شهید محمد رجبی

نام: محمد

نام خانوادگی: رجبی

نام مادر: کوکب

نام پدر: رجبعلی

تاریخ تولد: ۱۳۳۶/۲۵/۲۷

محل تولد: ورامین

وضعیت تاهل: متاهل

میزان تحصیلات:

سن: ۲۹ سال

تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۲/۱۳

محل شهادت: شلمچه

عملیات: کربلای۵

گردان: زهیر

یگان خدمتی: لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه‌السلام

مزار: ورامین ، امام‌زاده سید فتح‌الله

زندگینامه

شهید محمد رجبی بیست و هفتم اردیبهشت ۱۳۳۶، در شهرستان ورامین به دنیا آمد. پدرش رجبعلی، در الکتریکی کار می‌کرد و مادرش کوکب نام داشت.

محمد تا پایان دوره راهنمایی درس خواند.

او افسر ارتش بود که ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. سپس از سوی نیروی هوایی ارتش در جبهه حضور یافت و سیزدهم اسفند ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به فیض شهادت رسید. پیکر وی را در گلزار شهدای امامزاده سیدفتح‌الله زادگاهش ورامین به خاک سپردند.

وصیتنامه

السلام علیک یا اباعبدالله (ع)

السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)

با سلام به حضرت مهدی یگانه پرچم دار عدالت گستر و نایب بر حقش حضرت امام خمینی روحی و ارواحنا الفدا و سلام بر شهیدان در خون خفته که با خون خود خاطره کربلای حسینی را زنده کردند و بیاد اسراء در بند صدام که دیواره های زندان عراق از مظلومیت آنها شهادت میدهند و به امید پیروزی لشگریان اسلام بر کفار جهانی و آزادی کربلا و بیت المقدس و به احتزاز در آمدن پرچم لا اله الله در جهان.

خدمت پدر و مادر و برادران و خواهران و همسر مهربانم؛

امیدوارم که آخرین سلام مرا بپذیرید و از خدا بخواهید این قربانی را از شما قبول نماید اگر شما را با تحمل و یا زبان و یا حرکت خود ناراحت کرده ام حلالیت می طلبم شما به مردم بگوئید اگر به گردن من حقی داشته و یا اگر در مورد آنها غیبت کرده ام ، مرا حلال کنید و از دست من راضی باشید. از خداوند متعال برای تمامی شما صبر و استقامت و ایمانی کامل و سلامتی حضرت امام امت و شما را خواستارم و امیدوارم که امام و انقلاب را یاری نمائید.

همسر خوبم؛

امیدوارم که آخرین سلام مرا پذیرا باشی و مرا حلال کنی چون من برای تو همسر خوبی نبودم ولی تو در عوض مهربان بودی من از دست شما راضی هستم امیدوارم شما هم راضی باشید و خداوند هم از تو راضی باشد از علی آقا و زینب خانم خوب نگهداری کن، شما اکنون بار سنگینی بر دوش داری باید هم برای فرزندانم پدر و هم مادر خوبی باشی شما امیدت به خدا باشد.

فکر نکن من رفتم چه می شود همه ما باید یک روزی از این دنیا برویم خداوند متعال فرموده من جانشین شهید در خانواده او هستم سعی کن خدا را فراموش نکنی امام و انقلاب را رها نکنی چون شما بالاترین سرمایه زندگی خود که شوهرت بوده برای این انقلاب نقدیم اسلام نمودی من در آن دنیا برای شما دعا میکنم و بیاد شما هستم هر وقت بر سر مزار من آمدی فرزندانم علی و زینب را هم با خود بیاور چون دیگر وقتی ندارم در همینجا وصیت خود را تمام میکنم به امید پیروزی اسلام بر کفر.

۱۰/۱۲/۱۳۶۵

نمایه محتوا: بازتولید (جمع‌آوری اینترنتی و فضای مجازی)

گالری تصاویر

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search