کارنامه لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) در عملیات بیت المقدس۴
تاریخ عملیات: ۵ فروردین ۱۳۶۷
رمز عملیات: یا اباعبدالله الحسین
محل عملیات: محور حلبچه-شاخ شمیران(شرق سلیمانیه)
فرمانده لشکر: حاج علی فضلی
اهداف عملیات:
آزادسازی بخشی از ارتفاعات منطقه سلیمانیه، تکمیل و تأمین جناح چپ منطقه عملیاتی والفجر۱۰
تنها با گذشت ۵ روز از عملیات والفجر۱۰، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملیات دیگری با نام عملیات بیت المقدس۴ به صورت نیمه گسترده طراحی شد.
به رقم اقداماتی همچون پرتاب منور و گلوله باران منطقه توسط دشمن، که بیانگر هوشیاری او بود، پس از رخنه نیروهای غواص لشکر۱۰ حضرت سیدالشهداء(ع) و انتقال نیروهای تکور به ساحل دشمن آغاز شد. پیچیدگی زمین، وجود کمین های متعدد در شار ها و ارتفاعات، پیشروی نیروه را کند می کرد. با شدت گرفتن درگیری، سرعت پیشروی یگان ها نیز افزایش یافت. درحالی که از جبهه خودی خبر می رسید نیروها درحال تصرف ارتفاعات شاخ شمیران و نیز پاکسازی دشت تولبی هستند، اخبار شنود از آشفتگی دشمن حکایت داشت؛ به نحوی که شنیده می شد نیروهای عراقی به طور مکرر اعلام می کنند که در محاصره نیروهای ایرانی قرار گرفته اند.
نتایج عملیات:
- تصرف کامل ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر
- تصرف قسمتی از دشت تولبی و ارتفاعات برددکان
- کشته و زخمی شدن حدود ۵۰۰۰ تن و به اسارت درآمدن ۴۹۸ تن از نیروهای دشمن
- انهدام بیش از ۱۵ تانک و نفربر و ۵۰ خودرو
- اغتنام ۱۱ تانک، ۵۴ خمپاره، یک دستگاه مهندسی، پنج قبضه سلاح پدافند هوایی، ۱۴
شرح عملیات بیت المقدس۴
پژوهشگر: یدالله ایزدی
ارتفاعات مشرف بر سد دربندیخان از سالهای اولیه جنگ یک هدف مهم در استان سلیمانیه عراق به شمار میآمد. عدم موفقیت در تصرف این ارتفاعات در عملیات والفجر۱۰ باعث تسلط دید و تیر دشمن بر عقبه یگانهای مستقر در دشت حلبچه گردید. لذا برای رفع این نقیصه عملیات بیتالمقدس۴ تنها یک هفته بعد به اجرا درآمد. آنچه پیشروست، فشردهای از مباحث مربوط به ویژگیهای جغرافیایی و نظامی و پیشینه عملیات در این منطقه و ضرورتها، آمادهسازی، شرح و ویژگیهای عملیات بیتالمقدس۴ است.
***
سد دربندیخان در استان سلیمانیه عراق در طول جنگ ایران و عراق همواره به عنوان یک هدف مهم نظامی و سیاسی در جبهههای شمالی محسوب میشد. در طراحی عملیات والفجر۱۰، تصرف ارتفاعات شاخ سورمر و شاخ شمیران از سلسله ارتفاعات منتهی به سد، به دلیل حفظ جناح عملیات و تسلط دید و تیر بر عقبه دشمن منظور گردیده بود. عملیات در این ارتفاعات که با بهرهگیری از لشکر۱۱ امیرالمؤمنین(ع)، تیپ بقیهالله(عج) و تیپ۴۴ قمربنی هاشم (مجموعاً با ۶ گردان) انجام شد اما به دلیل هوشیاری و مقاومت دشمن و ضعف توان خودی، موفقیت چندانی به جز تصرف تپههای شرقی ارتفاع سورمر در بر نداشت. حضور دشمن در محور سورمر و شمیران که باعث تسلط بر قسمتهای جنوبی منطقه حلبچه و عقبه یگانهای خودی در این منطقه شده بود، به عنوان نقص محور چپ عملیات والفجر۱۰ محسوب گردید و برای ترمیم این نقیصه عملیات مجددی با استفاده از یگانهای دستنخورده در نظر گرفته شد. علیرغم محدودیت نیرو باتوجه به این نکته که از دست دادن زمان موجب تقویت خطوط دشمن و احداث مواضع و موانع جدید میگردید، لذا تصمیم بر آن شد تا با بهرهگیری از توان موجود عملیات را حداکثر ظرف یک هفته آغاز شود. بر این اساس لشکرهای ۲۷ حضرت رسول(ص)، ۱۰ سیدالشهدا(ع) و تیپ۱۸ الغدیر تحت امر قرارگاه فتح قرار گرفته و این قرارگاه با فرماندهی جدید مأموریت انجام عملیات را عهدهدار شد.
