شهید علی اصغر شمس

نام: علی اصغر   |   نام خانوادگی: شمس   |   نام پدر: شعبانعلی

تاریخ ولادت: ۱۳۲۶/۱۰/۱۲   |   محل ولادت: همدان   |   سن: ۳۶

تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱/۲۲   |   شهادت: فکه – عـملیـات والفجر یک

مزار: تهران – بهشت زهرا (س)، قطعه ۲۹، ردیف ۹، شماره ۸

 

زندگینامه شهید علی اصغر شمس

وی در سایه توجهات خانواده مذهبی خود، دوران نوجوانی وجوانی را پشت سر نهاد. با پیروزی انقلاب اسلامی وارد نهاد سپاه پاسداران شد.

ورود او به سپاه، همزمان با غائله کردستان بود. بنابراین وی نیز راهی کردستان گردید. اولین مسئوولیت اش، فرماندهی پایگاهی در سر پل ذهاب بود و سپس برای انجام وظیفه راهی جوانرود شد.

با شروع عملیات فتح المبین و الی بیت المقدس، راهی صحنه های نبرد در جنوب کشور گردید و به عنوان جانشین گردان ابوذر انجام وظیفه کرد. بعد او مرحله اول عملیات بیت المقدس، به دلیل مجروحیت اصغر رنجبران، فرماندهی گردان ابوذر را به عهده گرفت و با رشادت بار این مسئوولیت را به دوش کشید.

در عملیات های والفجر مقدماتی و والفجر۱ فرمانده گردان بود. او فرمانده بزرگی بود و حتی با دشمنان هم با عدالت رفتار می کرد.

وی در تاریخ ۲۲ فروردین ۱۳۶۲ در حالی که فرماندهی گردان علی اصغر از لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام را به عهده داشت، در عملیات والفجر۱ منطقه شمال فکه در اثر اصابت ترکش خمپاره به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکرش بعد از ۹ سال برگشت.

 

فرازی از وصیتنامه شهید علی اصغر شمس

«مطابق امر ولایت فقیه بر ما است که در مسائل عقیدتی ـ سیاسی، جدی و قاطع باشیم و هرگز هدفمان را فراموش نکنیم.»

 

خبرهای مرتبط با شهید علی اصغر شمس

وقف منزل به نام سردار شهید «علی اصغر شمس»

حجت الاسلام نقوی مسئول فرهنگی اداره اوقاف جنوب شرق تهران از وقف منزلی به نام سردار شهید «علی اصغر شمس» در انتهای خیابان ۱۷ شهریور خبر داد.

خانم گوهر فرج الله این وقف را به نام همسر بزرگوار خود سردار شهید «علی اصغر شمس» ثبت کرده است.

وی درباره نیت این وقف خاطرنشان کرد: واقف یک سوم درآمد این وقف را برای عزاداری سیدالشهدا علیه السلام و برپایی مجالس موالید و عزاداری حضرات معصومین، یک سوم درآمد این وقف را برای برپایی مجالس و محافل قرآنی و همچنین یک سوم درآمد وقف را برای تحقیقات و پژوهش در زمینه علم و فناوری به ثبت رسانده است.

واقف محل اجرای کلاس‌های قرآن و روضه خوانی را امامزاده اهل بن علی(ع) و امامزاده ملک خاتون (س) در جنوب شرق تهران تعیین کرده است.

 

نامه های شهید علی اصغر شمس

نامه شهید علی اصغر شمس به پدرش

بسمه تعالی

با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی این مبارز خستگی ناپذیر و این سرباز به حق اسلام و رزمندگان پرتوان انقلاب اسلامی.

پدر عزیزم امید است که حال شما خوب باشد ان‌شاءالله تعالی و همیشه خوش و خرم باش و برای اهل بیت کوشا باشی.

بابا جان من همیشه به یاد تو هستم اگر که چشم یا دیگر اعضاء جسم را می‌شود از انسان گرفت پدر خویش را فراموش کند؟ هرگز نمی‌شود و من هم هرگز شما را فراموش نمی‌کنم و در هر صبح و شام در بهترین اوقات شما را دعا می‌کنم.

باباجان وقتی که نامه شما به دستم می‌رسد خیلی خوشحال می‌شوم و چشمانم روشن می‌شود. به همسرم سر بزن و بگو برایم نامه بنویسید. پدر جان امیدوارم همیشه تحت لوای اسلام کوشا باشید و سلامتی کامل از خدای منان برای شما خواستارم.

