نام: نقی
نام خانوادگی: امیدی خراطی
نام مادر: حاجیه بانو
نام پدر: محمد
تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۸/۱۶
محل تولد: تهران
وضعیت تاهل: مجرد
میزان تحصیلات: سوم راهنمایی
سن: ۱۷ سال
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱/۲۳
محل شهادت: فکه
عملیات: والفجر مقدماتی
گردان : گردان حر
مسئولیت: تک تیرانداز و تک تیر انداز
یگان خدمتی: لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیهالسلام
مزار: بهشت زهرا(س) ،قطعه ۲۸ ، ردیف ۱۲
نمایه محتوا: جمع آوری اینترنتی و گنجینه ل ۱۰
زندگینامه
شهید نقی امیدی خراطی فرزند محمد، سال ۱۳۴۵ در تهران چشم به جهان گشود.
دوره ابتدایی را در مدرسه اسفندیاری واقع در خیابان رباط کریم و راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح واقع در خیابان مرتضوی گذراند. او تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی پیش برد ولی با شروع جنگ تحمیلی، احساس مسئولیت کرد و درس را ادامه نداد. در آن سن و سال، شخصیت او دچار تغییر و تحول شد و بیشتر، اوقات فراغت خود را به مطالعه گذراندن کتاب های مذهبی می گذراند. محاصره ی آبادان یکی از دلایلی بود که در جبهه رفتن او بسیار تاثیر گذاشت.
در زمان انقلاب نیز بسیار فعالیت می کرد و همراه دوستانش، مجروحین را به بیمارستان ها منتقل می کردند و در بیمارستان ها نگهبانی می دادند. همچنین هنگام حمله ضدانقلاب به پادگان جی، او هم همراه مردم کمک کرد و از پادگان محافظت کردند.
وی دو سال در بسیج فعالیت کرد و بالاخره در سن ۱۶ سالگی عازم جبهه شد. حدود ۶ ماه در جبهه حضور داشت و سرانجام در تاریخ ۲۳/۲/۱۳۶۲ در فکه با مسئولیت آر پی جی زن در عملیات والفجر مقدماتی با اصابت گلوله به سر به فیض شهادت رسید.
وصیتنامه
بسم الله الرحمن الرحیم
«ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون»
«ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص»
«و نرید المن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین»
قال امام جعفر صادق (علیه السلام) :
«اللهم طهر قلبی من النفاق و عملی من ریا و لسانی من الکذب و عینی من الخیانه»
امام صادق (علیه السلام) :
بار خدایا قلبم را از نفاق و عملم را از ریا و زبانم را از دروغ و چشمم را از خیانت دور بدار.
و جهاد لباس تقوا و زره محکم خدایی و سپر مطمئن الهی است.
جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند آن را فقط به روی دوستان مخصوص خویش گشوده است. امام علی (علیه السلام)
امام سجاد (علیه السلام) : هیچ چیز نزد پروردگار از قطرهی خونی که در راه خدا ریخته می شود عزیزتر نیست.
شهید نظر می کند به وجه الله. امام خمینی
«ما از آن خداییم و بایستی به خدا برگردیم» قرآن کریم
با سلام به امام زمان و نایب بر حقش امام خمینی و با سلام خدمت پدر و مادر عزیزم.
لبیک یا اباعبدالله. ای معنی انسانیت در زمین و زمان. ای که به ما درس دادی و چه درس خوبی. درس آزادگی درس خوب زیستن و خوب مردن.
ای نور، ای روشنی، ای چراغ فروزان بر منارهی تاریخ همه عصرها و همهی نسلها ای حسین ای معلم بزرگ شهادت، تو به من درس شهادت و شهامت آموخته ای و من می خواهم به سوی تو بیایم و به ندای هل من ناصر ینصرنی ات لبیک بگویم، ای برترین رهبران انقلابی، ای حسین.
برادران عزیزم، اگرچه دنیا زیباست و دوست داشتنی و انسان را به طرف خودش می کشد اما خانه پاداش الهی خانهی آخرت خیلی از دنیا زیباتر و عالی تر است. به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان خمینی کبیر لبیک بگویید و سراسیمه به جبههها هجوم آورید زیرا اسلام و قرآن در خطر است. به جبههها بیایید و ببینید که چگونه عاشقان حسین در راه اسلام و قرآن جانبازی می کنند و شهید می شوند.
