شهید مجید سرچمی به روایت حاج مهدی سلحشور

شهید مجید سرچمی چند روز قبل از عملیات والفجر ۸ خبر دار شد که بچه‌اش به دنیا آمده است. از او خواستند چند روزی برود و بچه‌اش را ببیند، اما این جوان نخبه و معلم و فرهنگی که معاون گروهان شهید رجایی گردان زهیر بود موضوع را با محمود درودی مطرح کرد.

او موافقت کرد.

مجید رفت اما چند ساعت بعد برگشت.

علت را جویا شدند؟

گفت: رفتم تلفن زدم و برگشتم تا همین حد کفایت می‌کند. با همان وقار همیشگی گفت ترسیدم اگر به تهران بروم و بچه‌ام را ببینم مهرش پاگیرم کند.

منبع: بازنویسی از اینترنت

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search