شهید جهانبخش عبدی

شهید جهانبخش عبدی

نام پدر: کاظم

تاریخ ولادت: ۷ تیر ۱۳۴۶

محل ولادت: شهرستان دهلران – روستای خربزان

تاریخ شهادت: ۲۰/فروردین/۱۳۶۶

محل شهادت: شلمچه

عملیات: کربلای ۸

گردان: نامشخص

مزار: کرج – امامزاده محمد

بازتولید(جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)

 

زندگینامه شهید جهانبخش عبدی

شهید جهانبخش عبدی سال ۱۳۴۶ در روستای خربزان از توابع شهرستان دهلران دیده به جهان گشود. وی در کودکی همراه با پدر خویش به شغل کشاورزی مشغول بود.

در سن ۱۸ سالگی جهت انجام خدمت سربازی به گردان ۱۲۵ لشگر ۱۶ قزوین پیوست و به میدانهای رزم شتافت و پس از شرکت درعملیاتهای متعددی سرانجام در بیست و ششم خردادماه ۱۳۶۶منطقه عملیاتی ابوقریب از توابع شهرستان دهلران براثر اصابت ترکش خمپاره به محفل شهیدان پیوست.

بازتولید(جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)

 

فرازی از وصیت نامه شهید جهانبخش عبدی

اگر خدا دوستم داشته باشد و به شهادت نائل گردم، از پدر و مادرم می خواهم که برایم ناراحت نباشند، چون که شهادت بهترین افتخاراست.

درکارهایتان به یاد خدا باشید تا در کارهایتان موفق باشید. از حضرت امام و از رهنمودهای آن معظم پیروی کنید

بازتولید(جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)

 

دلنوشته برای شهید جهانبخش عبدی

به دوش چون کوه استوارتان پرچم توحید برافراشته شد و به دست همت شما رزمندگان بنای دشمن از بن و بر در هم شکافت. دشمنی که طوفان مرگ از آتش و دود بر جان مظلومان از مرد و زن نشاند و چه بسیار شهرهایی که به واسطه ستم بارگی کفرجهانی ویران شد آنجا بود که شما مردان دلیر وطن از پی فرمان رهبر در پهنه ی پیکار، با همتی والا و منطقی گویا غولان فرومایه را از پای در آوردید.

بازتولید(جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)

 

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search