شهید پرویز اسکندری
نام پدر: علی حسین
نام مادر: خدیجه
ولادت: ۱۳۴۳
محل تولد: کرج – دهستان کلاک
شغل: دانشجو
شهادت: ۵ بهمن ۱۳۶۵
محل شهادت: شلمچه
عملیات: کربلای ۵
گردان: حضرت علی اکبر(ع)
مزار: کلاک بالا
#آرشیو گردان حضرت علی اکبر(ع)
زندگینامه شهید پرویز اسکندری
پرویزاسکندری درروزشانزده شهریور۱۳۴۳ دردهستان کلاک کرج چشم به جهان گشود.
پس ازطی دوران طفولیت، مراحل ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه شهید آشتیانی گذراند و سپس دردبیرستان دهخدا به ادامه تحصیل پرداخت. درهمین دوران بود که رفته رفته انقلاب اسلامی وارد مرحله جدید خود یعنی شکوفایی و گستردگی شد. پرویزکه همواره ازشورو ایمان مذهبی برخورداربود ازهمان آغازسر درراه ایمان خود گذاشت و برای پیروزی حرکت و نهضت اسلامی ازهیچ گونه کوششی دریغ نکرد. وی با شرکت در تظاهرات خیابانی وبه تعطیل کشاندن دبیرستان، نقش خوبی را در پیروزی انقلاب ایفا نمود به نحوی که به دلیل همکاری با دوستان و برادران انقلابی اش در ساخت کوکتل مولوتف و تکثیر و پخش اعلامیه های امام، سربازان رژیم طاغوت منزل شان را مورد بازرسی و تفتیش قرار دادند. در آستانه انقلاب پس از حرکت مردم به پشتیبانی از نیروی هوایی در تهران، او با دیگر جوانان محل آماده مقاومت و ممانعت از رسیدن نیروهای کمکی ارتش از طریق اتوبان شده بودند که خوشبختانه انقلاب به پیروزی رسید.
پرویز پس از پیروزی انقلاب به دانشگاه راه یافت، اما هیچگاه سنگرهای دیگر انقلاب را خالی نگذاشت و همیشه در فعالیت های اسلامی- انقلابی و کارهای عام المنفعه و امور خیریه شرکت می کرد.
علاقه بی حد او نسبت به ائمه اطهار او را چنان تربیت نموده بود که به محض شنیدن مصائب اهل بیت چهره اش دگرگون شده و اشک از چشمانش جاری می شد و آتش همین عشق عمیق بود که آرام و قرار از او سلب نموده بود و پیوسته برای حضور در جبهه های نور علیه ظلمت روزشماری می کرد.
او در مقابل مشکلات و ابتلائات خونسرد بود و برخوردی صبورانه داشت و تمام رنجها و سختی ها را الطاف خفیه خداوند می دانست. نسبت به دیگران دلسوزی و عطوفت داشت. به موقعیتهای کاذب این جهان وابستگی نداشت. با وجود آگاهی و اشراف نسبی به بسیاری از مسائل علمی و مذهبی، تواضع و فروتنی اش مانع از آن بود سطح بالای خود را بروز دهد و همواره فردی ساکت و آرام و عامل به مبانی و اصول اخلاقی- اسلامی و انسانی بود. مسئولیت پذیری و شرکت در فعالیت های اجتماعی از مشخصه های دیگر او بود. ازجمله مسئولیتهای وی عبارت بودند از:
۱- عضویت در کمیسیون دانشجویی دانشگاه ارومیه
۲- مسئولیت بخش فرهنگی انجمن اسلامی دانشگاه
۳- مسئولیت بخش کتاب کمیته کشاورزی
۴- نماینده جهاد و شورای آموزشی و پژوهشی دانشکده کشاورزی
۵- عضو فعال اتحادیه انجمن های اسلامی کلاک و حومه
۶- تعلیم و آموزش قرآن در انجمن اسلامی شرکت آرمه کرج
وی تحصیلات خود را تا مرز فوق دیپلم ادامه داد. پرویز اسکندری از سن هجده سالگی سه بار در جبهه حضور یافت وی در رزمندگی و دفاع مقدس در جبهه به عنوان مداح و نوحه خوان افتخاری فعالیت داشت.
