شهید مهدی جباری

نام: مهدی

نام خانوادگی: جباری

نام مادر: 

نام پدر: محمدرضا

تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۲/۲۷

محل تولد: تهران

وضعیت تاهل: مجرد

میزان تحصیلات: 

سن: ۱۹ سال

تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۲۰

محل شهادت: ام‌الرصاص

عملیات: والفجر۸

گردان: حضرت زهیر

یگان خدمتی: لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه‌السلام

مزار: شهریار، امام‌زاده اسماعیل

زندگی‌نامه

شهید مهدی جباری بیست و هفتم اردیبهشت ۱۳۴۵ در خانواده ای مذهبی در تهران دیده به جهان گشود.

وی با جدیتی قابل تقدیر مقاطع دبستان و راهنمایی را با موفقیت به پایان رساند و در مقطع دبیرستان تا سال سوم متوسطه ادامه تحصیل داد .همچنین خطاط و معرق کار بود.

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با آنکه سنش کم بود اما همگام با ملت مسلمان ایران در تظاهرات شرکت می کرد.

متدین و خوش اخلاق بود. در مراسم و اعیاد مذهبی فعالانه شرکت میکرد.

در منزل با برادران و خواهر خود بسیار مهربان بود و به پدر و مادرش احترام خاصی داشت .

بعداز پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی سنگر علم و دانش را آگاهانه رها کرد و راهی جبهه های حق علیه باطل گردید .

وی در عملیات خیبر و در عملیاتهای زنجیره‌ای والفجر با دشمن بعثی رزمید تا اینکه در اسفندماه ۱۳۶۴ در منطقه فاو به خیل شهیدان پیوست.

وصیت‌نامه

بسم الله الرحمن الرحیم

ربنا اغفرلنا ذنوبنا واسرافنا فی امرنا وثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین

با سلام و درود بیکران خدمت حضرت صاحب الزمان(عج) و امام عزیزمان این قلب تپنده امت مسلمان ایران و جهان و درود به ارواح پاک و طیبه شهدای انقلاب خونبار اسلامی.

بنده حقیر خدا مهدی جباری فرزند محمدرضا به یگانگی خداوند قادر و رسالت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی و سیزده معصوم دیگر اعتقاد داشته و پیرو آنها و منتظر ظهور قائم ال محمد می باشم وامیدوارم که خداوند مرا پیروی حقیقی بدارد .

بنده با آگاهی در مورد جنگ و انقلاب و هیچگونه وابستگی به هیچ حزب وگروه جریانی به فرمان پیر جماران خمینی بتشکن به جبهه حق علیه باطل آمده ام و اگر خدا بخواهد تا برافراشته شدن پرچم پیروزی در این مبارزه خواهم ایستاد.

برادران الحمدالله تنور جبهه ها داغ است ولی باید بیش از پیش جبهه ها و سنگرها را پر کنیم و خدایا تو شاهدی آنچه انجام میدهیم نه برای گرفتن حکومت عراق و نه برای کشورگشایی است، بلکه به خاطر این است که نشانه های از بین رفته دینت را توسط رهبری امام عزیز برگردانیم و صلح و مسالمت را در دو کشور آشکار کنیم و این کار فقط و فقط با از میان رفتن صدام و بجا آوردن جمهوری اسلامی در عراق مسیر می شود.

برادران در ماه محرم همه سیاه پوشید و خیلی متاثر خود می گوئید ای حسین جان ای کاش ما در دشت کربلا بودیم و یاریت میکردیم ولی که حیف که زمانه گذشته. اما نه .حماسه عاشورا مکرر است و ادامه دارد. جبهه های ما صحنه هایش عاشورا است .خود میدانی. من چه بگویم و اگر کسی تا حالا متوجه این راه حسینی نشده بداند در خواب عمیق شیطانی بوده .

ای امت اسلام در هر کجا که هستید نگذارید به این انقلاب که حاصل خون هزارن شهید است ضربه بزنند و لحظه ای سکوت نکنید که این سکوت زیر پا گذاشتن خون شهیدان است و خیانت به اسلام و مسلمین است .

والتقوافتنه لاتضمین الذین ظلموا منکم خاصه

یعنی از عدابی بترسید که به ستمگران تنها اختصاص ندارد و آنها را که ستم نکردند و سکوت اختیار کردند نیز شامل می شود. سوره انفال آیه ۲۵ و کسانی که در این راه را انتخاب کردند و با زبانشان جهاد کرده اند و از مردن در راه خدا و مبارزه باکی ندارند .

