نام : رجبعلی
نام خانوادگی : طارمی
نام مادر : –
نام پدر : غیبعلی
تاریخ تولد : ۱۳۴۹/۱۲/۲۰
محل تولد : زنجان – خدابنده – سهرورد
وضعیت تاهل : مجرد
میزان تحصیلات : سوم راهنمایی
سن : ۱۶ سال
تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۱۹
محل شهادت : شلمچه
عملیات : مرحله اول کربلای۵
یگان خدمتی : لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام
گردان: حضرت علی اکبر(ع)
مزار: بهشت فاطمه(س)
زندگینامه
شهید رجبعلی طارمی در بیستمین روز سال ۱۳۴۹ در یک خانواده متدین و مذهبی در روستای هفت خانواده ای از توابع شهرستان زنجان دیده به جهان گشود. او اولین فرزند خانواده طارمی بود. بعد از هفت سال به دلیل مهاجرت شش خانوار و نداشتن امکانات برای کشاورزی ، این خانواده نیز مجبور به هجرت به شهرک قدس شدند. پدرش جهت تأمین معاش خانواده به کارگری پرداخت و خودش نیز راهی مدرسه شد. وی از همان کودکی واجبات شرعیه خود را به جا می آورد و نسبت به مسائل اسلامی عمیقا پایبند و معتقد بود. از نظر درسی نیز همه ساله با نمرات عالی به کلاس بالاتر راه می یافت. تا این که برای رضای خدا و دفاع از اسلام عزیز و پاسخ به ندای رهبر عملاْ وارد میدان نبرد حق علیه باطل گردد .
وی در کلاس دوم راهنمایی عضو یکی از پادگان های بسیج مستضعفین شد. پانزده سال بیشتر نداشت که به کمک دوستانش شناسنامه اش را دستکاری کرد و خود را هفده ساله جا زد. به همکلاسی هایش می گفت: «امروز دفاع واجب است نه تحصیل.» بعد از گذراندن دوره های آموزشی در سال ۱۳۶۴ راهی جبهه های نبرد گردید و در نبرد آزادسازی مهران فعالانه شرکت داشت. بعد از آزادسازی منطقه مهران دیگر نتوانست خود را از معنویات جبهه جدا کند و به صورت مداوم در جبهه ها حضور پیدا کرد تا این که در عملیات کربلای ۵ به دیار معبود خود شتافت.
وصیتنامه
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام درود فراوان به امام امت و امت شهید پرور و با آرزوی پیروزی رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل.
اینجانب رجبعلی طارمی فرزند غیبعلی متولد سال ۱۳۴۹ دارای شماره شناسنامه ۳۱ چند خطی را به عنوان وصیت می نویسم.
ابتدا سخنی دارم با پدر و مادرم: مادر مهربانم در شهادت من اشک مریز که دشمنان خوشحال می شوند شما باید خوشحال باشید که فرزندتان قدم در راهی گذاشت که آغاز آن با هجرت و پایان آن با شهادت است مادرم تو در قیامت پیش حضرت زهرا روسفید خواهی شد چون فرزندانت ادامه دهنده راه سرخ حسین(ع) است. پدر جان من نمی دانم که چگونه از شما تشکر کنم که مرا این چنین تربیت کردید که در راه خداوند و دین او خونم را دشمنان خدا بر زمین بریزند پدر جان حال دیگر تو باید افتخار کنی که پدر شهید شده ای و بدان که مسئولیت شما بیشتر از این شده است.
خواهرانم! سیاهی حجاب شما کوبنده تر از سرخی خون من است این پیام تمام شهدا است که خودشان مظلومانه در کربلای ایران به زمین ریخته است سلاح شما خواهران حفظ حجابتان است حجابی که چون پتک بر سر دشمنان اسلام فرود آمد و آنان را با عظمت و قدرت اسلام آشنا کرد و چنین دیوانه وار مملکت اسلامی ما را مورد تجاوز قرار داده اند.
