شهید مسعود نفریه

نام: مسعود

نام خانوادگی: نفریه

نام مادر: 

نام پدر: حسن

تاریخ تولد: ۱۳۴۷/۱۱/۱۲

محل تولد: تهران

وضعیت تاهل: مجرد

میزان تحصیلات:

سن: ۱۷ سال

تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۱/۲۱

محل شهادت: ام الرصاص

عملیات: والفجر ۸

گردان: المهدی

یگان خدمتی: لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه‌السلام

مزار: شهریار، امامزاده جعفر و حسن

وصیت‌نامه

وصیت‌نامه شهید مسعود نفریه

 

الحمدلله رب العالمین و الصلاهو السلام علی خیر خلقه محمد (ص) و آله الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین الی یوم الدین. ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.

با سلام و درود به بزرگ منجی عالم بشریت حجت بن الحسن العسگری (عج) و نائب برحقش خمینی کبیر؛ این نطفه پاک و بحق فاطمه زهرا و با سلام و درود به روح پاک و طیبه شهدای اسلام از بدر تا کنون و با سلام و درود به تمامی اسرا و معلولین و مجروحین.

من در این وصیتنامه از خود بعنوان یک شهید نام نمی برم زیرا خود را شایسته این مقام و اعلاء نمی دانم و فقط بنده حقیری هستم که برای ادای تکلیف شرعی و عرفی به جبهه آمده ام و جان ناقابل خود را در طبق اخلاص نهاده ام.

همانطور که می دانید انسان برای امتحان در این جهان آفریده شده است و بالاخره مرگ فرا می رسد و این مرحله برای همه پیش می آید پس چه بهتر که در راه خدا و اگر سعادتمند باشیم در رکاب امام زمان باشد.

پروردگارا من نیز اینک برای رضای تو و برای خشنودی تو و برای امر خلیفه تو که نائب بر حق امام زمان (عج) می باشد قدم به صحنه جهاد بر علیه کفر گذارده ام باین امید که یا مرا به فیض شهادت نائل گردانی تا شاید کفاره ای برای محو گناهانم و ادای دینی در قبال جمهور ی اسلامی و یا مرا بیامرزی و توبه مرا بپذیری و در هر حال بتو نیازمندیم.

هم اکنون من به دانشگاهی قدم نهاده ام که مکتب آن شهادت و معلم آن امام حسین است. این سخن را به شما پدر و مادرم و بلکه تمامی پدران و مادرانی که مظلومانه فرزندانشان را که تنها امید آنها هستند به جبهه ها فرستاده اند می گویم:

پدر و مادر عزیر و فداکارم، دنیا زندانی بیش نیست. سعی کنید تا می توانید از آن فاصله گرفته و خود را بدام هوسهای شیطانی آن نیندازید.

شما ای بیطرفها از دستورات اسلام و پیغمبر اسلام سرپیچی نکنید و جهاد در راه خدا را امری الزامی و واجب بشمارید و مانع رفتن فرزندانتان به جبهه نشوید.

شما پدر و مادر عزیز که هفده سال تمام برای این بنده حقیر زحمت کشیدید تا که روزی نتیجه زحمات خود را ببینید. حال آن روز فرا رسیده است. جسد غرق به خون غلطیده فرزندتان را بگیرید و به آن افتخار کنید. چون اگر خداوند به این بنده حقیر گناهکار رحم کند بشما پدر و مادر دلاور نظر لطف نشان خواهد داد و شما را در بهشتی که مژده آن را داده بود جای خواهد داد.

آیا دوست ندارید خداوند به خانواده شما نور امید و صفا ببخشد. درود خدا بر شما باد. هیچگاه خدا را از یاد نبرید چون اوست که بنده اش را دوست میدارد.

خدایا مرا موفق به خدمت و نیکی به پدرو مادر بدار و مرا جبار و شقی مگردان.

پدرو مادرم امکان دارد جنازه من به دست شما نرسد آنگاه به یاد شهدای کربلا باشید و بیاد جنازه امام حسین که سه شبانه روز در بیابانها ماند و هر وقت دلتنگ شدید به گلزار شهدا بروید و با یاد آنها دل خود را آرام کنید. از برادرانم میخواهم وقتی خدمتشان تمام شد به خانه برگردند و مواظب اعمال خواهرانم باشند تا اینکه آنها همانطور که طبق موازین اسلام است پرورش یابند.

 اگر بعلت کشته شدن من کسی از فامیل از امام و انقلاب زده شد و مخالف آنها گشت که انشالله نمی شود حق ندارد در تشییع جنازه من شرکت کند. چون من برای رضای خدا و در راه اسلام به جبهه قدم نهادم و هرچه نصیب من شود مایه سعادت خود و خانواده ام است. در غیر این صورت اگر باشد از آنها راضی نیستم. از خداوند می خواهم به پدر و مادر و خواهران و برادرانم در این آزمایش بزرگ صبر و اجر عنایت فرماید. از تمام مردم می خواهم امام را تنها نگذارند و او را تا ظهور امام زمان مهدی موعود(عج) یاری نمایند. جبهه ها را خالی نگذارید چون که به گفته امام عزیزمان همین جنگ است که سرنوشت ما را معلوم می کند وحدت و اتحاد را فراموش نکنید چون رمز پیروزی ما همین همبستگی ماست.

از شما بسیجیان می خواهم با مردم اخلاق اسلامی داشته باشید و برای مسائل کوچک با آنها درگیر نشوید چون اگر مردم ناراضی باشند هیچگاه پیشرفت نخواهند کرد. از دورغ به هر نوع شوخی یا جدی بپرهیزید چون ناخودآگاه به شوخی دروغهایی گفته می شود که خودمان خبر نداریم. از غیبت و تهمت بپرهیزید چون عذابی سخت دارد و سر چیزهای جزئی به کسی از مردم و یا غیره تهمت روا ندارید چون اگر درست نباشد جبران آن خیلی دشوار است.

بارالها این بنده ضعیف و مطیع و فرمانبردار خود را و پدر و مادر و برادرانی که در ایمان بر من سبقت گرفته اند را بیامرز چه در دنیا و چه در آخرت و به این بنده حقیر توفیق خدمت در درگاهت را عنایت فرما. مرا در بهشت زهرا در کنار دیگر دوستان و برادرانم دفن کنید تا شاید خداوند به واسطه تربت پاک آن شهدا از گناهان من نیز درگذرد.

 

والسلام

نمایه محتوا: بازتولید (جمع‌آوری اینترنتی و فضای مجازی)

گالری تصاویر

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search