سرانجام در سومین اعزام (۲۲ سالگی)، در عملیات کربلای پنج بر اثر اصابت ترکش خمپاره به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به لقاء پروردگاررسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای کلاک آرمیده است.
#آرشیو گردان حضرت علی اکبر(ع)
وصیتنامه شهید پرویز اسکندری
وصیت نامه عمومی شهید پرویزاسکندری
بسم ربّ الشهداء والصدیقین
به نام خداوند یکتا و احد که کمال توحیدش، اخلاص برای ذات مقدس اوست و درپایگاه ابدی اش مخلوقات نفوذ ندارند.
کُلُّ نَفسی ذائقهُ الموتِ ثُمَّ اِلینا تُرجعون ” سوره عنکبوت آیه۵۶″
ولا تقولوالِمَن یُقتَلُ فی سبیلِ الله امواتُ هَل اَحما ءُ ولکِن لا یضعُروُن.
و نگویید بدانانکه درراه خدا کشته شدهاند مردگان بلکه زندگانند ولیکن درنمییابند. ” سوره بقره آیه۱۵۳ ”
شکرمی کنم خدارا که سعادت نصیبم شد تا بتوانم به ندای امام عزیزلبیک بگویم و درجبهه ها حضور یاببم و در راه اعتلای قرآن و نصرت و پیروزی اسلام به شهادت برسم و سپاس فراوان خدا را که به آرزوی دیرین خود رسیدم، زیرا که شهادت بسیارشیرین خواهد بود بطوریکه پیامبرگرامی (ص) می فرمایند:” والله دوست دارم شهید بشوم درراه خدا و بارها زنده شوم و بارها شهید شوم.”
و همچنین حضرت علی (ع) بعد ازضربت خوردن می فرمایند:”فزتُ ورَبُ الکَعبه”
یعنی اینکه به خدای کعبه رستگارشدم، پس شما ای دشمنان اسلام بدانید که مسلمانان شهادت را مایه رستگاری و عزت و شرف می دانند و تا آخرین قطره خونشان درراه پیشبرد اهداف اسلامی نبرد و مبارزه خواهند کرد و شما ای امت مسلمان جبهه ها را فراموش نکنید و با حضوردرجبهه ها ایمان خود را کامل کنید زیرا درحدیث است: کسانی که بی دلیل به جنگ و جهاد نمی روند ناقص الایمان هستند، والله شور و حالی که جبهه دارد درهیچ کجا نمی یابید، زیرا درجبهه رابطه بنده با مولا، خالق و مخلوق، رازق و مرزوق و عابد و معبود برقراراست و شما ای جوانان که توان بیشتری دارید ،جبهه ها را خالی نگذارید و توجه داشته باشید که علی (ع) می فرماید: بهترین چیزی که اهل توسل به خدا، به آن متوسل می شوند حضوردرجبهه است، پس روح و روان خود را با شرکت درجهاد جلا و صیقل دهید و بدانید که کلید بهشت سلاح و شمشیرهای شماست و اما مواظب باشید جهادتان براساس وظیفه درراه خدا باشد.
و اما شما ای پدر و مادرها آیا با وجود این همه احادیث و فضایل درباره مقام رفیع شهادت راضی می شوید که فرزندانتان را درخانه ها نگهدارید؟ وآیا به کلام خداوند توجه ندارید؟ که درقرآن می فرماید: جهاد همه جانبه کنید، هم جان بدهید و هم اینکه با اموال خود مجاهده نمایید و اگرچنین نکنید اموال و اولاد شما را مایه عذابتان قرارمی دهم، پس کمی تأمل و اندیشه کنید . و اما شما ای منافقین و ضد انقلابی ها و خوارج زمان، بدانید که هیچ گونه حق اظهارنظرو تعیین تکلیف درمورد این جنگ را ندارید و حق ندارید درمورد پایان جنگ و صلح تصمیمی بگیرید این خانواده شهدا و مجروحین می باشند که با نثارفرزندان و اموال خویش ادامه دهنده جنگ می باشند و تا پیروزی نهائی و تنبیه متجاوزین به دفاع مقدس خود ادامه می دهند.
