نام: حسن
نام خانوادگی: فخاری
نام مادر: –
نام پدر: علی اکبر
تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۱/۱
محل تولد: تهران
وضعیت تاهل: متاهل
میزان تحصیلات: –
سن: ۲۰ سال
تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱/۱۹
محل شهادت: شلمچه
عملیات: کربلای۸
گردان: –
یگان خدمتی : لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام
مزار: ورامین، گلزار شهدای حسین رضا، قطعه۱، ردیف۱، شماره۲۳
زندگینامه
شهید حسن فخاری فرزند علی اکبر در سال ۱۳۴۶ در تهران دیده به جهان گشود.
وی پس از دوران کودکی به مدرسه رفت و به تحصیل پرداخت. با اوج گیری انقلاب با همان سن کم در محافل مذهبی و مساجد شرکت می نمود و به پخش اعلامیه های حضرت امام (ره) اقدام می کرد بطوری که بعنوان عنصر مبارز شناخته شد و بارها از سوی ساواک تحت تعقیب قرار گرفت و خانواده به ناچار به محلی دیگر نقل مکان کردند .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی حسن در کمیته انقلاب اسلامی فعالیت کرد و با شروع جنگ تحمیلی به عضویت سپاه در آمد . در این مدت بعنوان مداح و نوحه خوان در تمامی مراسمات مذهبی دعای کمیل، دعای توسل و زیارت عاشورا و همچنین تشییع جنازه شهدا فعالیت می کرد و نقش بسزایی ایفا می نمود .
در سال ۱۳۶۴ ازدواج کرد و صاحب پسری به نام مصطفی شد.
حسن بارها به جبهه اعزام شد و چند بار از ناحیه سر و دست مجروح شد تا سرانجام در نوزدهمین روز سال ۱۳۶۶ به فیض شهادت رسید.
وصیتنامه
ای خلق خدا بدانید الان در زمانی بسر می بریم که نایب بر حق آقا امام زمان عج، امام امت ولی فقیه ماست و اطاعت از او اطاعت ائمه اطاعت پیامبران و اطاعت خداست که ما باید طالب رضا و مطیع خدا باشیم و همواره پیرو اسلام و روحانیت اصیل به رهبری امام امت باشید و در حفظ آرمان شهدا و انقلاب اسلامی تا آخرین قطره خون خود مقاومت کنیم که خدا کسانی را که در راهش چون سدی محکم در مقابل کفار و مشرکین و منافقین مبارزه می کنند دوست دارد . اسلام را در ولایت بدانید و بگفته امام عزیزمان پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به این مملکت نرسد.
ای برادارن و ای خواهران، ای کسانی که ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان را می شنوید و وصیت نامه شهدا را می خوانید و می شنوید این رهبر را تنها نگذارید و او را پیرو باشید که انشاالله همگی به سعادت ابدی برسیم و از کسانی باشیم که به وصیت شهدا عمل می کنند زیرا شهید پیرو می خواهد.
خاطره
-
حاج حسین مهری یکی از دوستان و همرزم حسن خواب می بیند که یکی از دوستانشان که شهید شده بود به او و حسن کاسه ماست تعارف می کند حاج حسین کاسه را می گیرد و همه را سر می کشد . فردا که این خواب را برای حسن تعریف می کند ، حسن ناراحت می شود که چرا به من چیزی از ماست ندادی؟ حاج حسین که حسن را خیلی ناراحت می بیند به حسن می گوید: ای بابا نخواستیم اصلاً این کاسه ماست همه اش برای تو خوبه؟
حسن با این حرف حاج حسین، خیلی خوشحال می شود . چند روز بعد در تاریخ ۱۹/۱/۶۶ در عملیات کربلای ۸ منطقه شلمچه حسن جزو نیروهای خط شکن عملیات در همان ساعت اولیه عملیات بر اثر اصابت ترکش خمپاره به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
نمایه محتوا: بازتولید(جمعآوری اینترنتی و فضای مجازی)
۲ Comments
۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ at ۱۰:۳۳ ب٫ظ
عسل صابری راد
من دلنش آموز این مدرسه هستم.♥️ و واقعا این مدرسه رو دوست دارم…♥️
باتشکر فراوان از مدیر مدرسه سرکار خانم موسی زاده 🌷
و معاون سرکار خانم جبلی ⚘
وهمچنین معلمان عزیز🌹
۲۳ آبان ۱۴۰۱ at ۶:۰۷ ب٫ظ
آشنای حسن جان
روحش شاد و یادش گرامی