شهیدی که پدرش حق خود را از صدام گرفت

شهید فرید اشرفی به روایت محسن اشرفی (برادر دوقلوی شهید)

رضا خان که قانون کشف حجاب را اجباری کرد، خانوادۀ اشرفی طاقت نیاوردند. مهاجرت کردند و راهی کشور عراق شدند. فرید و برادر دوقلویش هم در همین کشور به دنیا آمدند.

حاج محمد در این کشور، به واسطه یکی از خیاط‌های درباری به نام «احمد خماس» به کار خیاطی مشغول شد. از آن جایی که در کارش ظرافت و دقت بسیاری داشت، خیلی زود مقامات عالیرتبه کشور عراق به مغازه او آمدند تا سفارش کت و شلوار بدهند. از جمله کسانی که به مغازه پدرم آمده بودند صدام حسین بود!

جالب است که صدام وقتی آمده بود سفارشش را تحویل بگیرد قصد نداشت حق‌الزحمه را بپردازد، اما پدر فرید به روش‌های مختلف او را مجاب کرد و عاقبت حقش را گرفت.

این رفتار مرد در خاطر صدام ماند تا اینکه وقتی با کودتا و سرنگونی حسن‌البکر به قدرت رسید، چند نفر را سراغ خیاط زحمتکش فرستاد تا تنبیهش کنند، اما آنها دیگر به ایران بازگشته بودند. مأموران صدام، شخص دیگری را که در همان مغازه مشغول به خیاطی بود دستگیر کرده بودند که البته معلوم شده بود اشتباه گرفته‌اند.

سالها بعد، فرید پسر همان مرد خیاط، به تبعیت از پدر، در مقابل صدام ایستاد و راضی شد حتی جان ارزشمند خود را بدهد، اما زیر بار زور و ظلم نرود.

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search