد و طی دیدارهایی با مسئولان ایرانی ازآنها برای شرکت در پنجمین اجلاس کنفرانس اسلامی در کویت دعوت به عمل آورد. ایران بدلیل طرفداری کویت از عراق درجریان جنگ، کوشید محل اجلاس را تغییر دهد و آن را به کشور دیگری منتقل کند. از سوی دیگر ایران معتقد بود در چنین کنفرانسهایی چیزی فراتر از تشریفات و کارهای معمولی دیده نشده است و امید چندانی نداشت که این اجلاس بتواند حرکتی جدی برای پایان بخشیدن به جنگ انجام دهد.
ایران معتقد بود اگر سازمان کنفرانس اسلامی، متجاوز و مسئول اصلی شروع جنگ را در همان آغاز جنگ معرفی میکرد، هم جنگ زود تمام میشد و هم این سازمان یک شأنیت جدی پیدا میکرد. به هر حال وزارت خارجه موافق شرکت رئیس جمهور در این اجلاس نبود. مقامات ایرانی معتقد بودند سران کویت آنقدر تحت تاثیر عراق هستند یا از صدام میترسند که وقتی هواپیمای فرستاده مخصوص کویت به ایران مورد تعرض جنگندههای عراقی قرار گرفت و مجبور شد به شوروی فرارکند، حتی حاضر نشدند یا جرأت نکردند سوء قصد عراق را اعلام کنند. ایران انتظار داشت کویت این موضوع را درک کند و مواضع خود را درباره جنگ تغییر دهد. به هرحال اجلاس کویت با حضور نمایندگان چهل و شش کشور اسلامی و بدون حضور ایران در اواخر دیماه ۱۳۶۵ تشکیل شد.
طرح آزادسازی نفت شهر
همزمان با عملیات کربلای۴ که سپاه پاسداران انجام داد در فاصله چهل و هشت ساعت از آغاز این عملیات قرار بود نیروی زمینی ارتش نیز آزادسازی نفت شهر را آغاز کند.
عملیات در این منطقه میتوانست جبهه جدیدی در غرب کشور به روی دشمن باز و قوای دشمن را تجزیه کند تا تمام امکاناتش در جبهه کربلای چهار درجنوب متمرکز نماند.
همچنین آزادسازی این منطقه میتوانست بخشی از خاک کشورمان راکه تا آن زمان در تصرف ارتش بعثی عراق بود، آزاد کند. اما ارتش نتوانست خود را برای این عملیات آماده کند و عملا یگانهای نیروی زمینی ارتش در این مرحله وارد نبرد نشدند. قرار شد این طرح چند هفته بعد در حین اجرای عملیات کربلای پنج دوباره اجراشود تا از فشار ارتش بعثی عراق در شلمچه و پنج ضلعی بکاهد و پیشروی رزمندگان اسلام بسمت شرق بصره را تسهیل کند.
ارتش عملا در ۲۳دیماه ۱۳۶۵ عملیات خود را با پنج لشکر آغاز کرد. اما در شکستن و عبور از خط دشمن توفیقی نداشت و عملیات متوقف شد بنابراین نفت شهر همچنان در دست دشمن ماند. طرح این عملیات را کربلای شش نامیده بودند. در این جبهه نیز ارتش بعثی عراق خط مقدم خود را با انواع میدانهای مین و دیگر موانع پوشانده بود.
حمله شیمیایی ارتش بعثی عراق به بیمارستان صحرایی
همزمان با توسعه عملیات رزمندگان اسلام تعداد بیمارستانهای صحرایی احداث شده در جبهههای جنوب و غرب کشور نیز افزایش یافت. ارتش بعثی عراق نیز از کار انداختن این بیمارستانها را از طریق بمباران شیمیایی در دستور کار خود قرار داد. در پی این سیاست در ۱۰ دیماه ۱۳۶۵یک بیمارستان صحرایی در سومار بمباران شیمیایی شد که تعداد زیادی از کارکنان گروه پزشکی آن آسیب دیدند. در آمارهای اولیه ۴۰۰ نفر مصدوم و۲۰ نفر شهید ثبت شد اما در روزهای بعد این آمار افزایش یافت و تعداد شهدا به۳۰ نفر رسید.
تحلیل شرایط پس از عملیات کربلای چهار
وضعیت دشمن را در آن مقطع میتوان اینگونه تجزیه و تحلیل کرد:
رژیم بعثی صدام تصور میکرد عملیات کربلای۴ تنها عملیات بزرگ ایران در سال ۱۳۶۵ بوده که ناکام مانده است. بنابراین نیروهای ارتش بعثی عراق در آرامش نسبی بسر میبردند. با اطلاعات کسب شده از دشمن مشخص شد، ارتش بعثی عراق اکثر فرماندهان خود را به مرخصی فرستاده و خیالش از ادامه نبرد راحت است. گفته میشد در برخی از یگانهای دشمن تا۴۰ درصد سربازان و نظامیان به مرخصی رفته بودند. با توجه به این نکته که ارتش بعث عراق بدلیل اجرای عملیات کربلای۴ تمامی قوای احتیاط خود در منطقه عملیاتی کربلای۴ و در جنوب رودخانه اروندرود مستقر کرده بود؛ بنابراین چنانچه رزمندگان اسلام اقدام به اجرای عملیات جدیدی در منطقه شلمچه میکردند انتقال این نیروها به منطقه جدید درگیری، زمان بسیاری از دشمن میگرفت. ارتش بعثی عراق برای این جابجایی حداقل به دو هفته زمان نیاز داشت. ضمن اینکه نشانه و علائمی حاکی از جابجایی این نیروها به منطقه عملیاتی کربلای۵ یعنی محور شلمچه وجود نداشت.
شادی روح شهدا و سلامتی رزمندگان و جانبازان عملیات کربلای چهار صلوات
منبع:
تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق
سردار دکتر حسین علایی