شهید قدمعلی غلامی

نام : قدمعلی

نام خانوادگی : غلامی

نام مادر : رقیه خلیلی

نام پدر : محمد رحیم

تاریخ تولد : ۱۳۴۲

محل تولد : شهرستان ملایر – روستای پریان

وضعیت تاهل : متاهل – دارای سه فرزند (لیلا، سمیه و محسن)

نام همسر: اعظم قرایی

سن : ۲۰ سال

تاریخ شهادت : ۱۳۶۲/۱/۲۳

محل شهادت : فکه – شرهانی

عملیات : والفجر یک

گردان : حضرت علی اصغر علیه السلام

یگان خدمتی : لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام

مسئولیت شهید : جانشین گردان علی اصغر(ع)

مزار: تهران ، بهشت زهرا(س) ، قطعه ۲۸ ، ردیف ۸۶ ، شماره ۲۰

زندگینامه

شهید قدمعلی غلامی سال ۱۳۴۲ در روستای پریان از توابع شهرستان ملایر استان همدان در خانواده‌ای کشاورز دیده به جهان گشود.

وی تا مقطع راهنمایی را در روستاهای اطراف مشغول به تحصیل بود و سپس برای ادامه تحصیل و کار به تهران عزیمت نمود.

بعد از دیپلم، در سال  ۱۳۵۷  ازدواج نمود که حاصل این ازدواج؛ دو دختر به نامهای لیلا و سمیه و یک پسر به نام محسن می باشد.

قدمعلی با شروع جنگ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و عازم جبهه شد.

تنها ۲۳ روز از شروع سال ۱۳۶۲ گذشته بود که در منطقه فکه – شرهانی به فیض شهادت رسید.

وصیتنامه

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ 

هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شده‏ اند مرده مپندار بلکه زنده‏ اند که نزد پروردگارشان روزى داده مى ‏شوند (۱۶۹)

بسم الله الرحمن الرحیم

درود بر امام امت، نایب بر حق امام زمان(عج) حضرت امام خمینی که هرچه داریم از وجود با برکت ایشان است که اسلام و امت اسلامی را پس از هزاروچهارصدسال مجدداً زنده نمود.

قدر امام را بدانید و خالصانه پیروش باشید

مادر عزیزم، جان بی قابل من فدای امام زمان، ان‌شاءالله شهادت ما راه را برای ظهور امام زمان باز کند.

مادر خوبم از اینکه می‌روم تا شهید بشم عصه نخور

مادر، من برای امام حسین رفتم.

مادر، مرا حلال کن،

همسرم، لیلا و سمیه را زینبی و  آقا محسن را حسینی بار بیاور.

 همسرم به فرزندانم بگو من برای اینکه از کشورم و اسلام دفاع کنم، شهید شدم.

نمایه محتوا : ارسالی کاربران / تولید

گالری تصاویر

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

۳ Comments

  1. ۲۱ آذر ۱۴۰۱ at ۳:۰۲ ق٫ظ

    عباس دیندار

    پاسخ

    شهید غلامی فرماندهی شجاع ومقاوم بودن.بدنی تنومند و ورزیده داشتن.همه جوری فرماندهی گردان بهشون می اومد چون خیلی قاطع بودن.در گردان حضرت علی اصغر(ع) باهم در سال ۱۳۶۱ هم ررم بودیم.. که من ۲۳فروردین ۶۲ مجروح شدم وایشون فرمان عقب نشینی منو صادر کردن.ظاهرا فردای همون روز هم شهید شدن.به من می گفتن:چنتا عملیات شرکت کردی؟و من گفتم صفر کیلومترم..روحشون شاد باد.

  2. ۱۳ شهریور ۱۴۰۱ at ۱:۰۹ ب٫ظ

    ناشناس

    پاسخ

    خداوند مارا شرمنده مرام شهدا و خانواده محترمشان نکند

  3. ۴ شهریور ۱۴۰۱ at ۵:۲۱ ب٫ظ

    ناشناس

    پاسخ

    روحش شاد یادش گرامی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search