پدرجان من در اینجا نیازی به پول ندارم و اصلاً لازم نمی‌دانم که ارز مملکت خارج بشود و راضی نیستم که کسی ارز خارج کند.

والسلام

دست بوس شما علی اصغر شمس

۱۸ شهریور ۱۳۶۱

 
نامه شهید علی اصغر شمس به پدرش (۲)

وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّ ِ. الْعَالَمِین وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الله أَجْمَعِینَ.

قال اللهُ الحَکیمُ فِى کِتَابِهِ الکَرِیم وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ.

چنانکه قلم عزت یافت که خداوند کریم به قلم و آنچه در اوست قسم یاد نموده حتماً آسایش و رفاه همیشگی در قلم و به تحرک اوست.

امید است که با حرکت قلم بتواند آن چنان حمد و ستایش از خداوند کریم بنمایم که عزت قلم را قوام بخشد.

پدر جان شکر خدای را که تحت پرتوی پُر فروغ اعتلای کلمه طیبه لااله الله با قلم کون به دست یدالهی که از آستین پیامبر اکرم حضرت محمد ابن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم نور امید و خاطری آسوده بر قلوب مسلمین و مومنین جهان آسایش بر تمام انسان‌های جهان سایه افکنده و خاری خوش بر تمام مستضعفین جهان به ارمغان آورد.

پدر جان امید آن است که سلام گرم مرا بپذیری و به تمامی اعضاء خانواده برسانی. پدرجان از خدای متعال توفیق سعادت همیشگی را برای شما و تمام کسانی که در خدمت به اسلام عزیز کوشا باشند آرزومندم و دعای خیر ما مخصوص شما می‌باشد.

تنها هدفم در جهان کوشش برای عاقبتی راحت چنانکه مذهب جعفری علیه السلام فرموده است:

قولولاااله الله تفلحو:‌ ای که دستت میرسد کاری بکن پیش از آن که تو بیاید هیچ کار.

هرکه آمد گل ز باغ زندگانی چید و رفت

عاقبت بر سستی اهل جهان خندید و رفت

کل زندگانی همان حفاظت از کلمه لا اله الله است.

کل زندگانی همان شعاع پرتوی نور قلم است.

کل زندگانی همان حفاظت قرآن کریم است.

کل زندگانی همان پشت پازدن به سستی جهان است.

اللهم اغفرلی و لوالدی و ارحمهما کما ربیانی صغیرا و اجزهما بالاحسان احسانا غفرانا

امیدم از به حرکت در آوردن قلم آن است که رحمت خدای بر قلبمان و پر توی نورش روح و روان نویسنده و خواننده نامه را پُر فروغ گرداند و آرامش به ما مستولی گردد، تا هرگز خیال سرکشی از حدود الهی را نکنیم.

هدیه به روح اسلام دوست مادرم که هرگز سنگرش را ترک نکرد و این سنگر مستحکم اسلام بر ما و دیده عقلمان بیاموخت.

خدای روحش را با حضرت زهرا (س) محشور فرماید.

والسلام

علی من التبع الهدی

علی اصغر شمس

تاریخ ۲۶ آذر ۱۳۵۹

آدرس: کردستان- مریوان- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

 
نامه شهید علی اصغر شمس به همسرش

بسمه تعالی

با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و آرزوی طول عمر و سلامتی و شادکامی برای امام خمینی بزرگ و آرزوی پیروزی رزمندگان اسلام در جبهه‌های حق علیه باطل. امید است خداوند متعال شهادت برای سربازان و صبر برای خانواده آنان عنایت فرماید.

نامه شما به دستم رسید خیلی خوشحال شدم. خیلی نامه زیبایی بود. همسرم از وضع منزل ناراحت نباش. من از جانم گذشته‌ام دنیا چه ارزشی دارد وضع حضرت زینب کبری سلام‌الله علیها در بین دشمنان اسلام از وضع ما خیلی مشکل‌تر بود و بدان که هرکس را در یک کار امتحان می‌کند تا خود او از وضع خودش مطلع گردد وگرنه که برای خدا آشکار است، صبر در مقابل بلا‌ها صبر در مقابل مصیبت‌ها و صبر در مقابل فقر مادی و فرهنگی و در تمام زمینه‌ها باید امتحان پس بدهیم. ان‌شاءالله که نزد خدا همگی شادکام باشیم و از امتحان سالم بیرون آییم.

