شهید مجید کلانتری

نام: مجید   |   نام خانوادگی: کلانتری   |   نام پدر: احمد

تاریخ ولادت: ۱۳۳۰/۶/۷   |   محل ولادت: کرج   |   سن: ۳۶

تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱۰/۳۰   |   شهادت: ماووت – عملیات بیت المقدس ۲

مزار: بیلقان  |   سمت: مسئول بهداری لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام

 

زندگینامه شهید مجید کلانتری

مجید کلانتری در هفتمین روز از ششمین ماه سال ۱۳۳۰ در کرج دیده به جهان گشود.

پدرش درجه دار ژاندارمری بود.

مجید پس از طی کردن دوران کودکی در سن ۷سالگی به مدرسه رفت و موفق به اخذ دیپلم گردید.

وی بعد از اخذ دیپلم به خدمت سربازی رفت و بعد از اتمام خدمت سربازی در سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد که ثمره این ازدواج دو فرزند می باشد.

در دوران انقلاب به صفوف انقلابیون کرج پیوست و در تمام تظاهرات ها و راهپیمایی ها شرکت کرد.

پس از پیروزی انقلاب و بنا بر فرمان حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل سپاه پاسداران، جزو اولین افرادی بود که وارد سپاه پاسداران شد و به دلیل علاقه فردی در واحد بهداری سپاه کرج مشغول به فعالیت گردید.

به گواهی دوستانش روح لطیف، دلسوزی و پشتکار بالا از خصوصیات بارز ایشان بود تا این که به دلیل شایستگی هایی که داشت به عنوان مسئول بهداری سپاه کرج منصوب شد.

سرانجام مجید کلانتری در آخرین روز دیماه ۱۳۶۶ در عملیات بیت المقدس ۲ در منطقه عملیاتی ماووت به درجه رفیع شهادت رسید و در گلزار شهدای بیلقان به خاک سپرده شد.

 

وصیتنامه شهید مجید کلانتری

 بسم الله الرحمن الرحیم

سبحان الله والحمدلله ولا الله الا الله والله اکبر و لا قوه الا بالله العلى العظیم.

سلام بر حسین و سلام بر یاران حسین سلام بر جان نثاران حسین و خیل یاران حسین.

سلام بر شناکنندگان در دریاى خون و آنان که به ساحل نجات رسیدند،

سلام بر امام خمینى ابراهیم زمان شکننده بت بزرگ که دوهزار و پانصد سال از عمرش مى‌گذشت.

سلام بر امامى که سایه شوم استعمار را از سر ما دور کرد و ما را از تاریکى و ظلمت به طرف نور کشاند

سلام بر اسیران عزیز دربند زندانهاى رژیم صهیونیستى در عراق.

و سلام بر خانواده محترم شهدا که پشتوانه و نگه دارنده این انقلاب خواهند بود و این انقلاب را به حضرت مهدى (ع) خواهند سپرد.

سر که نه در راه عزیزان بود        بار گرانیست کشیدن به دوش

پروردگارا!

تو میدانى که با عشق و وجدان آرام پا به جبهه حق علیه باطل گذاشته و بدون شناخت و آگاهى به دیار یاران حسین نیامده‌ام. شاید گاهى اوقات شیطان وسوسه کرده باشد ولى او را از خود رانده‌ام. شیطانهایى که در لباس آدمیزاد ظاهر شده‌اند با حرفهاى دنیاپرستانه خار و خاشاک درمعبر رهاشدگان از دنیاى فریبنده ریخته‌اند اما آنها نمیدانند که «ان کید الشیطان کان ضعیفا».

عزیزان و رفیقان!

زمان، زمان سکوت و نشستن نیست. قرنى که در آن زندگى میکنیم قرن جوشش و خودسازى و از جان گذشتن است. روزگار روزگار جهاد است و همه سرزمینهاى اسلامى کربلاى حسین عزیز است خواه ناخواه مرگ گریبان ایشان را خواهد گرفت و او را از این دنیاى فانى به دنیاى جاودانى خواهد برد که زندگى دایمى آنجاست. اگر انسان کمى فکر کند و خواهشهاى نفسانى او را غرق در خود نکند خیلى زود به این واقعیت پى‌خواهد برد که حرکت و آرامش واقعى و آغاز زندگى جاودانى آنجاست، کسى که داراى نفس مطمئنه شد و در همه حال با حضرت باریتعالى به صحبت نشست زشت است که در بستر بمیرد. او باید در احیاى حقوق محرومین و ضعفا و دادخواهان جان به جان آفرین تسلیم و یا در میدان خون و در زیر صداى چکاچک شمشیرها، آنجایى که انسانها به خاطر آزادى انسانها مى‌جنگند خونش ریخته شود.

