شهید خسرو (محمد) چپردار
نام مستعار: محمد
نام پدر: نصرت الله
تاریخ تولد: ۱۳۴۴
محل تولد: کرج – حصارک
تاریخ شهادت: ۱۳ اسفند ۱۳۶۵
محل شهادت: شلمچه
عملیات: مرحله تکمیلی کربلای ۵
گردان: حضرت علی اکبر(ع)
سمت: فرمانده گروهان ویژه
رجعت و خاکسپاری: ۱۳۷۴
مزار: کرج – امامزاده محمد
آرشیو گردان حضرت علی اکبر(ع)
زندگینامه شهید خسرو چپردار
سردار رشید اسلام شهید خسرو چپردار در سال ۱۳۴۴ در حصارک کرج دیده به جهان گشود و دوران تحصیل خود را در مقاطع ابتدائی و راهنمائی با موفقیت گذرانده و همواره با کسب نمرات عالی از شاگردان ممتاز مدرسه و منطقه بوده است. دوران متوسطه را همزمان با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی آغاز نموده و با شروع جنگ تحمیلی در سنین نوجوانی به جبهه رفت و علیرغم حضور مستمر در دفاع مقدس دیپلم خود را نیز بدون هیچ وقفهای در رشته علوم تجربی کسب نمود و به جهت استعداد سرشار در تحصیل و علاقه فراوان به فراگیری علوم پزشکی در دانشگاه و همزمان با حضور در جبهه با تلاش و بهرهمندی از فرصتهای ممکن توانست قبولی در کنکور سراسری در یکی از رشتههای علوم پزشکی را نیز کسب نماید ولیکن به جهت اعتقادات اسلامی و ولایی فراوان و نیاز آن روز جبههها از ادامه تحصیل منصرف و تا لحظه شهادت به طور مداوم و مستمر در کسوت بسیجی و داوطلبانه با دشمنان میهن اسلامی در صفوف ملکوتی رزمندگان مردانه ایستاد و جنگید. شهید خسرو چپردار از سنین کودکی علاقه عجیبی در فراگیری قرآن داشت و فرائض نماز و روزه را از همان دوران با توجه و معنویت بسیار به جا میآورد و به دیگران نیز در انجام آن با جدیت توصیه میکرد. ایشان در عملیاتهای متعددی حضور داشته و بارها نیز توفیق جراحت و جانبازی را یافته بود که البته به جز یک دفعه که بستری شدنش در بیمارستان اصفهان و اجبار در گذراندن دوران نقاهت و بهبودی برای خانواده لو رفته بود مابقی دفعات بعدها از زبان همرزمان و فرماندهان در وصف خاطرات اخلاص و فداکاری ایشان نمایان گردید. ضمن آنکه بعد از شهادت این رزمنده ساده بسیجی به تعبیر همیشگی خودش اخباری از دلاوری ایشان در فرماندهی گروهان – گردان و حتی معاونت تیپ ۲۱ رمضان از لشکر ۲۷ محمد (ص) نیز هویدا شد. ولی تقدیر الهی و اخلاص ستودنی که در وجود ایشان ودیعهای دست نیافتنی مینمود در سال ۱۳۶۵ او را در کسوت همان بسیجی به گردان حضرت علی اکبر (ع) راهی نمود تا در همان تیپ رزمی کرج که جایگاه اولین حضور و حماسههای وصف ناپذیرش بود و حالا دیگر به لشکر همیشه خط شکن سیدالشهداء (ع) مبدل شده بود در کنار مردانی از تبار عاشورا در رزمی باشکوه و حماسهای جاوید در کربلای پنج حضور یابد و پس از شرکت در همه مراحل آن و پس از گذشت چند روز از شهادت دومین پسر عموی شهیدش محمد که او نیز از سرداران نستوه این شهر بود در همان گردان این بار در کسوت فرماندهی گروهان ویژه (صف) در آخرین مرحله از عملیات غرورآفرین کربلای پنج با قریب به اتفاق نیروهای دلاور تحت امرش که خود پیشکسوتان سالهای مردانگی بودند به عنوان پیش قراول همه لشگرهای عملیاتی به دژهای مستحکم منطقه استراتژیک شلمچه و با رمز یا زهرا هجوم برده و در جنگی نابرابر ولی مردانه با همه توان و تسلیحات و مهمات همراه تا آخرین گلوله و آخرین نفر جنگیدند و سینههای خود را آماج گلولههای توپ و تانک دشمن کرده و در آواز رگبار دوشکا و تکنوازی قناصهها چه زیبا رقص جانبازی و شهادت را در خاطرهها در مورخ سیزدهم اسفند شصت و پنج به یادگار گذاشتند. و پیکرهای مطهرشان در رسم وفاداری به مرضیه زهرا (س) مدفون خاکریزها شد و پس از گذشت یک دهه در سال (هفتاد و چهار) تکهای از استخوانهای آن قامت رعنای سروگون آن هم به بهانه جلای دلهای دردمندان عرصه خون، شهادت و اجابت دعای همیشگی مادران دلسوخته و چشم انتظار به دستمان رسید و ما نیز طوطیای چشم خود را ناباورانه و به رسم امانت در مزار شهدای امامزاده محمد به خاک سپرده و تا ابد و با افتخار به زیارتش میشتابیم.