تشریح منطقهی عملیاتی
منطقهی عملیاتی بیتالمقدس۴ منطقهیی کوهستانی است که از شمال به دریاچهی دربندیخان و ارتفاع تمورژنان و از جنوب به دشت مرتکه و ارتفاعات شاخ خشیک و بمو و از شرق به رودخانهی زیمکان و کوه بیزل و از غرب به سد دربندیخان و ارتفاعات قاشتی منتهی میشود. مهمترین ارتفاعات و عوارض این منطقه عبارتاند از:
ارتفاع شاخ سورمر
ارتفاع شاخ سورمر، شرقی – غربی و صخرهیی است و قسمتهای جنوبی و شرقی آن شیب ملایمتری نسبت به قسمت شمالی دارند. این ارتفاع به دلیل تسلط دید و تیر بر گلوگاه تمورژنان، از اهمیت ویژهیی برخوردار است.
ارتفاع شاخ شمیران
این ارتفاع شمالی- جنوبی است و ارتفاع بلندترین قلهی آن ۱۵۴۰ متر میباشد. امکان دید و تیر روی دشت شمیران، تنگهی مله سور، سواحل دریاچهی دربندیخان و همچنین تونل قاشتی و جادهی اصلی عقبهی دشمن، اهمیت شاخ شمیران را دو چندان کرده است. در اختیار داشتن این ارتفاع تسلط بر کل منطقه را امکانپذیر میکند.(۱)
ارتفاع برددکان
ارتفاع برددکان از شمال غربی به طرف جنوب شرقی گسترش یافته و بلندترین نقطهی آن ۱۴۸۸ متر ارتفاع دارد. در انتهای جنوب شرقی برددکان چند یال مهم از جمله یال بیاروک و یال مورتکه قرار دارد. با استقرار بر این ارتفاع، میتوان ضمن تسلط بر دشت ناهموار ساحلی در شمال آن، ارتفاع شاخ شمیران را نیز تأمین کرد.
دریاچهی دربندیخان
دریاچهی دربندیخان در شمال منطقهی عملیاتی قرار گرفته است و با آب رودخانههای زیمکان، لیله، آب سیروان و دریاچهی تانجرو تغذیه میشود. در جنوب این دریاچه و بین ارتفاع زیمنانکوه و قاشتی (غرب ارتفاعات منطقهی عملیاتی مورد نظر) سد دربندیخان قرار دارد که قسمتی از برق عراق را تأمین میکند و از نظر نظامی و اقتصادی اهمیت بسیاری دارد.
دشت تولبی (شمیران)
دشت ناهموار میان دریاچهی دربندیخان تا ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر و برددکان، دشت تولبی (شمیران) نام دارد. ۵ روستای تولبی، شمیران، کانیکوه، ورمن و کوکوی در پهنهی این دشت واقع شدهاند. زمین این منطقه تا اندازهیی برای مانور زرهی مناسب است.
پوشش و اختفا
به جز قسمتهای ساحلی دشت تولبی (شمیران) که پوشش گیاهی نسبتاً کمی دارد، سایر ارتفاعات و قسمتهای منطقه دارای پوشش گیاهی مناسبی هستند. این منطقه همچنین به دلیل وجود شیارهای عمیق، یالها و چمهای متعدد امکان دید و تیر دشمن بر نیروهای خودی را ضعیف کرده و آسیبپذیری نیروها را در برابر آتش مستقیم و منحنی کاهش میدهد.