خداوند در قرآن مجید میفرماید آن کسانى که ایمان آورده‌اند باید در راه خدا از همه چیز خود چشم بپوشند از جان خود از مال خود از اولاد خود و از همسر خود، پست و ریاست و مقام و تمام وابستگیها و زنجیرها را رها کنند و در راه خدا شمشیر به دست گیرند.

خداوند در سوره النساء مى‌فرماید چرا در راه خدا قیام نمى‌کنید؟…[به این مضمون که:] چه عذرى شما دارید در حالیکه عده‌اى از زن و مرد و کودک که در مکه و جنوب و غرب ایران اسیر ظلم کفارند و شبانه روز دست به دعا برداشته‌اند که خدایا هر چه زودتر ما را از این شهرى که مردمش و حکامش ستمکارند بیرون بر و از نزد خودت براى ما یاور و سرپرست بفرست که داد ما را از این حق کشان تاریخ بستاند کدام وجدان بیدارى میتواند آرام باشد و تجاوز به مال و ناموس حرمت مردم محروم و بدبخت را نادیده بگیرد و به زندگى بى‌سروصداى خویش ادامه دهد.

اگر چنین افرادى را در شهر و دیار یافتید بدانید که آنها دستکمى از مزدوران بعثى ندارند و اگر دشمن صهیونیستى بر شما غلبه کند آنها نیز همفکر و همکار آنها خواهند شد مثل فالانژها در لبنان روزگار شما ملت حزب ا… را سیاه خواهند کرد.

بدانید این قسم خوردگان به ظاهر چهره اسلامى دارند و از باطن دشمن قرآن و اسلام هستند و براى عیش و نوش و رسیدن به امیال حیوانى خود به همه مقدسات و قوانین اسلامى پشت پا خواهند زد.

پس شما اى ایمان آورندگان قیام کنید در راه خدا که شما امید همه محرومان و ستمدیدگان جهان هستید. چگونه مى‌توان نشست که معاویه‌هاى زمان قوانین اسلام و قران و قدس عزیز را زیر پا بگیرند و خواسته به حق محرومان جهان به خصوص حق شیعیان را با بمبهاى ناپالم و بمبهاى آتشزا و چماقداران مزدوران جواب گویند مگر نه این که ما انسانیم و بنى آدم اعضاى یکدیگرند ما سربازان اسلام و یاران امام خمینى نشستن را و تماشا کردن و در جازدن را ننگ میدانیم ما نمیتوانیم ببینیم که بلاد اسلام ما تحت تصرف مزدوران عراقى باشد و نطفه زنا در این سرزمین بسته شود، مگر شما تجاوز به ناموس و مال و شرف مردم قصرشیرین و سوسنگرد و بستان و هویزه و جنایاتى را که منافقین آمریکایى در عربستان بر مردم مظلوم کردند را فراموش کرده‌اید و یا نشنیده‌اید؟

مگر نشنیده‌اید که ارتش حزب بعث عراق سه روزه میخواستند تهران را به تصرف خود درآورند و از مردم سوال میکردند که راه تهران کجاست اگر انسانهاى حزب ا… و با وجدان مثل شما دنیاپرستان فکر میکردند الان شما زیر چکمه صدام صهیونیستى نابود شده بودید و نه عزتى باقى مانده بود و نه شرفى.

مگر شما نشنیده‌اید وقتى سربازان اسراییلى وارد خاک لبنان شدند چه به روزگار ملت فلسطین و لبنان درآوردند آنها به هیچ کس رحم نکردند آنها در یک یورش وحشیانه به بیش از هفتصد دختر لبنانى تجاوز کردند زنان و دخترانیکه همگى شیعه بودند.

مگر نمى‌بینید که اسراییل خون‌آشام با ملت فلسطین چکار میکند اینها حق بده نیستند ما باید حق مظلومین جهان را از حلقوم این جهانخواران بیرون بکشیم و این تنها راه بیرون آمدن از خویشتن خویش است و رها کردن دنیا.

