نام: احمد
نام خانوادگی: اژدری
نام مادر: –
نام پدر: محمود
تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۸/۲۸
محل تولد: ساوجبلاغ
وضعیت تاهل: –
میزان تحصیلات: متوسطه اول (سیکل)
سن: ۲۱ سال
تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱۱/۱
محل شهادت: ماووت
عملیات: بیت المقدس۲
گردان: زهیر
یگان خدمتی: لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیهالسلام
مزار: ساوجبلاغ، فخر ایران
زندگینامه
«شهید احمد اژدری» سال ۱۳۴۵، در خانواده ای مذهبی در شهرک «فخر ایران» از توابع شهرستان «ساوجبلاغ» دیده به جهان گشود و از همان دوران کودکی همیشه غمخوار مردم محروم و مستضعف بود و در دل مردم جا باز کرده بود. در مراسم مذهبی نیز فعالیت گسترده ای داشت.
همیشه خوشرو، شاداب و خندان بود.
با شروع جنگ تحمیلی چندین بار به عنوان بسیجی به جبهه حق علیه باطل اعزام گردید و در چندین عملیات مهم حضور پیدا کرد.
سال ۱۳۶۵ در کنکور دانشگاه با رتبه زیر ۴۰۰۰ قبول شد. وی همچنین در تیم فوتبال شهرک فخر ایران بازی می کرد و با وجود سن کم در تیم منتخب ساوجبلاغ انتخاب و به عنوان بهترین بازیکن معرفی شد. چندین بار نیز از طرف باشگاههای مهم تهران با او گفتگو و درخواست همکاری شد، اما او با توجه به اهمیتی که برای نبرد حق علیه باطل قائل بود، نپذیرفت.
به خاطر شجاعتش با وجود سن کم، به فرماندهی گروهان بعثت از گردان «زهیر» رسید.
وی در عملیات های «مسلم بن عقیل»، « والفجر هشت»، «کربلای پنج»،«بیت المقدس دو» شرکت فعالانه داشت و سرانجام در آخرین عملیات، در بلندی های «ماووت» در اوین روز از دومین ماه زمستان ۱۳۶۶، به فیض شهادت رسید.
تربت پاک شهید در گلزار شهدای فخر ایران نمادی از ایثار و استقامت در راه وطن است. همچنین در ساوجبلاغ، دبستان پسرانه ای مزین به نام این شهید بزرگوار است.
وصیتنامه
«من طلبنی وجدنی، و من وجدنی عرفنی، و من عرفنی أحبّنی، و من أحبّنی عشقنی، و من عشقنی عشقته، و من عشقته قتلته، و من قتلته فعلیّ دیته، و من علیّ دیته فأنا دیته». حدیث قدسی
با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامى؛
با درود بى پایان به تمامى شهدا از کربلاى حسینى تا کربلاى خمینى(ره)
با سلام و درود به پدر و مادر گرامى پدر و مادرى که زحمت ها براى من کشیدند ولى من نتوانستم آن زحمت ها را جبران بکنم. امیدوارم که آنها مرا حلال کنند در غیر این صورت فرداى قیامت در برابر خداوند شرمنده خواهم بود. از برادرانم انتظار دارم در این موقع که اسلام به جوان هاى رزمنده احتیاج دارد نگذارند که اسلحه من و دیگر برادرانم روى زمین بماند بیایند در جبهه ها و انتقام مظلومیت رزمندگان را از کافران بعثى بگیرند.
اى خواهر! اى خواهران عزیزم! از شما انتظار دارم که همیشه پیرو خط رهبر باشید تقوا را پیشه کنید تا به رستگارى برسید.
اى مادر عزیز! وقتى خبر شهادت من را شنیدى بر این مصیبت صبر کن که خدا با صابرین است. در جشن شهادت من کسى گریه نکند و شیون نکند چون این کار باعث شادى دشمنان اسلام مى شود وصیتى دارم به تمامى مردم و آن این است که امروز این فرزند زهرا این نائب آقا امام زمان(عج) و این علاقه وافرى که دارد باید اجرا شود، خداى ناکرده اگر تخلفى شود به عذاب الهى دچار خواهید شد.
اى خدا! شاهد باش نه به خاطر ترس از جهنم و نه براى بهشت تو به جبهه نیامده ام، براى این آمده ام که به وظیفه خود عمل کرده باشم. براى این آمده ام که تو از ما راضى باشى. براى این آمده ام که فرزند زهرا این سلاله پاک «حسین بن على» را یارى دهیم. اى خدا! شاهد باش که فقط براى تو آمدم.
یاران همه سوى مرگ رفتند
بشتاب که زره نماییم
نمایه محتوا: بازتولید (جمعآوری اینترنتی و فضای مجازی)