شهید فرید (حسین) اشرفی

نام: فرید

نام مستعار: حسین

نام خانوادگی: اشرفی

نام مادر: بتول

نام پدر: حاج محمد

تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۸/۱۱

محل تولد: بغداد

وضعیت تاهل: مجرد

میزان تحصیلات: سوم راهنمایی (سیکل)

سن: ۱۷ سال

تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۱۸

محل شهادت: جزیره مجنون

عملیات: خیبر

گردان: گردان زهیر

یگان خدمتی: لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه‌السلام

مزار: تهران، بهشت زهرا(س)، قطعه۲۷، ردیف۱۹، شماره۴

زندگینامه

شهید فرید اشرفی به همراه برادر دوقلوی خود (محسن) نیمه دوم سال ۱۳۴۵ در خانواده ای هشت نفره که چهار تن آن‌ها پسر هستند در کشور عراق متولد شد. پدربزرگ مادری‌اش «شیخ‌علی خراسانی» از مجتهدان و استادان حوزه علمیه نجف بود. پدربزرگ پدری‌اش هم در کاشمر زندگی می‌کرد و از افراد خیر و دیندار آن شهر به حساب می‌آمد که با قانون کشف حجاب رضاخان مخالفت ورزید.

حاج محمد اشرفی پدر مرحومش در دهه ۱۳۳۰ به کشور عراق مهاجرت کرد و در این کشور مشغول کار خیاطی شد.

سال ۱۳۵۲ وقتی که فرید و برادرش ۷ ساله بودند، با به قدرت رسیدن صدام، خانواده اشرفی به ایران بازگشتند و در خیابان فوزیه سابق (میدان امام حسین ع) ساکن شدند. پدر روبه‌روی دانشگاه تهران مغازه خیاطی باز کرد و کار و کاسبی‌اش رونق گرفت.

فرید دوره ابتدایی را در مدرسه مطهری فعلی در خیابان فخر رازی و راهنمایی را در مدرسه ابوعلی سینا در خیابان دانشگاه سپری کرد. او به فوتبال بسیار علاقه داشت، به گونه‌ای که از درسش می‌زد تا فوتبال بازی کند. فوتبال را بسیار خوب و تکنیکی بازی می کرد.

فرید بسیار مهربان، خوش اخلاق و سختکوش بود. بسیار پرتلاش و زحمت‌کش بود. در جریان انقلاب با این که سن کمی داشت، در شهرهای مختلف مانند اهواز، قم و تهران علیه شاه راهپیمایی می‌کرد. آن زمان حسن برادر بزرگش در اهواز درس می‌خواند و خواهرش هم ازدواج کرده و در قم زندگی می‌کرد.

با شروع جنگ، چندین بار برای رفتن به جبهه اقدام کرد اما به دلیل پایین بودن سنش موفق نشد. یک بار هم تلاش کرد از قم برود که باز نتوانست. سرانجام به تهران آمد و بعد از گذراندن دوره‌های آموزش در «پادگان امام حسین (ع)» به قصرشیرین و «سر پل ذهاب» اعزام شد. بار دوم به بوکان رفت. سومین بار هم سال ۱۳۶۲ برای شرکت در عملیات «خیبر» به خوزستان اعزام شد و در همین عملیات به فیض شهادت رسید.

نمایه محتوا : بازتولید (جمع‌آوری اینترنتی و فضای مجازی)

مطالب مرتبط

گالری تصاویر

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search