شهید رضا درجزینی
نام پدر: سرخوش
نام مادر: فرخ
ولادت: ۱۳۴۷
سن: ۱۸ سال
شهادت: ۱۷ تیر ۱۳۶۵
محل شهادت: مهران – قلاویزان
عملیات: مرحله دوم کربلای ۱
گردان: حضرت علی اکبر(ع)
مزار: تهران – بهشت زهرا – قطعه ۵۳ ردیف ۹۱ شماره ۱۸
آرشیو سایت گردان علی اکبر(ع)
زندگینامه شهید رضا درجزینی
شهید رضا درجزینی سال ۱۳۴۷ در تهران چشم به جهان گشود. پدرش سرخوش، نقاش شهرداری بود و مادرش فرخ نام داشت.
رضا تاپایان دوره متوسطه در رشته انسانی دس خواند و دیپلم گرفت.
او که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافته بود در هفدهم تیر ۱۳۶۵، در مهران بر اثر اصابت خمپاره به سر و دست به فیض شهادت رسید.
مزار او در قطعه ۵۳ بهشت زهرای تهران واقع است.
آرشیو سایت گردان علی اکبر(ع)
خاطرات شهید رضا درجزینی
“گ” مثل “گل”؛ “گل” مثل “رضا”
مرحله دوم عملیات کربلای ۱ در پیش بود…
به همراه دیگر همرزمانمان در گردان حضرت علی اکبر(ع)، با تجهیزات سوار خودرو شدیم. همه در حال ذکر و نیایش بودیم. خوب می دانستیم چه عملیات سختی در پیش رو داریم.
در همین حین، رضا درجزینی که از بچه های بسیار شوخطبع و با نشاط گردان بود، برای آنکه از اضطراب بچهها بکاهد، سر شوخی را باز کرد و شروع کرد به خواندن شعر کودکانه مدرسه موشها!
ک مثل کپل، صحرا شده پر ز گل
گ مثل گردو …
او میخواند و بچهها هم با او هم نوا شده بودند. آنقدر خواندیم و خندیدیم تا رسیدیم نزدیک نقطه رهایی و سکوت عملیاتی شروع شد.
***
عملیات بسیار سخت بود و نیروهای ویژه بعثی ضمن استفاده از سلاحهای جدید، به شدت مقاومت میکردند. ما آنجا بود که خمپاره زمانی را دیدیم؛ خمپارههایی که با نامردی بالای سر بچهها منفجر میشدند و گلهای زیبایمان را پر پر میکردند؛ گل هایی ازجمله شهید رضا درجزینی.
وقتی که برای حمله مجدد داشتیم از دژ رد می شدیم، پیکر گُلگون رضا را دیدم که همچون مولایش حسین(ع) بیسر به ملاقات پروردگار رفته بود. با یادآوری شعرخوانی و شادیآفرینی رضا پیش از عملیات، سینهام پر از حزن و اندوه شد…
***
چند سال پیش، وقتی متوجه شدم “مدرسه موشها“ی جدید ساخته شده، خواستم برای کارگردان آن بنویسم: حالا که داری برای بچهها فیلم میسازی، این را هم به فرزندان این کشور بگو که: امثال رضا درجزینیها پای دفاع از میهن ایستادند تا الآن شما در آرامش بنشینید و فیلم تماشا کنید…
آرشیو سایت گردان علی اکبر(ع)