همسرم اگر کسی خواست برایم نامه بنویسد ابتدا با نام خدا و بعد دعای خیر برای رهبر کبیر انقلاب و رزمندگان اسلام شروع کند.

البته رهبر بزرگ و رزمندگان اسلام نیاز به دعای دیگران ندارند، زیرا خدا گفته است شما مرا یاری کنید من هم شما را یاری می‌کنم. اگر قرار است دعا در کار باشد چه بهتر که از روی اخلاص باشد.

والسلام

خدا اسلام و اسلامیان را یاری کند.

علی اصغر شمس

 
نامه شهید علی اصغر شمس به شهید پیچک

بسمه تعالی

بسم رب الشهداء و الصدیقین

موضوع: عملیات چریکی در شیرین آب

از: گروهان ۳ جمعی گردان ۳ پادگان ولیعصر (عج)

به: ستاد عملیات جنگی پادگان ابوذر برادر پیچک

بدینوسیله به آن ستاد ابلاغ می‌گردد که طبق اطلاعاتی که قبلاً به شما گزارش داده بودیم و به مدت پانزده روز شناسایی که قبلاً از منطقه نموده بودیم و اطلاع کافی که از داربلوط و محمدعلی دارم و شخصاً به اتفاق ۱۲ نفر از نیرو‌های بسیج و برادران پاسدار برای آوردن جنازه شهید اقدام نمودم و آن‌ها را بعد از انجام مأموریت با موفقیت به پادگان آوردم و جنازه‌ها و اسلحه‌های آن‌ها را (سه شهید موحد دینی- احمد رحیمی- نبی احمدعلی) که با ماشین خاور آورده بودیم تحویل بیمارستان پادگان ابوذر داده با وجود روحیه خیلی عالی برادران پاسدار و بسیجی همراه ما که همکاری لازم را نموده‌اند.

به اطلاع شما می‌رسانم که نظر به اینکه منطقه داربلوط و روستای جگر محمدعلی توپخانه ارتش جمهوری اسلامی ایران همکاری لازم را انجام نداده و نمی‌دهد و هر روز بیش از صد تیر توپ و خمپاره و دشمن بر روی روستای جگر محمد علی و داربلوط ریخته می‌شود که با وجود دیده‌بانی توپخانه هرچند تقاضای آتش می‌کنیم که عمل آتش انجام نمی‌گیرد و روزانه به حرف دیده‌بانی دشمن ۴ الی ۵ تیر توپ شلیک می‌شود و آتش کافی به آن‌ها شلیک نمی‌شود.

و لذا به خاطر داشتن وسیله کافی در جهت حمل و تخلیه زخمی‌ها که چنان که قبلاً در اثر خونریزی ۲ نفر شهید از جگر محمدعلی و ۴ نفر دیده‌بانی اطراف و نداشتن راه تخلیه نیرو در روز و شب از انجام اینگونه مأموریت‌های ایذائی را در این کارساز نمی‌دانم، زیرا اگر مأموریت در کمال موفقیت هم که انجام شود نیروی جگر محمدعلی و داربلوط در زیر آتش شدید دشمن کافر قرار می‌گیرد و شما هیچ امکانی نداشته و ندارید که در روز آن‌ها را تدارک کنید و یا زخمی‌ها را از آن منطقه خارج کنید و نه راه تدارکاتی در روز دارید.

حتی پیاده هم امکان ندارد چنانکه مدت سه ماه است دیده‌اید امکان رسیدگی در شب و عملیات چریکی ضایعات بیشتری را در پیش خواهد داشت ضمناً یادآور می‌شود که کلیه نیرو‌های این گردان حاضر به انجام این مأموریت به خاطر ضایعات بعدی نیستند و اینگونه مأموریت‌ها را فعلاً در این منطقه غیر اصولی می‌دانم.

علی اصغر شمس

فرمانده گردان ۳

۲۶ فروردین ۱۳۶۰

 
نامه شهید علی‌اصغر شمس به همسرش (۲)

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللَّهِ أَتقاکُم. گرامیترین افراد نزد خداوند کسانی هستند که تقوی آنان بیشتر باشد.