جادههای ارتباطی
در طول جنگ تحمیلی، جادههای متعددی از سمت عقبهی نیروهای خودی و دشمن به طرف ارتفاعات این منطقه احداث شده که از میان آنها جادههای چم بیاروک و چم سراژین از اهمیت خاصی برخوردارند و در واقع جادههای یاد شده عقبهی خشکی این ارتفاعات محسوب میشوند.
اهمیت منطقه
منطقهی عملیاتی بیتالمقدس۴ به دلایل گوناگون برای نیروهای خودی و دشمن حائز اهمیت است. برخی از دلایل اهمیت این منطقه عبارتاند از:
• تسلط ارتفاعات یادشده بر اکثر جادههای ارتباطی و عقبهی نیروهای خودی و دشمن در منطقه.
• تسلط دید و تیر داشتن ارتفاع شاخ شمیران بر تونل ارتفاع قاشتی و جادهی آسفالتهی درجهی یک ارتباطی شمال به جنوب عراق.
• تسلط دید و تیر داشتن ارتفاع شاخ سورمر بر گلوگاه آبی بین ارتفاعات تمورژنان و سورمر.
• ایجاد تأمین نسبی جناح چپ منطقهی عملیاتی والفجر۱۰.
پیشینهی منطقهی عملیاتی
به دلیل حساسیت و اهمیت منطقهی عمومی دربندیخان، نیروهای خودی و دشمن چندین بار درصدد اجرای عملیات در این منطقه برآمدند. خلاصهیی از تلاشهای انجام شده در این منطقه چنین است:
• پس از عملیات والفجر۳ در ۷ مرداد۱۳۶۲ که به آزادسازی و تأمین شهر و دشت مهران و نیز جادهی ایلام – دهلران انجامید، قرار شد نیروهای خودی عملیاتی را روی ارتفاعات مهم منطقه از بمو تا ارتفاع شاخ شمیران، اجرا کنند. برای اجرای این عملیات لشکرهای۲۷ محمد رسولالله(ص)، ۳۱ عاشورا، ۱۷ علیبنابیطالب(ع) و ۵ نصر از سپاه پاسداران و لشکر۳۰ گرگان و یک گردان مستقل قدس از ارتش در نظر گرفته شد، اما سرانجام به دلایلی از اجرای عملیات خودداری شد، از جمله: دلیل فاصلهی زیاد خط خودی تا ارتفاعات مورد نظر؛ هوشیاری دشمن و آگاهی آنها از نقل و انتقالات نیروهای خودی از طریق گزارشهای نیروهای ضد انقلاب مستقر در منطقه و نیز انتقال تعدادی از یگانهای مورد نظر برای تکمیل اهداف عملیات والفجر۴ در ۲۷مهر۱۳۶۲ و آزادسازی ارتفاعات قوچ سلطان در غرب مریوان و تصرف درهی شیلر و پنجوین.
• همزمان با بسیج گستردهی نیروها به جبهه با عنوان طرح “لبیک یا امام” در زمستان ۱۳۶۲، عملیات محدودی به همت تیپ۳۲ انصارالحسین و گردانهای قدس استان همدان در ۲۲بهمن۱۳۶۲ در این منطقه اجرا شد که به تصرف ارتفاعات شاخ سورمر، شاخ شمیران و برددکان انجامید. در این عملیات دشمن به دلیل آمادگی نداشتن مقاومت چندانی نکرد.
• در ۱۰ فروردین ۱۳۶۳ در وضعیتی که راه ارتباطی جوانرود به تازهآباد و شیخ صله به ارتفاع شاخ شمیران (عقبههای اصلی منطقه) قطع بود و رساندن آذوقه و امکانات به آنجا نیز به سختی انجام میشد و در موقعیتی که مأموریت نیروهای مستقر روی این ارتفاعات نیز به پایان رسیده بود، دشمن با اجرای آتش شدید توپ روی ارتفاعات و عقبهها، قصد آزادسازی ارتفاعات یادشده را داشت، اما با مقاومت شدید نیروهای مستقر در آنجا مواجه و با تحمل تلفات سنگین مجبور به عقبنشینی شد.