بار الها کرمت بیش و نعم بی پایان            لب ما هم به لب جام شهادت برسان

پدر عزیزم فرزندی ناسپاس بودم و در حق شما بدیها کردم ولی اقرار میکنم خطاهایم از روی نادانی بوده. مرا ببخش و در این مدت که فاصله بین ما افتاد صبر داشته باش و از اینکه مرا به عنوان هدیه ناقابل به آقا امام زمان دادی بسیار ممنونم .

مادر جان ای که دلم همه جا برایت پر میکشد ای که شیر پاکت نور ایمان بر دلم افروخته. ای مادر ای پاسدار حرمت خونم، خونم نشانی از خون توست. پسر گنهکارت را ببخش. مادر جان تو دیگر مادر دیروز نیستی. تو لیلا باش تو، ام وهب باش، تو همدوش با مادر شهیدان پاسدار حرمت خون ما باش.

برایم گریه کنید و در آن حال به یاد مظلومیت امام حسین و یارانش فکر کنید. به یاد زینب کبری که چگونه صبور بود. شما هم پیروی از شیرزن کربلا کنید. فعالیت برای جبهه را کم نکنید .

خواهران و داداشهای عزیز و مهربانم مرا در همه‌جا یاری کردید بنده قدر شماها را نداشتم برادر کوچکتان را عفو کنید و غمخوار خواهران و برادران شهید باشید .

برادرانم با هم اتحاد داشته باشید و همدیگر را رها نکنید. سعی کنید اعمال دینی خود را بیشتر کنید که مسئولیت شما با رفتن بنده سختتر می شود. اسلحه قلم را رها نکنید. دردهای انقلاب را دوا کنید و همیشه گوش به فرمان ولایت فقیه باشید. بسیج خانه دوم شماست مبادا از خانه فراری باشید. به امید زیارت کربلا و قدس

برادران بسیجی اتحاد خود را حفظ کنید و دامن به اختلاف نزنید. دوستان خوبم، ای مظلومان شهر، خدا اجرتان دهد که برای رضای خدا از دستاوردهای انقلاب حفاظت می کنید.

بنده را حلال کنید. در این زمانی که با شما ایثارگران بودم درسها گرفتم تا درک کردم جبهه و ایثار یعنی چه و بعد از این بود که سعادت آمدن به جبهه را پیدا کردم و بنده هرچه دارم از این بسیج است.

از همه شما ممنونم و تنها یک خواهش دارم: اینکه با مردم خشک رفتار نکنید و انعطاف‌پذیر باشید که البته بیشترتان خوب برخورد دارید .

سخن از عهد پیمان نیست     سخن از زندگانی نیست

سخن از ناجوانمرد نیست     کنون جز مرگ مردا نیست

اسارت را اسیر خسته می داند

کنون چون مرگ درمانست بر این درد

و قدر مرگ را آن مرغک پر بسته میداند

نبیند رویشان از ترس کس حتی خدا هم زرد

کجا مرگست آن مرگی که پاس زندگی دارد

کجا نابود میگردد کسی که در جهان پایندگی دارد

خبر

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران با مادر شهید «مهدی جباری» دیدار کرد

دکتر محمد خراسانی‌زاده مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران به پاس رشادت‌های شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و مدافع حرم با مادر شهید «مهدی جباری» از شهدای شهرستان ملارد دیدار و گفت و گو کرد.

خراسانی‌زاده در این دیدار گفت: همه ما باید همیشه یاد و خاطره شهدای عزیز ایران اسلامی را زنده نگه داریم و فراموش نکنیم، ایثارگری شهیدان و خانواده‌های آن‌ها بوده که ما در امنیت و آسایش زندگی می‌کنیم.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران در ادامه افزود: وظیفه همه ما این است که به پاس قدردانی از فداکاری‌های خانواده معظم شهدا و جانفشانی‌های عزیزانشان، راه امام و شهدا را ادامه دهیم و در خط ولایت گام برداریم.

گفتنی است شهید «مهدی جباری» در زمان حیاتش خطاط و معرق کار بوده است و از سوی بسیج به جبهه اعزام شد و پس از دلاوری‌های فراوان ۲۱ اسفند سال ۶۴ در منطقه عملیاتی اروند رود در عملیات والفجر ۸ در حالیکه ۱۹ سال از بهار زندگیش می‌گذشت به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

نمایه محتوا: بازتولید (جمع‌آوری اینترنتی و فضای مجازی)

گالری تصاویر

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search