پدر و مادرم و خواهرانم! مرا حلال کنید و از دوستان و آشنایان برایم حلالیت بخواهید و رزمندگان و امام را دعا کنید که سلاح مؤمن است و حال سخنی دارم با امت حزب الله. برادران و خواهران به گوش باشید و بیدار دشمن در حال نقشه ای تازه می کشد و می خواهد شما را به خواب کند و به مسائل جزیی مشغولتان سازد و مسائل مهم غافلتان سازد گول عوام فریبهای دشمن و حیله های او را نخورید و ساده اندیش نباشید و با بی توجهی خون شهیدانمان را پایمال نکنید برادرانم گول این دو روز دنیا را نخورید خدا را در همه حال ناظر بر اعمال خود بدانید.
و از شما دوستان می خواهم که دست از خود خواهی بردارید و به طور غیر مستقیم به منافقین کمک نکنید گوش به فرمان امام امت باشید و بعد از شهادتم پدر ومادرم را مورد سؤال قرار ندهید چون من خودم با آگاهی کامل و با شور و اشتیاق این راه را انتخاب کردم چون شهادت من باعث رو سفیدی پدر و مادرم در دنیا و آخرت می شود.
برادران اراده کنید و تصمیم بگیرید از جا بلند شوید و راه شهدا شهدایی که آن قدر جنگیدند تا شهید شدند ادامه دهید برادران شما را به خدا یک لحظه ای به خود بنگرید که کجا بوده اید و از کجا آمده اید و به کجا خواهید رفت عاقبت همه مرگ است پس چه بهتر که این مرگ در راه خدا باشد و با شهادت خود به دشمنان انقلاب نشان دهیم که مرگ در راه خدا برای ما آسانتر است از سازشی است که آنان می خواهند بر ما تحمیل کنند و با خون خود درخت اسلام را آبیاری کنم اسلام درختی است که احتیاج به خون دارد تا رشد کند و بتواند درمقابل کفر جهانی ایستادگی کند و باعث افتخار من و خانواده ام است که خونم به پای این دین الهی ریخته شود.
و حال سخنی دارم با دوستانم:
برادران! شما را به خدا فکر کنید چه بودید و چه هستید در انتخاب مسیر زندگی خود بهترین راه را انتخاب کنید خدای نکرده مسیر اشتباهی را نروید که بعد پشتیبان شوید.
در پایان سخنی دارم با برادران بسیجی:
برادران! سخنان امام را باید شما آنچنان عمل کنید که برای دیگر مردم الگو باشید. از بسیجی بودن خود خوب پاسداری کنید شما وارث خون چندین هزار بسیجی عزیز در خون غلطیده هستید برادران مبادا احکام غیر خدا در میان شما رخنه پیدا کند و مسیر شما را عوض نماید. مواظب باشید چشم به رهبر بزرگوار بیندازید و هر جا او قدم برداشت پا در جای او بگذارید. برادران! ما بسیجی های زیادی از دست دادیم که یک سرباز واقعی امام زمان بودند شما نیز سعی کنید چنین باشید که هستید.
برادران! اگر شما به کربلای حسین(ع) رفتید بگویید حسین جان یک بسیجی به نام رجبعلی طارمی عاشق تو بود و در راهی که تو جان دادی او نیز جان داد به امید آزادی حرم مطهر امام حسین (ع) و پیروزی رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل انشاءالله.
مرا در بهشت فاطمه کنار دیگر شهدا دفن کنید و در مراسم هفت یا چهل یا هر وقت که شما تشخیص دادید حجت الاسلام شهسواری درباره مقام شهید سخنرانی کند و در هنگام تشییع جنازه حتماْ “یا مهدی یا مهدی” بگویید چون دوست دارم جنازه ام نیز فریاد “یا مهدی” را بشنود.
والسلام
آثار
- قطعه شعری از شهید رجبعلی طارمی:
درعرش ندای ربنا می آید آوای خوش خدا خدا می آید
فریاد که واکنید درهای بهشت مهمان خدا زکربلا می آید
- قطعه شعری به یادگاری از شهید گودرزی :
من نمی گویم سمندر باش یا پروانه باش گر به فکر سوختن افتاده ای مردانه باش
نمایه محتوا : آرشیو سایت گردان حضرت علی اکبر(ع)