و شما ای امت امام و مردم عزیز، ازکمبودها و اشکالاتی که دربعضی ازموارد وجود دارد برمسئولین خورده نگیرید و فشاروارد نیاورید، شما مقایسه کنید دولت ایران و عراق را، مشاهده می کنید که عراق دهها میلیارد دلاربدهی دارد و اکنون نفس های آخررا می زند اما درمقابل ،ایران اسلامی حتی یک ریال نیزبدهکارنیست و اگرروزی شود که ایران دست گدائی و دریوزگی مقابل ابرقدرتها درازکند ایران را گلستان خواهند کرد ولی به چپاول ملت مستضعف ما می پردازند ولی ملت مسلمان ایران با یک لقمه نان میسازد و چنین اجازه ای را به خود نمی دهد که درمقابل مخالفین اسلام سرتسلیم فرود آورد و این غرورو افتخاراسلام و ایران ازهمت شما امت بیدارپایدارو انقلابی می باشد که شما نیزمستوجب قدردانی و تشکرمی باشید و بدانید که خداوند پاداش و اجرعظیمی برای شما منظورخواهد کرد. انشاء الله .
و تو ای مسلمان نمای نا مسلمان، توئیکه بنای نق زدن را گذاشته ای و توئی که هنوزنتوانسته ای خود را با این انقلاب وفق دهی و دائماً کبودها را به رخ مسئولین و امت می کشی مطمئناً باید گفت اگرحتی یک روزدرشعب ابوطالب بودید و تحت محاصره اقتصادی قرارگرفته بودید سرپیغمبرخدا (ص) را نیزازتن جدا می کردید و دیگراینکه دست ازلجاجت و نادانی بردارید و به اسلام واقعی ایمان آورید و امام عصرحاضررا بشناسید که براستی نائب برحق امام زمان (عج) می باشد.
و شمائی که می گویید اگردرزمان امام حسین (ع) بودیم چنین و چنان می کردیم، به خدا قسم اگردرآن زمان هم بودید درلشگریزید قرارمی گرفتید و برنوه پیغمبر(ص) شمشیرمی کشیدید و تشخیص حق و حقیقت درآن زمان نیز برای شما دشواربود که اینها همه دلیل برضعف ایمانتان است. کمی به خود آئید و تأمل کنید تا خدای ناکرده * خسرالدنیا والاخره* نباشید.
و اما شما ای جوانان و دوستان و کلیه کسانی که درتشییع جنازه ها شرکت می کنید سعی کنید مانند یک ماشین عمل نکنید و ازخود یک مرده پرست نسازید، اصلاً هدف ازحضوردرقبرستان و شرکت درمراسم تشییع و بزرگداشت شهید و یا فرق نمی کند هرکس دیگری که ازدنیا می رود، عبرت گرفتن و درست آمدن است، یک لحظه به جهان آخرت و روزمعاد بیندیشید و ببینید چه توشه ای برای آخرت خود پیش فرستاده اید و درروزمعاد چه محصولی را درو خواهید کرد و اگرروزی فرارسد که هرکس اعتقاد وایمان کامل به معاد پیدا کند آن روزاست که نفسهای سرکش مهارشده و درجامعه امنیت و آرامش به وجود می آید و دیگرترسی ازمرگ وجود نخواهد داشت و اینجاست که هرفرد مسلم به ندای ولی امرو رهبرخود لبیک می گوید و جهت یاری رساندن به دین اسلام ازهیچ کوششی دریغ نمی کند و جان خویش را درکف خواهد گرفت امام را تنها نگذارید و دعای همیشگی را ازخداوند مسئلت نمایید
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی ،خمینی را نگه دار
ازعمرما بکاه و برعمررهبرافزای
انشاء الله
وصیت به خانواده عزیز و محترم
پدرعزیزو گرامی سلام علیکم، اززحمات شما درتربیت و راهنمائیم درمسیرو خط اسلام و قرآن تشکرمی کنم هرچند که ازعهده من خارج است، و هرچند دراین دنیا نتوانستم جبران زحماتت را بنمایم ولی امیدوارم مرا ببخشی و اگردرطول دوران عمرموجبات ناراحتی شما را فراهم آورده ام مورد عفو قراردهی زیرا رضایت والدین دردرجه اول قراردارد و همچنین زحمات فراوانی کشیدی که به تحصیل علم ادامه دهم، امیدوارم که خداوند شما را سلامت و مورد رحمت خود قراردهد.