آرشیو گردان حضرت علی اکبر(ع)
وصیتنامه شهید خسرو چپردار
بسم رب الشهداء و الصدیقین
« ولنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین» سوره بقره آیه ۱۵۵
و البته شما را به سختیهایی چون ترس و گرسنگی و نقصان در اموال و جانها و آفت زراعت و منافع بیازمائیم و بشارت و مژده باد بر آنانکه صبر پیشه کنند.
با سلام بر رسول خدا و سلام و درود بر سرورم حسین ابن علی (ع) که درس آزادگی و آزاد زیستن و درس شهامت و شهادت را به ما آموخت و برای احیاء دین حق سر مبارکشان را اهدا کرد و ما که سربازان و پیروان او هستیم باید آن گونه باشیم و خوشا به حال آن کسی که حسین وار بزیست و حسین گونه خون بدنش را برای اسلام جاری کند. و با سلام بر فرزند حسین و ولی عصر حضرت مهدی (عج) و نائب بزرگوارشان حضرت امام امت خمینی کبیر که جانهای بی ارزش مثل من فدای ثانیهای از عمرشان باد. و با سلام خدمت تمامی شهدا که عزیزترین سرمایه خود را به دست گرفته و به کوی شهادت شتافته و رستگار شدند. و با سلام خدمت همه عزیزان در بند زندانهای عراق و همه عزیزان جانباز و ایثارگر.
خوشا آنانکه با عشق خمینی شهادت را پسندیدند و رفتند
خوشا آنانکه با عشق حسینی بجای گریه خندیدند و رفتند
خوشا آنانکه جان دادند با عشق بدان جایی که میخواستند رفتند
خدایا از اینکه در صف رزمندگان و سلحشوران تو قرار گرفتم شرمنده و خجلم و خود را لایق اینکه در صفوف آنان باشم نمیدانم. خدایا بنده چگونه میتوانم جواب شهدا را بدهم؟ خداوندا من از اولیاء درگاهت و صالحان و شهیدان و خانواده معظم آنان شرمندهام چون آنطور که تو میخواستی نبودهام و اعالم در حد و اندازه یک رزمنده و سرباز امام زمان (عج) نبوده و امام خود را آنطور که باید نشناختم و به فرموده رسول خدا (ص) : … هرکس بمیرد و امام عصر خویش را نشناسد جاهل از دنیا رفته است … شرمسارم چون چشمانم را گاه به ناپاکی آلوده و زبانم را گاهی به معاصی گشوده و قیامت را از یاد بردهام. رو سیاهم چون شبهای بسیاری نماز شب را نخواندهام و در مواجهه با بیان غیبت و تهمت ناروا از سوی دوستانم معترض نشده و روزه را در نخوردن و نیاشامیدن و نماز را در رکوع و سجود بی معنویت گذراندهام.
شرمندهام چون عذرخواهی برایم دشوار و پیروی از هوای نفس و شیطان درونی سهل مینمود.
پرودگارا با همه این اوصاف چگونه میتوانستم شاهد به خون غلطیدن عزیزان و دوستان شهید و کشتار مردان و زنان مسلمان و کودکان خردسال این کشور باشم و بی اعتنا به زندگی عادی خود برسم. خدایا هزاران بار تو را شکر میکنم که توفیق دادی از خواب غفلتها بیدار و راه حق را بیابم و صراط مستقیم را از گمراهی برگزینم.
خداوندا تو را شاکرم که توفیق دادی با آگاهی و بصیرت برای جهادی مقدس راهی جبهه شوم.
ای امت حزب الله امام عصر خود را بیشتر بشناسید و لحظهای او را تنها نگذارید. برادران و خواهران از این کتاب آسمانی و هدایتگر فاصله نگیرید و با آن انس بیابید که منشور کامل رستگاری است.
ای عزیزان انقلابی جهاد در راه خدا را هرگز فراموش نکنید که همه عزت و شرف ما در گرو جنگ است. جبهه دانشگاه ایثار و فداکاری، میعادگاه شهادت و جای رسیدن عاشق به معشوق خویش است. در یک کلام: همه حقایق عالم در جبهه و مناجات شبهای آن دیده میشود و عطر شهادت فضا را بهشتی مینماید.
برادران حتماً به جبهه بروید که بعداً غبطه خواهید خورد.
