شهید مصطفی آزادگان

نام: مصطفی

نام خانوادگی: آزادگان

نام مادر: ربابه

نام پدر: حسین

تاریخ تولد: ۱۳۴۷/۵/۲۸

محل تولد: تهران

وضعیت تاهل: مجرد

میزان تحصیلات: دانشجوی کارشناسی مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر

سن: ۲۰ سال

تاریخ شهادت: ۱۳۶۷/۵/۶

محل شهادت: شلمچه

عملیات: الغدیر

گردان: حضرت زهیر

یگان خدمتی: لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه‌السلام

مزار: تهران، بهشت زهرا(س)، قطعه۴۰، ردیف۲۸، شماره۸

زندگی‌نامه

شهید مصطفی آزادگان بیست و هشتم مرداد ۱۳۴۷، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش حسین، نجار بود و مادرش ربابه نام داشت.

کلاس پنجم بود که تظاهرات مردمی و حکومت شدت پیدا کرده بود و او هم همنوا با مردم، علیه رژیم پهلوی در کوچه با صدای بلند شعار میداد. در سن ۱۲ سالگی با کمک استادش با قرآن انیس و مونس گشته و احکام الهی را فرا گرفت.

شب ها در شیفت شبانه مسجد موسی بن جعفر کشیک داشت و گشت‌های شبانه می رفت و فعالیت‌های مستمری در مساجد الهادی، موسی بن جعفر و سیدالشهدا داشت و اعلامیه های امام خمینی را به دست دوستان و آشنایان می‌رساند.

دوره راهنمایی تحصیلی را در مدرسه شهید شمس گذراند و در سال سوم راهنمایی در مسابقات قرآن شرکت و رتبه اول را کسب نمود و به همراه اردویی به عنوان تشویق به مشهد مقدس رفت.

در سال تحصیلی ۶۳-۶۲ وارد دبیرستان سپاه (مکتب الصادق) شد. سال ۶۳ برای اولین بار به جبهه جنوب اعزام و در واحد تخریب شروع به فعالیت کرد.

مصطفی بعد از دیپلم، در رشته مهندسی شیمی (صنایع پلیمر) مشغول تحصیل در دانشگاه شد.

روی هم رفته ۷ بار به جبهه اعزام شد و در چهار عملیات کربلای ۴ و ۵، بیت المقدس ۲ و مرصاد حضور داشت و مسئولیت‌های ایشان عبارت بود از فرمانده دسته، فرمانده گروهان، تخریب چی، یگان دریایی. در کربلای ۵ به شدت از ناحیه پا مجروح شد و کلیه بدن مطهرش به وسیله ترکش های ریز خمپاره تکه تکه شده و جراحت برداشته بود.

او در آغاز سال ۶۷ به خاطر تعطیلی دانشگاه مدتی در روستای مرکزی سپاه به خدمت مشغول بود. در دوم مردادماه سال ۱۳۶۷ همزمان با شروع عملیات مرصاد به جبهه اعزام شد و در ششم مردادماه همان سال در شلمچه با آفریدن حماسه‌ای عظیم به فیض شهادت نائل آمد. و به خاطر علاقه وافری که به خانم فاطمه زهرا داشت به پیروی از بانویش با پهلوی شکسته و خونین به خدمت ایشان شرفیاب گشت.

وصیت‌نامه

بسمِ اللهِ الرَّحَمَنِ الرَّحیمِ

سلام بر تو ای مهدی موعود(عج) و ای منتقم خون خدا و سلام بر تو ای نایب بر حق امام زمان ای خمینی بت‌شکن

خداوندا تو را شکر که ما را از ظلمت و جهل به سمت نور و معرفت هدایت فرمودی و در کشوری شیعی، رهبری خردمند و دلسوز برای هدایت بندگانت فرستادی تا امت این کشور برای جهانیان اسوه و نمونه بوده و زمینه‌ساز حکومت آخرین ذخیره ات در زمین گردند.