ای برادران عزیز اگر دفاع نکنیم فردا روز قیامت، روز سرنوشت، چه جوابی می دهیم؟ برادران بروید خدا را شکرگذار باشید که اینچنین رهبر و اینچنین امامی را برای ما به وجود آورد و فرستاد و از شما می خواهم که در دعاهایتان این امام عزیز را دعا کنید و امام را تنها نگذارید.
و سخنی چند با پدر و مادرم:
پدرم مرا ببخش که لیاقت فرزندیت را نداشتم و نتوانستم که حق فرزندی را ادا نمایم و شما مادرم همچنین. امیدوارم بعد از من در موقع عبادات برایم از درگاه خداوند طلب بخشش کرده از خدا بخواهید شهیدی که برای انقلاب اسلامی داده اید و این قربانی ناقابل را که در راه ولایت فقیه داده اید قبول فرماید. خدا توفیقتان دهد.
ربنا اغفرلی و لوالدی و للمومنین یوم یقوم الحساب پروردگارا، مرا و پدر و مادرم را و مومنان را در روز حساب بیامرز. (سوره ابراهیم، آیه ۴۱)
و سخنی چند با برادرانم و خواهرانم:
برادران و خواهرانم من همیشه با خود می گفتم خداوندا مرا به درجهی شهادت نائل گردان.
چشم و جانم و روح و روانم خمینی بت شکن می فرماید: درجهی شهید از همه افضل است. پس ای خدای هستی مرا در رسیدن به این فیض یاری ده و به شما می گویم که این دنیای فانی جایی که پدران و مادران ما امتحان داده اند و ما اینجا امتحان می دهیم و خواهیم داد، هر فردی هر کار خوبی انجام بدهد برای تقرب به خداوند می باشد و من در این مدت ناچیز که در جبهه بوده ام به این نکته پی برده ام و خیلی هم به آن ایمان دارم که شهادت نزدیکترین راه و سریع ترین راه تقرب به خدا می باشد.
خواهرانم و برادرانم امیدوارم که همچون علی و فاطمه که فرزندان خود را تربیت کردند شما نیز آنطور فرزندانتان را تربیت کنید، تا بتوانند در آینده الگویی برای دیگران در آن زمان باشند.
خواهر و برادرانم شاید شما این مطلب را خوانده باشید که اسلام انقلابی ترین مکتب است و من هم این را لمس کرده ام به خصوص این چند روز آخر.
برادر و خواهرانم پشت به شرق و غرب کردن کار کمی نیست. کاری که خیلی از انقلابیون غیر مسلمان مطمئنا از عهده آن بر نخواهند آمد.
خواهش من از پدر و مادر :
پدر و مادرم یک تقاضا از شما دارم و آن این است که مقدار پولی را که به برادر هادی بدهکارم بدهید. مقدار پول ۳۰۰ تومان می باشد.
با چند کلمه ای حلالیت و خداحافظی و با چند کلمه ای دعا به درگاه خداوند وصیتنامه را به اتمام می رسانم.
از قول من از کلیهی فامیلان و دوستان و آشنایان و همسایگان خداحافظی کنید و حلالیت بطلبید.
بار خدایا امام زمان را از ما خشنود بگردان. آمین
خدایا خداوندا این رهبر عزیز را در پناه خودت محفوظ بدار. آمین
بار خدایا صبری طولانی به این خانواده های شهدا بده. آمین
خدایا عمر طولانی به این رهبر عطا بفرما. آمین
مجروحین و معلولین را شفا عنایت فرما. آمین
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
ساعت ۵/۲ بعد از ظهر
۲۰/۱/۱۳۶۲
نقی امیدی
امام را دعا کنید
One Comment
۳۱ فروردین ۱۴۰۲ at ۵:۳۷ ب٫ظ
ناشناس
سلام.تاریخ شهادت ۱۳۶۲/۱/۲۳
وصیت نامه شهید ۳ روز قبل از شهادت