شهید اسماعیل استیری

نام: اسماعیل

نام خانوادگی: استیری

نام مادر: رقیه

نام پدر: نعمت‌الله

تاریخ تولد: ۱۳۴۴/۱/۲۷

محل تولد: تهران

وضعیت تاهل: مجرد

میزان تحصیلات: چهارم متوسطه – برق

سن: ۲۱ سال

تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۲/۱۲

محل شهادت: فکه

عملیات: سیدالشهدا

گردان: حضرت المهدی

یگان خدمتی: لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه‌السلام

مزار: تهران، بهشت زهرا، قطعه ۵۳، ردیف ۱۳۹، شماره ۲

وصیتنامه

وصیت‌نامه شهید اسماعیل استیری

 

به نام خدا

حمد و سپاس خدایی را که این بنده سراپا تقصیر و شرمسار را همت بخشیده و گرامی داشت و سایه رحمت خود را بر سرم گستراند و مرا جزو مجاهدین راه خود قرار داد. زندگی انسان خالی از لغزش و گناه نیست و زندگی من هم خالی از لغزش‌ها و گناه‌ها نبوده و چون من توشه‌ای برای آخرت نداشته‌ام به این جهاد مقدس و جان فشانی در راه خدا رفتم تا فردا نزد خدا و رسولش شرمنده نبوده و در مقابل سوال آنان جوابی داشته باشم اکنون که زنجیر‌های علایق را گسسته‌ام و قفس تنگ دنیوی را شکسته و از بزرگترین آرزوهایم گذشته‌ام.

وصیت خود را شروع می‌کنم: سلام و درود بر تو‌ای مادر عزیز و فداکارم که با زحمت‌های زیاد بزرگم کرده‌ای تا در این موقع من را بفرستی و خود تحمل درد و رنج دوری فرزندت را بپذیری. مادرم آفرین بر تو که مرا مخلصانه در اختیار اسلام گذاشته به جبهه فرستادی و تحمل هر گونه ناراحتی را کرده‌ای. مادرم اگر سعادت و لیاقت شهادت را داشتم مبادا به خود رنج و غمی راه بدی چرا که تو در روز محشر سرفراز هستی و حضرت فاطمه(س) و حضرت زینب(س) از تو راضی و خوشنودند و من در بهشت خدا لحظه شماری می‌کنم تا تو را در آغوش بگیرم.

پدر مهربان و ارجمندم می‌دانم که همچون پدر‌های صدر اسلام به شهادت فرزندت افتخار می‌کنی. پدر جان زحمت‌های زیادی برای من کشیده‌ای. من لیاقت خدمتگزاری به شما و مادرم و خانواده را نداشتم.

خواهران عزیزم که حجاب شما مایه افتخار خانواده بوده در سنگر حجاب خود باقی بمانید که حجاب شما کوبنده‌تر و برنده‌تر از خون من است. در شهادت من همچون قهرمان کربلا حضرت زینب(س) بردبار و صبور باشید.

برادرانم که باعث سربلندی من بوده‌اید و هستید، مثل همیشه در خط اصل اسلام و ولایت فقیه بوده و مساجد را خالی نگذارید. نماز جماعت و جمعه را ترک نکنید و بعد از من فرزندان خوبی برای خانواده مخصوصا مادرم باشید.

یک جمله هم به ملت بزرگ و شهیدپرور این است که یک لحظه دست از اطاعت امام برندارید و او را دریابید که امروزه ما همان قدر به امام محتاجیم که یک ماهی به آب و انسان به هوا محتاج است. لذا در حفظ ولایت فقیه و اسلام عزیز مهیا و کوشا باشید. با منافقان و ضدانقلاب انقلابی‌نما در پوشش دین و امام مبارزه کنید و ریشه آن‌ها را بخشکانید. بخصوص در طبقه معلم که اگر این کار را نکردید گل‌های نسل جوان را پرپر می‌کنند.

تمام مردم و معلمین محترم را به اسلام عزیز و ولایت فقیه دعوت می‌کنم و از بعضی از آن‌ها خواهش و التماس که به این انقلاب و امام ایمان بیاورید و خود را به هلاکت نرسانید.

سخن آخر اینکه: من با بودنم نتوانستم خدمتی به جامعه و اسلام کنم. حال امیدوارم که با خون خود دین خویش را ادا کرده و باعث هدایت یک‌سری از دوستان شوم. حال اگر شهادت نصیبم شد مرا در بهشت زهرا خاک کنید و برایم حجله نگذارید و در مراسم سعی کنید مصیبت حضرت اباعبدالله الحسین را بخوانید چراکه من از هنگام کودکی که کسی را به غیر از پدر و مادرم نمی‌شناختم به دنبال دسته‌ی سینه‌زنی و عزاداران امام حسین(ع) می‌رفتم و «حسین، حسین» می‌کردم و حال می‌خواهم در آخرین لحظات هم نام مبارک امام حسین(ع) و اهل بیت عصمت در مراسم خوانده شود.

از کلیه‌ی دوستان و آشنایان طلب بخشش و حلالیت دارم.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی، خمینی را نگه دار

 

العبد الفانی اسماعیل استیری

 

نمایه محتوا: بازتولید (جمع‌آوری اینترنتی و فضای مجازی)

گالری تصاویر

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search