شهید سعید (محمودرضا) انوری

نام: محمودرضا

نام خانوادگی: انوری

نام مادر: کبری

نام پدر: علی احمد

تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۸/۲۰

محل تولد: تهران

وضعیت تاهل: مجرد

میزان تحصیلات: دانشجوی کارشناسی مهندسی عمران (دانشگاه خواجه نصیر طوسی)

سن: ۱۹ سال

تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۹

محل شهادت: فاو

عملیات: والفجر۸

گردان : گردان زهیر

نام مستعار: سعید

مسئولیت: فرمانده گروهان

یگان خدمتی: لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه‌السلام

مزار: تهران، بهشت زهرا (س) قطعه۵۳، ردیف۱۱۲، شماره۵

نمایه محتوا: بازتولید (جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)

زندگینامه

شهید محمودرضا انوری بیست آبان ۱۳۴۵، در تهران چشم به جهان گشود. او را سعید نیز صدا می زدند. پدرش علی احمد، جزو کادر ارتش بود و مادرش کبرا نام داشت.

از کودکی بسیار باهوش بود، طوری که یک سال زودتر از موعد به مدرسه رفت. بعدها هم

علی رغم حضور سه ساله در جبهه ها و افت تحصیلی در دروس دبیرستان، توانست دیپلم بگیرد و همان سال ،در دانشگاه سراسری رشته مهندسی پذیرفته شود.

سعید هرگز از نبرد در راه میهن اسلامی خسته نشد و با اینکه دچار مجروحیت شده بود باز هم به جبهه می رفت.

او یک ترم در دانشگاه درس خواند، اما همواره سخن یکی از دوستان شهیدش را تکرار می کرد: در شرایط کنونی، انسان باید از دانشگاه جبهه فارغ التحصیل شود.

سعید انوری فرمانده دسته بود و به همراه همرزمانش پس از فتح فاو، مسئول نگهداری خط اول دریاچه نمک بودند که هدف دو گلوله پی در پی خمپاره قرار گرفتند و وی از ناحیه سر مجروح شد و پس از دو روز به فیض شهادت رسید.

وصیتنامه

از شما ای پدر عزیز و مهربان که عمری مدیون شما بودم حلالیت می‌طلبم. دشمنان اسلام و امام عزیز را، خوار گردانید و خوشحال باشید که مورد لطف خدا قرارگرفته اید و لیاقت این را داشته اید که از خانواده شهدا باشید و خداوند فرزند شما را قبول کرده، مورد شفاعت نیز قرار خواهید گرفت.

ای همه کسانی که این نامه را می‌شنوید و یا می‌خوانید بدانید که من؛ آگاهانه و از روی عقیده و مرام به این راه قدم گذاشته ام و خوشحالم که جان ناقابلم را در راه حفظ اسلام و اعتلای مذهب فدا کرده ام و اگر در طول زندگی کوتاه خود خدمتی به اسلام نکردم شاید که با ریختن خونم بتوانم خدمتی به اسلام کنم، چون خود را شیعه علی و حسن و حسین می‌دانم.

خدایا! تو با فضل خودت تاکنون با این بنده روسیاه رفتار کرده ای و به فضل تو بود که لایق این شدم که در جمع بندگان مخلص تو حضور یابم، بار خدایا دوباره با فضل خودت با من رفتار کن و مرا آنچنان کن که لیاقت شهادت داشته باشم و شهید راه اسلام شوم.

خبر

خبر درج تصویر شهید محمودرضا انوری در بزرگراه یادگار امام تهران

سال‌هاست که بزرگراه‌ها و شریان‌های اصلی شهرها مزین به تصاویر شهدا شده است.

یکی از تابلوهای سطح شهر تهران متعلق به شهدای گردان «زهیر» لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) است که در اتوبان یادگار امام (ره) نصب شده است. این تصویر در تابستان ۱۳۶۴ و کنار رود دز به ثبت رسیده است. ۱۰ تن از افراد حاضر در تصویر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

نفر نشسته از سمت راست: شهید محمودرضا انوری است.

گالری تصاویر

مطالب مرتبط

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search