پدر و مادرم: امروز برای لبیک گویی به فرمان امام زمانم رو به جبهه کرده ام و خود را وقف خدمتگزاری به دین خدا و انقلاب نموده ام. از شماها می خواهم که یک لحظه از یاری اسلام و این رهبر عزیز غفلت نورزید که در آن دنیا در پیش خدا و رسول و ائمه و زهرای بتول و تمامی شهدا مسئولید .

برادر کوچکم همیشه این را بیاد داشته باش که برادرت در چه راهی قدم گذاشت و سعی کن در آینده جزء سربازان حقیقی امام زمان شوی .

شما امت حزب الله در قبال ایثارگری های سیدالشهداء و بقیه شهدا مسئولید تا برای گرامیداشت خونشان با یکدیگر میثاق ببندید که تا ظلم در دنیا هست یک لحظه از پا ننشینید و حق مظلوم را از حلقوم ظالم بیرون بکشید. اگرچه این ظالم قدرتمندترین نیرو از نظر ظاهر در دنیا باشد.

پدر عزیز و مهربانم نمی دانم در قبال اینهمه زحماتتان در طول زندگی و تربیتم چگونه تشکر کنم. جدا معذورم. از خدا می خواهم که امام حسین(ع) در قیامت دستتان را بگیرد و شفیع شما گردد.

همچنین شما مادر مهربان و دلسوزم، از خدا برای شما طلب صبر می کنم و می خواهم که فرزندانت را خدمتگزار به اسلام و این رهبر عزیز تربیت کنی که اگر این چنین نباشد دلی سوزناک خواهم داشت .

وصیت من به خواهرانم حفظ حجاب است. از خواهرهای مهربانم حلالیت می طلبم و اگر تندی و آزاری خدای نکرده از من دیده بودید معذرت خواهی را قبول نمائید.

در آخر چیزی که از خودم برایتان باقی می گذارم، دعوت به صبر است که “ان الله مع الصابرین” زیرا شهادت افتخاری بس بزرگ و روسفیدی برای شما در روز قیامت و در مقابل خدا و مقربین است.

اللهم وفقنی لما تحب و ترضی

اللهم اجعلنی من اولیائک فان اولیائک لا حوف علیهم و لا هم یحزنون

وعده ما در روز قیامت در پیشگاه عدل الهی

نامه

نامه شهید مصطفی آزادگان به خانواده

پدرجان! هرگاه در مورد درس و دیگر مسائل زندگی و آینده من نگران شدی، این را به یاد داشته باش که امسال سال سرنوشت. زیرا که برای جنگ است و تأمین نیروی جبهه‌ها یک امر واجب است. شما به عنوان یک مسلمان و شیعه باید در این امر واجب شرکت داشته باشید.

در روز قیامت از تمام ما سوال خواهد شد و شما امروز با تشویق فرزندتان به ماندن در جبهه جنگ و تأکید بر مبارزه نقش خود را ایفا کرده اید. و روز قیامت در مقابل خدا و حضرت رسول و ائمه روسفید خواهید بود و تمام کسانی که در این برهه از زمان حاضر نشوند، امام امت را یاری کنند، در روز قیامت روسیاهند و شرمنده.

و شما مادر عزیزم، که در تمام عمر رازدار و غمخوار من بودید، در این زمان جنگ که آبروی اسلام و مملکت و رهبری در گرو مقاومت جوانان در جبهه ها است. وظیفه حکم می‌کند؛ که به عنوان مادر یک رزمنده صبر و مقاومت را پیشه کنید و فرزندانت را در راه یاری دین خدا تربیت کنید.

خواهران عزیزم؛ بعد از پیروزی انقلاب مسئله‌ای که زنان ما در پاسداری از خون شهدا ایفا می‌کنند، حفظ حجاب است و مسئله‌ای که قلب امام امت را به درد می‌آورد، بی عفتی و حفظ نکردن حجاب است و مهمترین وظیفه شما در این برهه از انقلاب حفظ حجاب و ارزش‌های انقلاب است.

نمایه محتوا: بازتولید (جمع‌آوری اینترنتی و فضای مجازی)

مطالب مرتبط

گالری تصاویر

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search