نام: حسین
نام خانوادگی: جعفری صیادی
نام مادر: –
نام پدر: –
تاریخ تولد: –
محل تولد: –
وضعیت تاهل: –
میزان تحصیلات: –
سن: –
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۲/۱۳
محل شهادت: شلمچه
عملیات: تکمیلی کربلای۵/ کربلای۸
گردان: گردان الوارثین (تخریب)
یگان خدمتی: لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیهالسلام
مزار: –
خاطره
روزگار وصل یاران یاد باد
تخریبچیان شهید حمیدرضا دهقان و حسین جعفری صیادی
فاصله ما با دشمن خیلی کم بود و دشمن مقابل مواضعش را مینگذاری کرده بود و ماموریت ما این بود که معبری در میدان مین برای عبور رزمندگان باز کنیم.برادر گوهری مسئول تیم ما این مأموریت را به من داد. همه منتظر بودند تا ما مسیر را از مین پاک کنیم و هجوم رزمندگان به دشمن شروع شود. من تجهزاتم را برای حرکت محکم کردم. شهید دهقان کنارم روی زمین دراز کشیده بود. وقتی متوجه شد من ماموریت باز کردن معبر را دارم خیلی حالش گرفته شد و با حالت التماس به من گفت: «برادر میشه این کار رو من انجام بدم؟» خیلی اصرار و التماس کرد تا من را راضی کرد.آن شب مسیر حمله به رزمندگان باز شد و این آخرین دیدار ما با شهید حمیدرضا دهقان بود.بامداد ۱۳ اسفند سال ۶۵ بود که روح شهید دهقان به همراه شهید صیادی به آسمانها پرکشید و سالها جسم مبارکشان بر زمین شلمچه برجای ماند.
راوی: قاسم محمدحسن
به نقل از: آرشیو گردان الوارثین (تخریب لشکر ۱۰)
علمداران تخریب
اولین تجربهاش در تخریب، بازکردن معبری در کربلای۸ بود. عملیات لو رفته بود. آتش دشمن، نفسها را در سینه حبس کرده بود. منورها منطقه را عین روز روشن کرده بودند و مینها در زمین بهراحتی قابلرؤیت بودند. مانده بودیم چه کنیم که «حسین» رو به ما کرد و گفت:«جلومیرویم» و خودش داخل میدان شد. مینها را یکییکی برمیداشت و کناری میگذاشت هیچکس باور نمیکرد که در آن شرایط، معبر باز شود. به صورتش نگاه کردم، آرام و مطمئن داشت لبخند میزد. در همین حین دیدم که تیر مستقیمی به پیشانیش خورد و جابجا به شهادت رسید. پیکر علمدار تخریب لشگر۱۰سیدالشهدا(ع) شهید حسین صیادی را آن روز کسی نتوانست به عقب بیاورد و اکنون سالهاست که آن پیکر مطهر در آغوش میدانهای مین حدیث مظلومیت خویش را در گوش زمین نجوا میکند.
به نقل از: برادر حسین بداغی
روزنامهی جمهوری اسلامی، سهشنبه
۳۰بهمن سال۱۳۷۵ صفحه۱۲
نمایه محتوا : بازتولید (جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)