• تابستان ۱۳۶۴، دشمن با یک تیپ مکانیزه قصد حمله به این منطقه را داشت که به دلیل اجرای آتش سنگین نیروهای خودی روی محل استقرار آنها، سازمان یگانهای دشمن به هم ریخت و در نتیجه اجرای عملیات منتفی شد.
• دشمن ۴۵ روز پس از حملهی ناموفق خود، با نیروهای حزب دمکرات ایران و جاشهای مستقر روی ارتفاع مرزی گوزیل در جنوب غربی نوسود، قراردادی را به امضا رساند که بر اساس آن قرار شد نیروهای حزب دمکرات و جاشهای عراقی (کردهای موافق حکومت بغداد) با استعداد یک گردان، ارتفاع برددکان را تصرف کرده و سپس یک تیپ از ارتش عراق دفاع از آن را به عهده بگیرد. در دید قرار داشتن نقل و انتقالات نیروهای دشمن و ضد انقلاب سبب شد تا نیروهای خودی متوجه تحرکات دشمن شوند. بر این اساس به سازمان ادوات موجود در منطقه (۴ قبضه مینیکاتیوشا، یک قبضه کاتیوشا و ۸ قبضه خمپاره) دستور داده شد تا بدون هیچ گونه محدودیتی روی محلهای استقرار دشمن آتش بریزند، با اجرای آتش مؤثر رزمندگان سازمان رزم دشمن از هم پاشید. با پناهنده شدن ۳ سرباز عراقی مشخص شد که در آن هنگام، دشمن در حال توجیه نیروهای خود برای شروع عملیات بوده است.
• در ۱۵فروردین۱۳۶۵، نیروهای عراقی جهت اجرای استراتژی “دفاع متحرک” از سه محور به یال بیاروک (یکی از یالهای ارتفاع برددکان)، ارتفاع برددکان و ارتفاع شاخ شمیران حمله کردند. در پی این حمله، ارتفاعات شاخ شمیران، شاخ سورمر، قلهی برددکان، پشت قلعهی کیبره و یال بیاروک به تصرف آنان درآمد. ارتش عراق در این عملیات از ۹ گردان کماندویی و پیاده با پشتیبانی کامل آتش توپ، هلیکوپتر و بمببارانهای هوایی بهره میبرد، در حالی که استعداد نیروهای خودی مستقر در این ارتفاعات حداکثر ۳ گردان بود.
• سپاه پاسداران با هدف پاسخگویی مناسب به استراتژی دفاع متحرک عراق و همچنین اجرای عملیاتهای محدود تا فرارسیدن زمان عملیات گسترده، عملیاتهایی را تحت عنوان “کربلا” آغاز کرد. بر همین اساس برای بازپسگیری ارتفاعات شاخ شمیران، برددکان و سورمر قرارگاه نجف نیروی زمینی سپاه پاسداران، با استعداد ۵ لشکر و ۲ تیپ مأموریت یافت که در این منطقه عملیات کند. عملیات مورد نظر پس از دو ماه تلاش شبانهروزی به دلیل هوشیاری صددرصد دشمن، دور بودن خطوط پدافندی خودی، آمادگی نداشتن برخی یگانها و بمبباران شدید شیمیایی عقبهی آنها منتفی اعلام شد.(۲)
• در عملیات والفجر۱۰ که در ۲۳اسفند۱۳۶۶ در منطقهی عمومی حلبچه اجرا شد، تصرف ارتفاعات مذکور (شاخ شمیران، برددکان و سورمر) جهت تأمین جناح جنوبی عملیات در دستور کار قرار گرفت. قرارگاه فتح۱ با ۶ گردان عملیات را در این منطقه به منظور تصرف شاخ شمیران شروع کرد. هدف از عملیات روی ارتفاعات این منطقه، در اصل باز کردن عقبهی خشکی منطقه، برای اجرای عملیات توسط قرارگاه فتح بود. در طول عملیات، نیروها همهی خطوط دشمن را تصرف و تا بالای شاخ شمیران و شاخ سورمر پیشروی کردند، اما به دلیل نبودن یگان دیگری برای حفظ منطقه و نیز هوشیاری دشمن و اقدام او به آوردن یگانهای جدید و تازهنفس، نگهداری ارتفاعات تصرفشده (با ۶ گردان) مقدور نشد و نیروها به عقب برگشتند. با وجود فشار مداوم دشمن، رزمندگان سرپل زیر ارتفاع شاخ سورمر را- که شامل قسمتی از دامنهی شرقی این ارتفاع است- حفظ کردند.(۳)
