شهید حسن شاه‌بختی

نام : حسن

نام خانوادگی : شاه بختی

نام مادر : سیده زهرا موسوی

نام پدر : محمد باقر

تاریخ تولد : ۱۳۳۹/۹/۶

محل تولد : کرج، اشتهارد

وضعیت تاهل : متاهل – دارای ۲ فرزند

شغل : معلم

میزان تحصیلات : فوق دیپلم تجربی

تاریخ شهادت : ۱۳۶۶/۱/۲۳

سن : ۲۷ سال

محل شهادت : شرق بصره

عملیات : کربلای۸

یگان خدمتی : لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام

گردان : امام سجاد (ع)

مسئولیت : مسئول مخابرات

مزار: گلزار شهدای اشتهارد، امامزاده ام کبری

زندگینامه

شهید حسن شاه بختی سال ۱۳۳۹، در اشتهارد کرج چشم به جهان گشود. پدرش محمدباقر؛ بنا بود و مادرش سیده زهرا نام داشت.

حسن بعد از اتمام تحصیلات و اخذ مدرک دیپلم برای ادامه تحصیلات به حوزه علمیه قم رفت و سپس به تربیت معلم تهران رفت و پس از اخذ مدرک فوق دیپلم رشته دینی و عربی وارد آموزش و پرورش شده و در مدرسه ۲۲ بهمن مهرشهر و مدرسه راهنمایی فتح مشغول به خدمت شد.

وی با توجه به علاقه فراوان و رشته تحصیلی‌اش ارتباط زیادی با حوزه علمیه داشت و در حوزه همراه با دوستانش کلاس‌های قرآنی و مذهبی ویژه نونهالان برگزار می‌کردند. برخی از همین همکاران بنیانگذاران و فعالان انجمن اسلامی نیز بودند.

او در سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد که حاصل ازدواجش یک پسر و یک دختر است.

او که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافته بود، از همان آغاز جنگ هر موقعیتی که پیدا می‌کرد به جبهه می‌رفت. وی در مجموع حدود دو سال و هفت ماه در جبهه حضور داشت.

سال ۶۵ به همراه پدر و برادر کوچکترش به جبهه رفته بود که برادر به شهادت رسید و ایشان از ناحیه کتف مجروح شد. پس از گذشت سه ماه از شهادت برادر به مشهد مشرف شد و پس از زیارت مرقد مطهر حضرت امام رضا(ع) به جبهه برگشته و در تاریخ ۲۳/۱/۶۶ پس از انفجار خمپاره در چند قدمی اش و اصابت ترکش به ناحیه سر در منطقه شرق بصره به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. به گفتۀ همرزمانش او همیشه آرزو داشت از ناحیه سر به شهادت برسد.

وصیتنامه

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و درود بر امام زمان و شهدا و اولیاءالله

و سلام به پدر و مادر عزیزم و به همه اهل خانه

اگر شهید شدم مرا حلال کنید و از دعای خیر فراموش نکنید. خود را هم فراموش نکنید و خدا را هم. مرا اگر امکان داشت در آستانه درب ورودی مدرسه فتح دفن کنید تا هر روز زیر پای دانش آموزان عزیزم را که قلبهای صافشان معدن حب و عشق خدا و اسلام است ببوسم. از همه آنها برای من حلالیت بخواهید. از همکارانم نیز می‌خواهم که مرا ببخشید و از خداوند برای همه طلب آمرزش و بخشش دارم.

خدا را سپاس می‌گوئیم که نعمت جمهوری اسلامی و بودن در این زمان و قرار گرفتن در خط توحید را به ما عنایت فرمود. از او می‌خواهم که پیوسته ما را در صراط مستقیم هدایت فرماید و از مجاهدین راهش قرار دهد و امام عزیز را تا ظهور آقا امام زمان عزیز و سالم بدارد و ما را از نوکران و سربازان امام زمان قرار دهد.

خدایا

خانواده مرا؛ برادر و خواهران و فرزندانم و مخصوصا پدر و مادرم را ببخش و بیامرز و از صالحین قرارشان بده. خدایا امت ما را و مخصوصا امت شهیدپرور اشتهارد را و بالاخص دوستان و آشنایان مرا استقامت و ایمان و پایداری و شجاعت و شهامت و ایثارشان بده.

خدایا در روزی که پنهان‌ها آشکار می گردد، ما را روسفید و سربلند گردان.

خداحافظ امام و امت

۱۶ دیماه ۱۳۶۵

*   *   *

از مال دنیا هم چیزی قابل ذکر نیست. یا در دفتر قرض الحسنه است و اگر باشد مقداری در خانه. وصی و قیم هم پدرم باشد. سه ماه نماز قضا دارم ۲۷ روز روزه ماه رمضان و ۲۱ روز روزه نذری دارم. اگر مقدور بود مرا خلاص کنید.

حسن شاه بختی

۱۵ اسفند ۱۳۶۵

نمایه محتوا : بازتولید / حفظ آثار سپاه سیدالشهدا علیه السلام

گالری تصاویر

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search