جهاد (فى سبیل ا…) رها شدن از همه چیز زندگى است بریدن از تمام وابستگیها و اتکا داشتن به ا… و نیروى ایمان است کار ما با مذاکره و صلح حل نخواهد شد.

مگرنه اینکه یاسر عرفات خبیث بیش از ۳۶ سال است که مذاکره مى‌کند کى به خود آییم و وجدان خود را بیدار کنیم اگر دین و آیین نداریم لااقل آزاد مرد باشیم. ۹ سال از انقلاب میگذرد تمام چهره‌ها روشده‌اند حق مثل آفتاب روشن است به سوى نور حرکت کنیم… و دون صفتان همگى بریده‌اند و رسوا و نابود شده‌اند بیائید امام را رها نکنیم به دقت به حرفهایش گوش بدهیم روى سخنرانیهایش مطالعه و تعمق کنیم، سرچشمه معرفت امام امت امامى که همه چیز از اسلام و قرآن و ائمه اطهار نشات گرفته است.

پدر و مادر عزیزم

میدانم زحمات زیادى را براى من و بقیه فرزندان متحمل شده‌اید اگر به علت غفلت و نادانى گاهى اوقات به حرفهاى شما گوش نکردم مرا حلال کنید خداوند به شما عمر پربرکت عطا فرماید که دعاگوى امام و نگه دارنده انقلاب و جمهورى اسلامى باشید.

در آینده به فرزندانم واقعیتها را بگویید که چرا پدرتان به جبهه حق علیه باطل رفت هر وقت خواستید برایشان داستان بگویید واقعیتها را برایشان بگویید از قیام ۴۲خرداد برایشان بگویید از خیانتها و جنایتهاى نظام ستمشاهى برایشان بگویید که انقلاب چگونه آغاز شد از تجاوزها و ستمهاى آمریکا به ایران برایشان حرف بزنید از میدان ژاله سال ۵۷ از ۷ تیر از ورود امام به ایران از۷۲ تن شهداى هفت تیر از سربریدنهاى بچه‌هاى سپاه به دست مزدوران آمریکایى از منافقین صحبت کنید از امام عزیز برایشان حرف بزنید تا در زندگى پیرو فاطمه اطهر و فرزند گرامیش اباعبدا…. [باشند]

پسر عزیزم (حسین)

یادت نرود زندگى کردن میان مرده‌هاى متحرک خود نیز مردگى است. من به جبهه میروم که زندگى واقعى و حیات ابدى را بیابم و خون ناقابلم را پاى درخت اسلام بریزم که کربلا رفتن بس ماجرا دارد.

از تمام فامیلها و دوستان خوبم و هم‌ولایتى‌ها حلالیت مى‌طلبم امیدوارم با روح بزرگشان این حقیر را ببخشند و حلال کنند.

طورى زندگى کنیم هنگامى که فرزندان ما بزرگ شدند و ما در کنار آنها بودیم و از ما سوال کردن که چرا شما در جنگ و جهاد در راه خدا شرکت نکردید و ما عذرى نداشتیم در پاسخ به سوال شرمنده و شرمسار نباشیم بدون نداشتن عذرى و عدم شرکت در جبهه حق علیه باطل ذلت در دنیا و آخرت است.

کسانیکه خود را پیرو ولایت فقیه میدانند موظفند به جبهه بیایند که به گفته امام واجب کفایى است و به اندازه توانایى خودشان چهره وجودشان حداقل در پشت جبهه رزمندگان را یارى کنند. اگر ما در نبرد حق علیه باطل با کسانیکه میخواهند دین ما را از ما بگیرند برنخیزیم در آینده پاسخى براى سوال فرزندانمان نداریم و آنها به هیچ وجه قانع نخواهند شد چون آنها فرزندان انقلاب و امید امامند و این آیه براى ما تلاوت خواهد شد.

و ما لکم لا تقاتلون فى سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان .

امام را تنها نگذارید به دنبال انقلاب حرکت کنید تا به سعادت برسید .

پروردگارا رزمندگان ما را پیروز بگردان

(والسلام)

 

گالری تصاویر


سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

۲ Comments

  1. ۴ دی ۱۴۰۰ at ۶:۰۳ ب٫ظ

    خاطرات

    پاسخ

    خوب بود مطلبهای اموزنده ای بودند

  2. ۹ خرداد ۱۳۹۹ at ۲:۲۹ ب٫ظ

    مجاهد

    پاسخ

    سلام خداقوت
    واقعا کارتون عالیه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search