۱. شناسایی
با توجه به مانور طراحیشده، لازم بود تا از معابر وصولی دشمن در غرب شاخ شمیران و شاخ سورمر شناساییهایی انجام شود، اما کمبود زمان، هوشیاری نسبی دشمن و همچنین دیر رسیدن یگانها به منطقه موجب شد تا یگانها نتوانند شناسایی مناسبی انجام دهند. نیروهای اطلاعات یگانهای عملکننده در شب اول در چندین نوبت به منظور شناسایی مواضع دشمن، به وسیلهی قایق یا با غواصی عازم ساحل دشمن شدند، اما به دلیل سردی آب، وجود موانع متعدد، هوشیاری دشمن و در دید و تیر بودن ساحل، نتایج مطلوبی به دست نیامد.(۴) تعویق ۴۸ ساعتهی عملیات برای تکمیل شناساییها نیز نتوانست کاستی موجود در این زمینه را برطرف کند. وضعیت منطقه و دشمن به گونهیی بود که عملاً فرماندهان را به این نتیجه رساند که نواقص شناسایی را بر افزایش هوشیاری و تقویت مواضع دشمن، به ویژه در دشت تولبی که مسیر عبور یگانها برای رسیدن به اهداف بود، ترجیح دهند.(۵) برادر غلامپور در این باره میگوید: «من خودم اعتقادم این است که این جا زیاد شناسایی نمیخواهد. یعنی هر کس که برود بالای ارتفاعات تمورژنان، تا عمق دشمن را خواهد دید. علاوه بر آن دشمن الآن دارد به دشت تولبی حساس میشود، دارد پایگاه میزند. اگر زود نجنبیم، ممکن است خدای ناکرده عملیات با مشکلات مواجه شود.» در نتیجه فرماندهان نیروی زمینی سپاه و قرارگاه فتح به وسیلهی دوربین از دیدگاه لشکر۲۷ محمد رسولالله(ص) روی ارتفاعات تمورژنان مشغول شناسایی شدند. از میان نیروهای اطلاعات یگانها که درصدد عبور از قسمتهای جنوبی دریاچهی دربندیخان برآمده بودند، تنها غواصان لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) توانستند شناسایی خوبی از زمین دشمن به عمل آورده و دو مسیر مناسب برای عبور نیروها پیدا کنند. این شناسایی مبنایی برای عبور نیروهای این لشکر و دیگر یگانها قرار گرفت.
وضعیت دشمن
قبل از عملیات والفجر۱۰، لشکر۳۶ پیادهی عراق با سه تیپ از ارتفاعات منتهی به سد دربندیخان دفاع میکرد؛ بدین ترتیب که تیپ۵۰۶ پیاده در ارتفاع شاخ سورمر و دشت تولبی (شمیران)، تیپ۶۰۲ پیاده در ارتفاع شاخ شمیران و تیپ۲۳۸ پیاده در ارتفاعات برددکان به طرف زیمنانکوه گسترش یافته بودند. همچنین ۳گردان توپخانه لشکر۳۶ را پشتیبانی میکرد و کل منطقه با ۲گردان زرهی از تیپ۸۰ تقویت شده بود.(۶)
با شروع عملیات والفجر۱۰ حساسیت دشمن به منطقهی جنوب دریاچهی دربندیخان افزایش یافت. ارتش عراق به سرعت تعدادی از یگانهای خود را از جنوب به منطقهی سد دربندیخان انتقال داد. عراق با آوردن ۴ تیپ پیادهی ۳۸، ۴۳۴، ۶۰۶، ۷۲ و تیپ۶۶ نیروی مخصوص و تیپ۲ کماندویی از سپاه هفتم و گردان تانک ذوالنورین از لشکر۲۶ پیاده، منطقه را تقویت کرد. بدین ترتیب عراق قبل از عملیات بیتالمقدس۴ این منطقه را با استفاده از یک لشکر، ۷ تیپ پیاده، ۲ تیپ نیروی مخصوص و کماندو و یک گردان تانک تقویت کرد.