و تو ای مادر،سلام برتو و روح والای تو و عصاره پاک وجود تو که دررگ و خون من است ودرخاک مقدس جبهه جاری می شود و با خاک پاک جبهه درمی آمیزد. شُکرالله که پدرو مادرم را ازمومنین قرارداد و آموختند مرا که راضی به رضای الله باشم واسلام و قرآن را برجان خود افضل بدانم. ای مادربه وجودت افتخارکرده و درآخرت نیزسربلند خواهم بود زیرا که گرسنگی مرا همراه با اشکی که درمجالس سوگواری اهل بیت ازدیدگانت جاری بود، برطرف کرده ای و تو ای مادرکه معلم قرآن و اخلاق فرزندان خود درمحیط خانه و هم دربیرون ازخانه بوده ای و به موعظه می پردازی، انشاءالله که خداوند ازشما راضی باشد و مطمئناً به پاس زحماتت اجرعظیمی را برای شما منظورخواهد داشت و اگرای مادرموجب رنجش خاطرت شده ام امیدوارم مرا ببخشی، انشاء الله
و شما ای برادران و خواهران عزیز، به وجود شما نیز افتخار می کنم زیرا که هرکدام ازشما به نوبه خود نقش مؤثری درانقلاب اسلامیمان داشته اید و همواره درراه اسلام کوشا بوده اید و اینکه مشوق من دررفتن به جبهه بوده اید. ازشما می خواهم که فرزندانتان را نسبت به اسلام متعهد تربیت کنید که خود را درمقابل شرع و پیشبرد اهداف اسلامی مسئول بدانید
و اما تو یگانه خواهرم که درمکتب حضرت زهرا(س) و زینب کبری(س) درس آموخته ای، همواره با حجاب خود مشت محکمی بردهان بی حجابها بزن و فرزندان صالح تربیت کن، ازامید هم می خواهم که درسهایش را به خوبی بخواند زیرا که استقلال کشورمان درگرو درس خواندن بچه های مسلمان و متعهد می باشد
ازخانواده عزیزم می خواهم که نمازهایتان را با نشاط بخوانید و زیاد قرآن بخوانید که حافظه را زیاد می کند و همینکه شما را بی نیازمی کند و آنچه باعث سعادت شما است قرآن است و کفاره گناهان خود را با قرآن خواندن می پردازید و به طورکل عباداتتان عاشقانه باشد و ازخدا بخواهید که آفات عبادت را ازشما دورسازد.
درپایان متذکرمی شوم که ازلحاظ مادی بدهکاری به هیچ کس ندارم و تنها ازشما می خواهم برای احتیاط اگرتوانستید مقداری برایم نمازبخوانید و روزه بگیرید و ازمادرمی خواهم وکیل من درارائه نذورات من که موفق به ارائه نشده ام باشد که نذورات به قرارزیرمی باشد:
۱) مبلغ ۱۰۰۰ ریال درضریح شاه چراغ انداخته شود
۲) به مقدارسه کیلوگرم خرما درشب شهادت امام حسین(ع) داده شود
۳) به مدت ۳۰روز روزه قضا دارم
۴) درضمن ازتمامی فامیل و آشنایان که حقی برگردن من دارند طلب حلالیت می نمایم.
۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۵ / هشتم ماه مبارک رمضان
پرویزاسکندری
#آرشیو گردان حضرت علی اکبر(ع)
شعر از شهید پرویز اسکندری
خوشا آن کس که نوشد باده عشق
شب حمله بپوشد جامه عشق
خوشا آنکس که با خونش نویسد
دم آخر وصیت نامه عشق
آثار شهید پرویز اسکندری
کتاب «انگشتر بی‌نگین» زندگینامه داستانی شهید پرویز اسکندری است که در روزهای رزمندگی در جبهه، به‌عنوان مداح و نوحه‌خوان افتخاری نیز فعالیت داشت. این کتاب در ۱۳ فصل، زندگی شهید «پرویز اسکندری» را از کودکی، تا دوران مبارزات انقلابی و حضور در جبهه و رسیدن به فیض شهادت، به‌صورت داستانی روایت می‌کند.
نویسنده: حمید شاهپوری
انتشارات: دایره دانش
سال چاپ: ۱۳۹۷
تعداد صفحات: ۱۴۴ صفحه
#آرشیو گردان حضرت علی اکبر(ع)
