شهید ابراهیم خندان

نام : ابراهیم

نام خانوادگی : خندان

نام مادر : رقیه

نام پدر : حسین

تاریخ تولد : ۱۳۴۹

محل تولد : کرج

وضعیت تاهل : مجرد

میزان تحصیلات : اول راهنمایی

سن : ۱۶ سال

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵

محل شهادت : جزیره مجنون

عملیات : کربلای۵

گردان: حضرت زینب(س)

یگان خدمتی : لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام

مزار : تهران، بهشت زهرا (س)،قطعه۵۳ 

  • در اعیاد نوروز لباس و کفش نمی‌خرید تا بچه‌هایی که پدر ندارند تا برایشان خرید کند، دلشکسته نشوند.
  • دوستش را که پدرش شهید و مادرش در حادثه آتش سوزی از دنیا رفته بود، به خانه آورد و گفت یک برادر به ما اضافه شد.
  • بسیار خوش قدم بود و با تولدش، پدر که بیکار بود، شغلی به دست آورد و مشغول به کار شد.
  • هرگز از خانواده‌اش درخواست مادی نکرد.
  • بعد از شهادتش، پدر نیز راه او را ادامه داد و به فیض شهادت رسید.
وصیتنامه

ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

آنان که در راه خدا کشته می‌شوند را مرده نپندارید بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.

بسمه تعالی

با سلام و با درود بی‌کران به آقا امام زمان و نایب بر حقش حضرت امام خمینی

و با سلام و درود فراوان به شهیدان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی

به نام خدا وصیتنامه اینجانب سرباز اسلام ابراهیم خندان:

مادر عزیزم و پدر عزیز و گرامی، سلام بر شما که زحمت بسیاری و فراوانی برای حفظ جانم می‌کرده ای که تا این موقع مرا به جبهه های حق علیه باطل بفرستید که اسلاممان در معرض خطر دشمن قرار نگیرد. من از شما مادر عزیز و گرامی و پدر زحمتکش و عزیزم که درود خدا بر شما باد آرزوی حلالیت می‌کنم و از شما می‌خواهم که مرا حلال کنید.

پدر گرامی و مادر عزیزم، اگر شهید شدم هر جا که خواستید و راحت بودید مرا به خاک بسپارید.

درود بر تو مادر عزیز و پدر عزیز و گرامیم که فرزندتان را در راه دین و اسلام و شرف و قرآن و امت بسیج می‌کنید و به جبهه می‌فرستید. به مردم بگویید که جبهه را خالی نگذارند که امام امت جز ما کسی دیگر را ندارد. تا می‌توانید با ظلم مبارزه کنید و تا آخرین قطره خونتان نگذارید که دشمن اسلام از شرق و غرب به کشور اسلامی حمله کند.

والسلام

ابراهیم خندان

نمایه محتوا : گنجینه ل ۱۰

مطالب مرتبط

گالری تصاویر

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search