نام : علیرضا
نام خانوادگی : مرزبان صدیق
نام مادر : –
نام پدر : حیدرعلی
تاریخ تولد : ۱۳۴۷/۱۲/۱۰
محل تولد : –
وضعیت تاهل : –
تحصیلات: –
سن : ۱۹ سال
تاریخ شهادت : ۱۳۶۶/۱/۱۸
محل شهادت : شلمچه
عملیات: کربلای۸
یگان خدمتی : لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام
گردان: حضرت علی اکبر(ع)
مزار : جاویدالاثر
زندگینامه
شهید علیرضا مرزبان سومین فرزند خانواده بود. او در دهمین روز از دوازدهمین ماه سال ۱۳۴۷ دیده به جهان گشود.
سال اول و دوم ابتدایی را در مدرسه ملی یگانه واقع در خیابان مالک اشتر (آریانا) تهران گذرانید.
در سالهای انقلاب، با آنکه جثه کوچکی داشت، اما همراه مردم در تظاهراتها و راهپیمایی ها شرکت می کرد.
با شروع جنگ، شناسنامه خود را دستکاری کرد و در حالی که ۱۴ سال بیشتر نداشت، عازم جبهه های نبرد شد. بعد از آن دیگر یک پایش در جبهه بود و یک پایش در خانه. در عملیاتهای مختلف ازجمله خیبر، والفجر ۸ و کربلای ۸ شرکت نمود و در مسئولیتهای مختلف ازجمله امدادگر، تک تیرانداز، خدمه تانک، غواص و تیربارچی به ادای تکلیف پرداخت. همچنین بنا به خواست امام(ره) سنگر علم را نیز رها نکرد و در همان جبهه نیز به درس و تحصیل ادامه می داد.
او آنقدر به امام علاقه داشت که برای آنکه به اوامر امام جامه عمل بپوشاند در جبهه که بود سنگر مدرسه را هم حفظ می کرد و همانطور که در جبهه جنگید اسلحه قلمش را نیز بر زمین نمی گذاشت و در همانجا درسش را هم می خواند و امتحانات خود را نیز می داد و با آنکه مشغولیات در جبهه زیاد است در طول چهار سالی که گاه در جبهه بود و گاه در خانه از نظر درسی هم درسش خوب بود.
وقتی در عملیات والفجر۸ که صدام منطقه عملیاتی را بمباران شیمیایی کرد، علیرضا نیز شیمیایی شد و به پشت جبهه آمد. وقتی برای درمان به تهران آمد در راه تصادف کرد. پاش چپش شکست. به مدت چهار ماه و چهار روز پایش در گچ بود که به محض خوب شدن، دوباره به جبهه رفت و برای آنکه به پایش زیاد صدمه نرسد، در قسمت تعاون رزمندگان مشغول کار شد.
بعد از سه ماه پس از پایان مأموریت به خانه برگشت و برای درس خواندن به تهران رفت و در دبیرستان البرز در خیابان کالج ادامه تحصیل داد. شبها را در خوابگاه رزمندگان محصل در پارک هتل روبروی بیمارستان نجمیه به سر می برد تا اینکه کاروان سپاه محمد (ص) و سپس کاروان مهدی (عج) عازم جبهه ها شدند. او نیز در تاریخ ۲۱ بهمن در اولین کاروان سپاه مهدی (عج) ثبت نام و به جبهه عزیمت کرد. رفتنی بی بازگشت…
وی دو ماه بعد از این اعزام، در عملیات کربلای ۸ شرکت نمود و به شهادت رسید. پیکرش نیز برای همیشه در آغوش شلمچه ماند.
وصیتنامه
فرازی از وصیتنامه شهید علیرضا مرزبان صدیق:
«برادرم و خواهرانم هم اکنون که وظیفه خود دانستم و دیدم که از سنگینی سینه ام که مملو ازحمایت از اسلام و امام، انتقام خون شهدایمان و گرفتن حق بازماندگان شهداء، مفقودین، جانبازان و اسراء طاقت ماندن در جمع شهروندان عزیزم را ندارم و آگاهانه و با دعوت الهی عازم جبهه های نور علیه ظلمت شدم.»
نمایه محتوا : آرشیو سایت گردان حضرت علی اکبر(ع)