شهید یوسف جعفر نیا

شهید یوسف جعفر نیا

نام پدر: طهماسب

نام مادر: گل آرا

تاریخ تولد: ۳/مهر/۱۳۴۷

محل تولد: تهران

سن: ۱۹ سال

تاریخ شهادت: ۱۸/فروردین/۱۳۶۶

محل شهادت: شلمچه

عملیات: کربلای ۸

گردان: نامشخص

مزار: تهران – بهشت زهرا – قطعه ۲۹ ردیف ۸۷ شماره ۲

بازتولید(جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)

 

زندگینامه شهید یوسف جعفر نیا دایانلو

شهید یوسف جعفرنیا در چهارمین روز پاییز ۱۳۴۷ در تهران چشم به جهان گشود. پدرش طهماسب و مادرش، گل‌آرا نام داشت.

یوسف در رشته ریاضی درس خواند. دوران تحصیلات دبیرستان وی مصادف با ایام دفاع مقدس بود. او نبرد حق علیه باطل و دفاع از میهن را بر خود واجب میدانست و علیرغم نگرانیهای خانواده به دلیل سن کمش در ۱۶سالگی از طریق بسیج دانشجویی عازم مناطق جنگی شد. همراه جنگ به ادامه تحصیل هم مشغول بود او در آن زمان دروس سال سوم و چهارم دبیرستان را می‌گذراند.

وی سرانجام در هجدهم شهریور ۱۳۶۶، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به پهلو و سر و دست شهید شد.

مزار او در قطعه ۲۹ بهشت زهرای تهران واقع است.

بازتولید(جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)

 

وصیتنامه شهید یوسف جعفرنیا دایانلو

بسم رب شهدا و الصدیقین

با یاد و نام خدا، خدایی که آفرید هر آنچه در زمین و آسمانهاست، خدایی که برای نزدیکتر شدن بندگانش، اسلام را بوسیله نبی اکرم (ص) فرستاد. خدایی که در این میان، وسیله دیگر بنام خدمت به اسلام را قرار داد، و خدایی که در این وسیله، وسیله دیگری بنام شهادت در راه خودش را قرار داد.

خدایا، معشوق من، هر چه دارم از آن توست، جانم بفدایت، خدایا جانم را بر طبق اخلاص قرار دادم فقط و فقط بر این منظور که به تو نزدیک‌تر شوم، خدایا مرگم به دست توست اگر جانم بگرفتی حتما به خیر خودم بوده و این راه، راه اصلی من برای نزدیکتر شدن به توست در آن لحظه، خدایا این بنده حقیر با این بدن ضعیف چگونه می‌تواند جهنم و عذابش را تحمل کند، خدایا گناهانم را ببخش و مرا سعادتمند هر دو عالم گردان و در این میان بهشت را نصیب من بگردان.

خدایا میدانم گناهکارم ولی امید به رحمت تو دارم، به فضل تو چشم دوخته‌ام، خدایا هدف و آرزویم تنها و تنها به تو نزدیکتر شدن و جوار توست که از وسایلی که برایمان فراهم کرده‌ای استفاده کرده‌ام، خدایا، بارالها، مرا در تمام شئون زندگیم یاری گردان.

مادرم، پدرم، در شهادت من صبر و تقوی عنایت کنید که بهترین اعمال است و بدانید که این خواست خدا بود که این شد و چون هدف ما رضای خداست و نزدیک به وی پس راضی شویم به رضایش.

خواهر و برادرانم شما از آنچه که از من می‌دانستید هرگز از یاد نبرید .

خانواده خوبم، برایم قرآن بخوانید، صدقه بدهید و دعایم کنید،

آشنایانم، بر سر مزارم آیید و فاتحه دهید که این فواتح همانند گلی برایم تجلی پیدا میکند، خدا را فراموش نکنید.

بازتولید(جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

One Comment

  1. ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ at ۳:۰۲ ب٫ظ

    ناشناس

    پاسخ

    با سلام لطفا تیپ و گردان شهید یوسف جعفرنیا دابانلو را بنویسید با تشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search