شهید محمد بابالو

شهید محمد بابالو

نام پدر: حسینعلی

نام مادر: مریم

ولادت: ۱۳۴۹

محل تولد: کرج

سن: ۱۸ سال

شهادت: ۳ مرداد ۱۳۶۷

محل شهادت: جاده خرمشهر

گردان: حضرت علی اکبر(ع)

مزار: کرج – امامزاده محمد

#آرشیو گردان حضرت علی اکبر(ع)

زندگینامه شهید محمد بابالو

شهید محمدحسین بابالو که نام پدرش«حسین علی» و نام مادرش«مریم» است در سال ۱۳۴۹، در کرج چشم به جان گشود. وی تا مقطع دوم راهنمایی ادامه تحصیل داد و به عنوان رزمنده ای دلاور در سمت «آرپی چی زن» در جبهه به مجاهدت پرداخت. سرانجام در سوم مردادماه ۱۳۶۷، با اصابت گلوله به پهلو و کتف در سوم مرداد ماه ۱۳۶۷، به شهادت رسید و مزارمطهرش در جوار «امامزاده محمد» کرج میعادگاه عاشقان و عارفان دلسوخته است.

#آرشیو گردان حضرت علی اکبر(ع)

وصیتنامه شهید محمد بابالو

بسمه تعالى

با درود و سلام خدمت حضرت ولى عصر(عج ) و نایب بر حقش حضرت امام خمینى (ره) و با درود به رزمندگان کفرستیز از جنوب تا غرب کشور و سلام بر شهیدانى که جان دادند تا اسلام زنده بماند.

الهى

بسوزان هر طریقى مى پسندى          که آتش از تو و خاکستر از من

رسول اکرم (ص ) مى فرماید: هیچ قطره‌اى بالاتر از قطره خونى که در راه خدا ریخته شود نیست و به درستی که چه زیبا مى فرماید: شهید بهشتى که شهادت حرکتى است شتابدار به سوى معشوق که نصیب هر کسى نمى شود و چه زیباست در راه خدا جان دادند و با ائمه معصومین و دوستان شهیدمان ملاقات کردند. یک روزى ملک الموت به إذن خداوند مى‌آید و جانمان را مى گیرید پس چه خوب است که خودمان جانمان را تقدیم کنیم و با عزت از دنیا برویم.

خدایا! سالهاست که در انتظار شهادت نشسته ام. خدایا! به ما هم توفیق بده تا شهادت نصیب ما هم بگردد.

خدایا! مرا به آتش عشقت بسوزان و پیکرم را خاکسترکن تا بتوانم در پیش روى حضرت على اکبر رو سفید باشم و ثابت کنم که از پیروان حضرت سیدالشهدا هستم. عزیزان خودتان را به خدا نزدیک کنید و نیمه شب با خدا مناجات کنید و ائمه معصومین را صدا بزنید و با خدا عشقبازى کنید و در آخر جانتان را تقدیم کنید که مى فرماید :

چرا باید سرانجام در خاک رفت

خوشا آنکه پاک آمد و پاک رفت

خدایا! به پدرو مادرم صبر عنایت بفرما.

پدر و مادرعزیزم! من فرزند صالح و خوبى براى شما نبودم و نتوانستم رنج و زحمات شما را جبران کنم، مرا ببخشید و عفو کنید چون دیگر دست من از این دنیا کوتاه است. پدرعزیزم و مادر گرامیم! از کلیه آشنایان و دوستان براى من حلالیت بطلبید برادرانم را خوب تربیت کنید و اى خواهران من سعى کنید زینب گونه زندگى کنید.

دوستان عزیز گرچه من دوست خوبى برایتان نبودم و نتوانستم دوست صالح برایتان باشم و حقوق برادرى را ادا نکردم مرا ببخشید و حلال کنید.

از قرآن و فاتحه دریغ مدارید.

والسلام و على عبادا… الصالحین

خدایا! آتش عشقى عطا کن

بسوزان پیکر و بال و پرم را

خدایا! عاشقى درمانده هستم

بسوزان ز آتش عشقت دلم را

این دو بیت را خودم سروده ام

«محمد بابالو »

#آرشیو گردان حضرت علی اکبر(ع)

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search