تقوی را پیشه کنید تقوی را تقوی را (امام خمینی)

هرگاه به این عزیزان نظر می‌کنم و با قامت رشید این برادران نظر می‌کنم در شب هنگام و در لحظه‌ای که به این همه پای مردی فکر می‌کنم در خطرناک‌ترین مکان و در حساس‌ترین لحظات می‌بینم که چه زیباست معنی مقاومت و می‌بینم که همانند سربازان آقا ابا عبدالله الحسین (ع) در تاریکی و در گرما و در سرما دوش به دوش یکدیگر با کفر در ستیز می‌باشند و چه زیبا بیاناتی را بین خود رد و بدل می‌کنند.

آیات قرآن وقتی که از یکدیگر می‌پرسند که مگر نمی‌ترسی که چنین بی‌باک به جلو می‌روی و به جلو می‌روی؟ نگاهی به یکدیگر می‌کنند و می‌گویند مگر قرآن نمی‌دانی؟ مگر دعا نمی‌خوانی به قرآن می‌گوید آنان که تقوی دارند هرگز نمی‌ترسند جز از ذات مقدس خدای و هرگز اندوهگین نمی‌گردند در دعای روز سه شنبه می‌خوانیم:

اَللّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ جُنْدِکَ فَإِنَّ جُنْدَکَ هُمُ الْغَالِبُونَ، وَ اجْعَلْنِی مِنْ حِزْبِکَ فَإِنَّ حِزْبَکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَوْلِیَائِکَ فَإِنَّ أَوْلِیَاءَکَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ.

این جملاتی بود که در بین دو برادر در دل شب رد و بدل می‌گردد. هنگامی که آسمان برسر آنان نور می‌تابید در دل شب شب‌هایی که بر دیگران پُر خوف و بر کور دلان بعثی وحشتناک می‌باشد، برای متقین آسمان را با منور‌های خود زیبا و ارزشمند می‌سازند، زیرا به ذکر خدای مشغول و آیات الهی را باز می‌نمود:

أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ

دل آرام گیرد بیاد خدا.

و اینجاست که معنی صحبت بر ما آشکار می‌گردد. راستی چه کسی را می‌توان دوست داشت، استوره‌های مقاومت را یا اشیاء فانی را؟ امام خمینی را یا بستری از آمال و آروز‌ها را؟ امام خمینی را که به لطف خدای کریم بر ما روحی نو دمید و جلوه حق را آشکارا نمود.

امام خمینی و یارانش را که تمام سختی‌ها را در طول مدت عمر متحمل گردیدن و دم هم برنیاوردند و حال هم بار این ملت را بر دوش می‌کشند. خدا یاری‌شان کند و راه‌شان را مستدام گرداند. بله معنی محبت همان آیات قرآن می‌باشد که به ما قوت و توان می‌بخشد و آن گاه خدای به قلم قسم یاد می‌کند و به آنچه در اوست اشارت می‌نماید.

به خدای یگانه سوگند در بین این برادران می‌بینیم که با تمام هستی به امام و امت مسلمان عشق و امید می‌ورزند و در قلوب‌شان دریایی در طلاتم و در فکرشان جز استقامت و پای مردی چیزی نیست هم و غم این یاران باوفا حکومت عدل اسلامی می‌باشد و اینان خوب آموخته‌اند و در حال آموزش می‌باشند که چگونه آماده برای پذیرفتن حکومت عدل اسلامی به رهبری حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باشند.

چنانکه امام امت دعا می‌کند که خدایا این انقلاب را زمینه انقلاب حضرت مهدی (عج) قرار بدهد. ان‌شاءالله تعالی

و اما بعد، خدمت همسر باوفا و خوبم و پدر عزیزم سلام عرض می‌کنم و به امید خدای بزرگ بعد از پایان مأموریت خدمت خواهم رسید.

ان‌شاءالله.

والسلام

۷ مهر ۱۳۶۰

مسئول گردان فجر

علی اصغر شمس

آدرس: کرمانشاه – سرپل ذهاب-پادگان ابوذر

 

گالری تصاویر

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

۲ Comments

  1. ۲۲ مرداد ۱۴۰۱ at ۲:۱۶ ق٫ظ

    ناشناس

    پاسخ

    بسیار با درایت و فکر و اندیشه این شهید بزرگوار دیدم من از همسایه های قدیمی این شهید بودم به یاد ایشان همیشه هستم و امیدوارم این شهید در این دنیا و در آن دنیا دستگیرمان باشد

  2. ۵ آذر ۱۴۰۰ at ۹:۵۵ ب٫ظ

    ناشناس

    پاسخ

    روحت شاد ویادت گرامی عموی عزیزم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search