شهید ابراهیم اکبریان

شهید ابراهیم اکبریان

نام پدر: حفظ الله

ولادت: ۲۸ مرداد ۱۳۴۶

محل تولد: کرج

شهادت: ۲۵ دی ۱۳۶۶

محل شهادت: ماؤوت عراق

عملیات: بیت المقدس ۲

گردان: حضرت علی اکبر(ع)

مزار: کرج – امامزاده محمد

سایر اطلاعات: برادر ایشان حشمت الله اکبریان نیز به شهادت رسیده است.

#آرشیو گردان حضرت علی اکبر(ع)

وصیتنامه شهید ابراهیم اکبریان

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا پاکمان کن،خاکمان کن. بسیجى فریاد مى زند شهادت مرگ نیست رهایى است. مردن نیست متولد شدن است.

«یا ایتها النفس المطمئنه الجعى الى ربک راضیه مرضیه و ادخلى جنتى»

با یاد و نام خدا و شهادت بر یگانگى خداى بزرگ و شهادت بر محمد ابن عبدالله و مهدى قایم و ولایت فقیه چند کلامى بعنوان وصیت مى نویسم .

گر چه خود را بیشتر از هر کس محتاج پند و اندرز مى دانم ولى خوب قبل از آغاز سخن از خداوند منان مسألت مى کنم قدرتى به قلم و بیان بنده عطا نماید که بتوانم از زبان یک شهید دست به قلم ببرم و اگر لیاقتى پیدا شد و مورد عفو و رحمت الهى قرار گیرم و توفیق و سعادت شهادت را پیدا کردم بعنوان آخرین وصایاى شهید خوانده شود ولى این حقیر پیش خود چیزى براى نوشتن و گفتن ندارم آنچه هست پیام شهیدانى است که من رسالت رساندن پیام آنها را بدوش خود احساس کرده و مى نویسم: هدف تمامى شهیدان و بنده حقیر که مى روم برپایى حکومت عدل الهى بر روى زمین و در آخر سپردن حکومت الهى از ولى فقیه به دست مولایم امام زمان است.
آرى من با چشمانى باز و اراده اى قاطع به این راه رفتم و به همه عزیزان مى گویم مگر نمى دانید که این دنیاى فانى جایگاه ابدى ما نیست مگر نمى دانید همه رفتنى هستیم بنابراین باید آماده باشیم زیرا بهشت را به بها مى دهند نه به بهانه.
در این زمان که اسلام عزیز و انقلاب شکوهمند عزیزمان مورد حمله و یورش ابرقدرتها و امپریالیستهاى جهانى شرق و غرب قرار گرفته مبادا خود را لحظه اى از صحنه خارج نموده باعث تقویت روحیه دشمن شده به خدا راضى نیستم . امام بزرگوار را تنها نگذارید همیشه و در همه جا یار امام باشید تا لحظه اى که در رگهاى شما خون جریان دارد.
اى مردم و اى دوستان ما که تحمل از دست دادن یک پاى خود را نداریم چگونه فرداى قیامت آتش جهنم را تحمل مى نماییم.

#آرشیو گردان حضرت علی اکبر(ع)

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search