شهید ذبیح الله نظری

شهید ذبیح الله نظری

 

نـام پـدر :بهمن

نام مادر: بتول

تاریخ تولد: ۱۳۳۸  یا ۱/مرداد/۱۳۳۷

مـحل تـولـد :هشترود

سـن :۲۹ سـال

تاریخ شهادت: ۱۸/فروردین/۱۳۶۶

محل شهادت: شلمچه

عملیات: کربلای ۸

گردان: حضرت علی اکبر

مزار: تهران – بهشت زهرا(س) – قطعه ۲۹ ردیف ۱۰۶ شماره ۳

آرشیو گردان حضرت علی اکبر(ع)

 

زندگینامه شهید ذبیح الله نظری

شهید ذبیح الله نظری بیست و نهم دی ۱۳۳۷، در هشترود چشم به جهان گشود. پدرش بهمن و مادرش، بتول نام داشت.

ذبیح الله تا سوم راهنمایی درس خواند.

وی کارگر کارخانه بود که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.

سرانجام هجدهم فروردین ۱۳۶۶، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به پهلو شهید شد.

مزار او در قطعه ۲۹ بهشت زهرای تهران واقع است.

آرشیو گردان حضرت علی اکبر(ع)

 

وصیتنامه شهید ذبیح الله نظری

خدا را سپاس که به من توفیق داد که در جبهه هاى حق علیه باطل شرکت کنم تا انشاءالله بتوانم راه شهیدان را ادامه بدهم.

اگر انسان داراى قلبى سالم باشد درمی‌یابد که بدون شک این قیام و انقلاب تا به حال مورد امداد و نصرت الهى بوده است و اگر چه دشمنان اسلام همگى یکپارچه در مقابل آن صف کشیده اند، اما هر روز بیش از گذشته انقلاب ما جهانى شده و در کشورهاى دیگر نفوذ میکند به گونه‌اى که همه دشمنان اسلام به وحشت افتاده‌اند.

پس در این شرایط حساس من بر خود واجب دیدم که به فرمان رهبر لبیک گفته و اگر از زندگى‌ام تا به حال کارى مثبت براى اسلام نکرده‌ام حداقل با خونم ذره‌اى براى حفظ اسلام مفید بوده باشم و تصمیم گرفتم همچون امام حسین(ع) زندگى خونین و با شرف را بر زندگى با ذلت و خوارى بدون رهبرى و اسلام ترجیح داده باشم.

و همچنین به همه کسانى که ادعاى اسلام و مسلمان بودن را دارند سفارش مى‌کنم که اسلام در دست ما امانت است و باید جاناً و مالاً تا سر حد جان از آن دفاع کرده و قدر آن را بدانیم. و الا تا ابد نه اسمى از اسلام خواهد ماند و نه نشانى و تا قیامت اسباب شرمندگى از محضر خداى تبارک و تعالى و همچنین شرمنده در پیشگاه خانواده‌هاى شهیدان خواهیم شد.

بنده همه کسانى را که وصیتنامه مرا می‌خوانند یا می‌شنوند وصیت می‌کنم در هر سنگرى که هستند به دفاع از انقلاب و خون شهدا مشغول باشند و پرچم انقلاب را همیشه برافراشته نگه دارند و از برادران بسیجى می‌خواهم که بسیج را خالى نکنند و هر چه می‌توانند به بسیج بروند تا مشکلات انقلاب را کم کنند و مشتى بر دهان دشمن که بیشتر ضربه را از طرف بسیج می‌خورد بزنند و دشمن انقلاب اسلامى می‌خواهد بسیج نباشد چون که بسیج سد بزرگى است بر سر راه دشمنان اسلام و هر روز یک طرح می‌ریزند تا برادران بسیجى را از مسجد، نماز جمعه، دعاهائى که در هفته می‌گذارند و بعد از همه از بسیج دور کنند. و جوانان را به عنوانى به راههاى غیر اسلام و به اخلاق زشت مى‌کشانند تا از انقلاب دور کنند و این چند کلمه اى بود با برادران بسیجى که به عنوان برادر کوچکشان گفته‌ام، مرا می‌بخشند.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

بسیجى: ذبیح الله نظرى

آرشیو گردان حضرت علی اکبر(ع)

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search