شهید ایوب محمدی

شهید ایوب محمدی، نوزدهم آذر ۱۳۴۶، در روستای گروس از توابع شهرستان بیجار به دنیا آمد. پدرش ابراهیم و مادرش فرخنده نام داشت. دوم فروردین ۱۳۶۷، با سمت جانشین فرمانده گروهان راهسازی در حلبچه عراق بر اثر اصابت ترکش به قلب، شهید شد. پیکر او را در امامزاده عقیل شهرستان اسلامشهر به خاک سپردند.

چند روزی به انتهای خدمت سربازی شهید ایوب محمّدی نمانده بود اما همچنان در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل مشغول بود. این شهید والا مقام به عبارتی ۵ روز مانده به پایان خدمت هنوز در خط مقدم حضور داشت و نمی‌خواست به تهران برگردد.

او در نماز جمعه مجدّانه شرکت می‌کرد. نماز شب می‌خواند و با قرآن مأنوس بود. در برابر گروه‌های ضدانقلاب به شدّت موضع‌گیری می‌کرد و بحث‌ها و درگیری‌های لفظی با آنان داشت.

این شهید والا مقام در اول اردیبهشت ماه سال ۶۷ در حلبچه به شهادت رسید مزار این شهید والا مقام در آستان مقدس امامزاده عقیل اسلامشهر واقع شده است.

سلام و دورد بر منجی عالم بشریت صاحب العصر والزمان(عج) و با درود بر نائب بر حقش امام خمینی این چنین دنیا را به خود در دو جهانیان را از خواب غفلت بیدار نموده و با سلام و درود بر ارواح طیبه شهدا از هابیل تا عاشواری حسینی و از عاشورای حسینی تا کربلای خمینی و با سلام به امت شهید پرور ایران که این چنین جوانانی را تحویل اسلام داد.
 بارالها بنده ای خفیف با تو سخن می گوید رو سیاه با تو درد دل می کند ، کمک کن تا هوای نفس بر من غلبه نکند.
آرزو دارم در شب اول قبر کسی جز حسین (ع) یا اهل بیت بر سر مزار من نیایند.

ای خدا من خواهانم تشنه لب کشته شوم. دوست دارم بدست شقی ترین آدم زمان کشته شوم. دوست دارم در راه تو تکه تکه گردم اما چه کنم که این سعادت را ندارم.

ای ملت قهرمان و شهید پرور ایران توصیه هایی دارم که به شما می گویم البته من کوچکتر از آنم که به شما وصیت کنم.
همیشه در هر حال ذکر خدا را به لب داشته باشید (الا بذکرالله تطمئن القلوب)
ای جوانان عزیز و ای مردم مجاهد و شهید پرور در هر حال پیرو رهبر کبیر انقلاب باشید.
ای عزیزان من خدا نکند روزی برسد که از اهل بیت پیامبر (ص) متارکه کنید . دعای کمیل ، توسل و دعاهای دیگر و بلاحقش برای سلامتی امام است و نماز جمعه و نماز شب را فراموش نکنید.
ای برادران هم سن من از شما می خواهم که در زندگیتان همچون ملکی اکبر باشید.
ای خواهران گرامی در زندگیتان همچون زینب کبری زندگی کنید.

ای والدین محترم پسران کوچکتان را همچون علی اصغر تربیت کنید و دخترانتان را مانند حضرت رقیه که آن طور برای پدرش در سن ۳ سالگی نوحه خواند تربیت کنید.

پدر و مادر عزیزم امیدوارم که هدیه شما را خداوند پذیرا باشد.

و تو مادر عزیزم که همواره در تلاش ما بودی و تو ای پدر که چگونه صبر کردن و راه زندگی را به من یاد دادی امیدوارم که مرا ببخشید و حلالم نمایید و از طرف من از تمام فامیلها حلالیت بخواهید.

برادران و خواهر عزیزم امیدوارم همیشه پیرو مکتب اسلام باشید و مکتب شهادت را هدفتان قرار دهید و هر گامی را برای خدا بردارید و من را حلال کنید.

پدر و مادر عزیزم من را خودتان هر جا توانستید دفن کنید و برای من سیاه نپوشید و عزاداری نکنید. برای امام حسین سیاه بپوشید و عزاداری کنید و برای او گریه کنید چون اگر شما به من گریه کنید دشمنان اسلام شاد می شوند. پس شما گریه نکنید تا دشمنان اسلام نابود بشوند.  

 به امید پیروزی رزمندگان اسلام

به داد خود برسید که وقت تنگ است

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته