درباره شهید اشک شوق درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن admin1 ۳۱ شهریور ۱۴۰۳
درباره شهید هنر رسول هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها admin1 ۱۹ شهریور ۱۴۰۳
درباره شهید نشان از بینشانها درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفتهاند admin1 ۱۳ شهریور ۱۴۰۳
درباره شهید هدایت در صحنه درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت همرزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدینیا آمد و به ما گفت: «بچهها از admin1 ۱۰ شهریور ۱۴۰۳
One Comment
۱۳ آذر ۱۴۰۱ at ۱۰:۳۰ ق٫ظ
فاتحی. م
روحش شاد باشه و با سیدالشهدا محشور باشه انشالله. یک موتور گازی داشت که توی دهه شصت خیلی کمیاب بود و از محل ما رد میشد. حدودا سه سال از من بزرگتر بود. یک نجابت خاصی توی نگاهش بود که هنوز احساس میکنم اگر توی اون محل باشم می بینمش. روحش شاد 😭😭😭😭