جبههها بازار خرید و فروش است! خریدار حق تعالی و فروشنده بنده مومن و کالای آن جان و به حق که از این معامله سودمندتر وجود ندارد. و چه رستگاری بالاتر و برتر از توفیق شهادت در راه خدا که مومنین برای وصالش شتابان از هم پیشی میگیرند و خدا نیز خوبان امت خود را چنین نیکو میپذیرد. که امام صادق (ع)فرموده اند:
ان الله عز و جل ولیه فی الدنیا غرضاً لعدوه
براستی که خداوند دوستانش را در دنیا هدف تیرهای دشمنان قرار می دهد و از این رو هر که محبوب تر است جام بلا بیشترش میدهند. شهید یعنی آنکه ملائکه رحمت نزد او حاضر میشوند و خداوند با ملائکش در قیامت شهود اویند و شهیدان همیشه زنده و حاضر در عالم و کشته قیام حق طلبی پروردگارند.
و سخنی با همسنگران بسیجی:
در راه یک هدف و آرمان مبارزه و از جدایی و نفاق دوری کنید. مسئولیت سنگین و رسالت شهیدان را فراموش نکنید و از آرمان بلند و ابدی شهید تا ابدیت تاریخ پاسداری کنید و ادامه دهنده راه و منتقم خونشان باشید.
مبادا در خواب غفلت و بستر بمیرید که حسین (ع) در قتلگاه و حسین فهمیدهها در زیر تانک دشمن تکه تکه شدند. مبادا در بی سوای و جهالت بمیرید که شهید مطهریها در اوج علم و کمال به شهادت نائل آمدند و صبر و تحمل انقلابی پیشه کنید که تنها عامل یاس دشمن و پیروزی شماست.
ایزدا از اینکه توفیق رزنمدگی را به من ارزای نمودی حقیرانه شاکرم و عاجزانه از تو تمنا دارم شهادت در راه خودت را نیز به من عنایت نمائی و آنگونه مرا بمیرانی که روز حشر شرمنده سرور شهیدان کربلا – علمدار نینوا – علی اکبر و همه شهدای اسلام و انقلاب نباشم.
خدایا قسمتم را چنان کن که در رویارویی با دشمن و آماج گلولههای توپ و تانک و … تکه تکه و متلاشی شوم که شاید دینم را به اسلام و امام عزیز ادا کرده باشم و پیکرم در معرکه نبرد آنقدر بماند تا شرمسار پیکر بی مزار زهرای مرضیه نباشم.
سخنی با خانواده ام:
ای پدر و مادر سوگوارم از اینکه سالهای سال برایم سختیها و شدائد را تحمل کردید و در دوران مدرسه و تحصیل به نیکوئی تربیتم نمودید با آنکه لایق آن همه بزرگواری نبودهام بسیار ممنون و سپاسگزارم و از اینکه نتوانستم آنطور که شایسته و بایسته مینمود قدردانی کنم. احساس شرم میکنم ولی بدانید سختیها و مرارتهای این دنیا توشه رستگاری آخرت است. صبر و شکیبایی را پیشه کنید و چون زینب (س) صبور و مقاوم باشید و از راه درستی که در آن فرزندتان را تقدیم کردهاید خشنود باشید که همانا راه خدا و صراط شهیدان کربلا است و من برای شما از اولاد زهرا (س) که در راه احیای دین پیامبر خدا شهید شدهاند عزیزتر نبودهام. با روحیه انقلابی مقابل منافقان و دشمنان اسلام نستوه و مقاوم بایستید.
پدر و مادر بزرگوارم اگر پیکرم به دستتان رسید هرکجا که مایل بودید دفن کنید. ولی اگر به خواست و مشیت الهی در جبهههای نبرد ماند ناراحت نشوید که آرزوی من بوده و از جسمهای ما چیزی جز خاک باقی نمیماند و روح شهیدان و اولیاء و مومنین در پیشگاه ذات اقدس حق بلند و ابدی است.
برادران و خواهران بزرگوارم: همواره تقوی پیشه کنید و نماز را اول وقت و با اخلاص به جا آورید و روزههایتان را با معنویت ادا کنید و در زندگی حتماً خمس و زکات مالتان را پرداخت نمائید که دنیا مزرعه آخرت است. به اهل بیت تعصی بجویید و حضرت علی (ع) و زهرا (س) را همیشه الگوی خود و فرزندانتان قرار دهید که اینان سفینه نجات امت اسلامی هستند.
برادرانم: اسلحه و کوله پشتیام را برایتان به یادگار میگذارم تا برای حفظ دین خدا و راه شهیدان از آن بهره جوئید. با یک دست سلاح و با دستی قرآن برگیرید و راه حسین (ع) را بروید.
ای خواهرانم: حجابتان را حفظ کنید و نماز اول وقت و روزه با معنویت به پا دارید صبر و شیکیایی و تقوا را پیشه و در تربیت فرزندانتان به اهل بیت بالاخص زهرای مرضیه (س) و علی (ع) اقتدا نمائید.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
آرشیو گردان حضرت علی اکبر(ع)
One Comment
۸ شهریور ۱۴۰۰ at ۴:۱۷ ب٫ظ
ناشناس
روحت شاد ای خسرو خوبان