شهید رمضان ناظریان

نام: رمضان   |   نام خانوادگی: ناظریان   |   نام پدر: علی اصغر

تاریخ ولادت: اردیبهشت ۱۳۳۳   |   محل ولادت: تهران   |   سن: ۳۱

تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۱   |   شهادت: فاو – عملیات والفجر ۸

مزار: تهران – بهشت زهرا (س)، قطعه ۵۳، ردیف ۷۹، شماره ۶

 

زندگینامه شهید رمضان ناظریان

در اردیبهشت سال ۱۳۳۳ دیده به جهان گشود و چون مصادف شده بود با ماه مبارک رمضان، نامش را رمضان نهادند.

در همان دوران کودکى از نعمت مادر محروم شد و چیزى نگذشت که در سن ده‌سالگى پدرش نیز او را تنها گذاشت. هنوز در غم از دست دادن آن دو عزادار بود که برادرش هم از دنیا رفت اما رمضان بر الطاف خداوند امیدوار بود و مى‌دانست که پروردگار بهترین محافظ است. او به منزل دایى‌اش رفت و با آنها زندگى را ادامه داد.

تحصیلات خود را در منزل دایى‌اش تا کلاس ششم ابتدایى ادامه داد؛ سپس براى تأمین هزینه‌هاى زندگى مشغول به کار شد.

***

رمضان در اوایل دوران نوجوانى، با مبارزین ضدرژیم طاغوت همراه شد و با شناخت آگاهانه‌اى که نسبت به امام (س) کسب کرده بود، ایشان را به عنوان مرجع تقلید خود برگزید و به پیروى حضرت در صحنه‌هاى مبارزات علیه حاضر شد.

او پس از پیروزى انقلاب براى حفظ دستاوردهاى انقلاب و ادامه راه شهیدان وارد نهاد مقدس سپاه شد و به جمع پاسداران اسلام پیوست.

***

در سال ۱۳۶۰ با کلام آسمانى امام خمینی(ره) که خطبه عقد او و همسرش را جارى کرد، زندگى‌اش را متبرک ساخت. امام خطاب به او و همسرش فرمود: “بروید با هم سازش کنید و خوشبخت شوید.”

***

اولین سمت او در سپاه مسئولیت یک گروه ۹ نفره از گروهان ۳ گردان هفت سپاه بود. پس از گذشت مدت زمانى کوتاه و بروز شایستگى‌ها و توانایى‌هایش، فرماندهى گردان حضرت على اصغر (ع) از لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) در عملیات والفجر ۸ را نیز به او سپردند. او هم با جان و دل پذیرفت.

***

سرانجام فرمانده دلاور لشکر ۱۰ سیدالشهدا در اولین روز اسفند سال ۶۴ جزیره فاو را براى شروع سفر ابدى‌اش انتخاب کرد و بال‌هاى پروازش را براى رها شدن از قفس تنگ این دنیا گشود و به سوى دوست پر کشید.

پیکر شهید رمضان ناظریان براى همیشه در منطقه عملیاتى والفجر ۸ باقى ماند.

 

* نام مستعار شهید بهروز بوده است.

 

گالری تصاویر

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search