شهید مجتبی فرامرزی

نام: مجتبی

نام خانوادگی: فرامرزی

نام مادر: 

نام پدر: صادق

تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۳/۲۳

محل تولد: تهران

وضعیت تاهل: مجرد

میزان تحصیلات: 

سن: ۲۰ سال

تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱/۲۰

محل شهادت: شلمچه

عملیات: کربلای ۸

گردان: حضرت المهدی(عج)

یگان خدمتی: لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه‌السلام

مزار: تهران، فرحزاد، امام‌زاده ابوطالب

زندگی‌نامه

شهید مجتبی فرامرزی بیستم خرداد ۱۳۴۶ در تهران دیده به دنیا گشود.

در هفت سالگی قدم به دبستان گذاشت و مشغول آموختن درس شد اما علاقه چندانی در زمینه کسب علم از خود بروز نمی داد. وی تا کلاس سوم راهنمایی تحصیل کرد و سپس به شغل آهنگری روی آورد.

همگام با کار در کارگاه آهنگری به همراه پدرش در هیاتهای مذهبی محل سکونتشان حضور می یافت و همچنین دست در دست پدرم همقدم با مردم علیه رژیم ستمشاهی به تظاهرات بر می خاست .

بعد از پیروزی انقلاب به عضویت بسیج درآمد و با شروع جنگ، از همان طریق به جبهه رفت.

در بازگشت از جبهه در شهرک اکباتان به مکانیکی مشغول شد اما در مدت شش ماهی که در تهران کار می کرد تمام فکر و ذکرش جبهه وجنگ بود برای همین دوباره عازم خط مقدم شد.

چندی بعد در منطقه دچار موج گرفتگی گردید و بعد از معالجه از سوی شورای پزشکی حوزه نظام وظیفه از ادامه انجام خدمت سربازی معاف شد اما از سر عشق، بار دیگر قصد سفر به سوی نور کرد.

با پایان گرفتن مدت ماموریت و به منظور دید و بازدید عید نوروز به تهران آمد در حالی که پدر و مادرش مقدمات ازدواج تنها دامادشان را فراهم کرده بودند اما دوباره راهی جبهه شد و این بار در تاریخ بیستم فروردین ۱۳۶۶ در شلمچه به فیض شهادت رسید و پیکر پاکش در گلزار شهدای فرحزاد تهران به خاک سپرده شد.

نامه

سلام به امام زمان و سلام به رهبر و سلام به تمام شهدای اسلام و سلام به مجروحین و سلام به جانبازان و سلام به امت حزب الله و سلام به شما پدر عزیزم و سلام به شما مادر عزیزم و سلام به خواهرم و سلام به آقا محب سلام به مریم کوچولو امیدورام که حالتان خوب باشد و همچگونه ناراحتی نداشته باشید.

اکنون که این نامه را می نویسم در حال برپا کردن یک چادر بودیم که یکی از بچه ها به تهران می آید که این نامه را خدمتتان می نویسم و بسیار شاد و خرم هستم. نامه ای شما که داده بودید به محسن فرحزادی نیز رسید و بسیار کم بود. درد مرا درمان نمی کند. سلام مرا به عمو و خانواده اش داوود محمود مسعود و زهرا وزن عمو برسانید و سلام به آقا رضا و خانواده شان برسانید و دیگر بیش از این سرتان را درد نمی آورم و همه شما را به خدا می سپارم .

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار

از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر بیافزا

امسال سال پیرزوی است

 

نمایه محتوا: بازتولید (جمع‌آوری اینترنتی و فضای مجازی)

گالری تصاویر

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search