شهید محمد احمدی

شهید محمد احمدی

 

نام پدر: علی اکبر

ولادت: ۳ اسفند ۱۳۴۶

شهادت: ۱۹ دی ۱۳۶۵

محل شهادت: شلمچه

عملیات: کربلای ۵

گردان: حضرت علی اکبر(ع)

#آرشیو گردان حضرت علی اکبر(ع)

 

وصیتنامه شهید محمد احمدی

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم رب الشهدا و صدیقین

به نام خداوند خالق و به نام محمود

بارپروردگارا، خالقا، چگونه شکر تو را کنم در حالی که با این همه گناه و مصیبت این نعمت عظیم را عطایم کردی.

خدایا آرزویی را که مدت ها در انتظار آن بودم و لحظه شماری می کردم نصیبم کرده ای. خدایا این را می دانم که تنها به خاطر غفار بودنت هست که این نعمت را عطایم کرده ای وگرنه من چیزی ندارم و عملی ندارم که بخاطر آن شهادت را داشته باشم. تو ای مهربان تو ای ستارالعیوب ای غفارالذنوب هیچ ندارم و هر چه دارم از آن توست.

خدایا در مقابل این همه نعمت تنها چیزی که دارم جانم است که در راه تو می دهم.

چند کلامی با این امت: قدر این امام را بدانید مبادا دل امام را بشکنید و نسبت به مسائل بی تفاوت باشید، اگر سلاح این شهدا به زمین می افتد وظیفه شما است که بردارید و راه آنها را ادامه دهید.

پدر و مادر عزیزم: شما زحمات فراوانی برای **** من کشیده اید و من شرمنده ام از اینکه نتوانسته ام این همه زحمات شما را جبران کنم از شما می خواهم که مرا حلال کنید و افتخار کنید که این امانت را به بهترین نحو به دست صاحبش سپردید و این را بدانید که همه ما روزی باید برویم حال چه بهتر که این رفتن زیباترین رفتن ها یعنی شهادت باشد.

برادر و خواهرم: وظیفه شما بس سنگین است چون آنها رفتند کار حسینی کردند و شما که مانده اید باید کاری زینبی کنید و پیام شهدا را بگوش جهانیان برسانید و ادامه دهنده راه آنها باشید. برادر و خواهر عزیزم می دانم که برای شما نتوانستم برادری خوب باشم و وظیفه خود را نسبت به شما انجام دهم از شما حلالیت می طلبم در آخر تمام کسانی که مرا می شناسند حلالیت می طلبم. برایم قرآن و دعای کمیل بخوانید.

هر که در این بزم مقربتر است

جام بلا بیشترش می دهند

#آرشیو گردان حضرت علی اکبر(ع)

 

خاطرات شهید محمد احمدی

  • همرزم شهید

شهید محمد احمدی جزء آن دسته از غواصانی بود که در اولین شب عملیات بزرگ کربلای ۵ به آب زدند و همان ابتدا به اغلبشان به شهادت رسیدند.

پیکر مطهر این شهید، چندین روز زیر آب ماند…

#آرشیو گردان حضرت علی اکبر(ع)

 

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search