(۷) علاوه بر آن یگانهای جدید عراقی پس از استقرار در منطقه به سرعت اقدام به تحکیم مواضع و ایجاد عوارض مصنوعی به ویژه در دشت تولبی و ساحل جنوبی دریاچهی دربندیخان کردند. احتمال دسترسی رزمندگان به سواحل شرقی دریاچهی دربندیخان و تهدید عقبهی ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر و همچنین مشاهدهی تحرکات و افزایش فعالیت نیروهای خودی در ارتفاعات شاخ تمورژنان، نگرانیهایی برای دشمن ایجاد کرده بود. به همین دلیل دشت شمیران و تولبی که تاکنون بدون عارضهی مصنوعی باقی مانده بود، تبدیل به عرصهی فعالیت گستردهی دستگاههای مهندسی و افراد پیادهی دشمن شد. عراقیها که احساس خطر کرده بودند به احداث سنگرهای کمین در نقاط گوناگون ساحل و تلاش برای احداث ردههای دفاعی در این دشت، پرداختند. با وجود سرعت عمل یگانهای عراقی در مسلح کردن زمین دشت شمیران و پوشاندن نقاط ضعف پدافندی این منطقه، تحرک فوقالعاده یگانهای سپاه پاسداران در ارتفاعات تمورژنان که به دلیل رعایت نکردن موارد حفاظتی و استتار لازم، کاملاً در دید دشمن قرار داشت، نوعی احساس عقب افتادگی در فرماندهان عراقی ایجاد کرد، بنابراین دشمن برای جبران این عقب افتادگی، صبح روز قبل از عملیات، به طور گسترده عقبهها و محل تجمع رزمندگان به ویژه در ارتفاعات شاخ شمیران و منطقهی شیخ صله را بمبباران شیمیایی کرد.(۸)
سازمان رزم
در طرحریزی اولیهی عملیات قرار بود تا با تصرف ارتفاعات جنوب دریاچهی دربندیخان همهی ارتفاعات منتهی به سد دربندیخان شامل ارتفاعات شاخ سورمر، شاخ شمیران، برددکان و در نهایت زیمنانکوه- که مسلط بر سد دربندیخان است – تصرف شود. نیروی لازم برای تحقق این امر، ۴۰ گردان براورد شد اما یگانهای در اختیار شامل لشکر۲۷ محمد رسولالله(ص) با ۶ گردان، لشکر ۵۷ ابوالفضل(ع) با ۵ گردان، لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) با ۹ گردان و تیپ الغدیر با ۳ گردان بودند که این میزان نیرو تنها نصف نیاز را برآورده میکردند، به همین دلیل اهداف عملیات به تصرف ارتفاعات شاخ شمیران، شاخ سورمر و بخشی از ارتفاع برددکان محدود شد.* (۹)
مانور (از طراحی تا اجرا)
اولین جلسهی بررسی طرح مانور عملیات بیتالمقدس۴ در ۲۸اسفند۱۳۶۶ با حضور تعدادی از فرماندهان سپاه پاسداران در محل قرارگاه تاکتیکی نیروی زمینی سپاه در هانسوره (از یالهای شمال شرقی ارتفاع بالامبو) در جنوب شهر حلبچه تشکیل شد.* در این جلسه همگان دربارهی اجرای هر چه زودتر عملیات برای تصرف ارتفاعات شاخ سورمر، شاخ شمیران، برددکان، زیمنانکوه و دشت تولبی توافق کردند.(۱۰) یکی از مهمترین ویژگیهای این جلسه که در آن کلیات طرح مانور بررسی شد، طراحی مانور عملیات از طرف شمال به جنوب بود که خلاف جهت مانور عملیات والفجر۱۰ محسوب میشد، بر این اساس، نیروهای عملکننده میبایست به وسیلهی قایق از قسمت جنوب شرقی دریاچهی دربندیخان عبور و از شمال به جنوب، یعنی از طرف ارتفاع تمورژنان به سمت ارتفاعات جنوب دریاچه، از پشت به نیروهای عراقی حمله میکردند. دومین جلسهی بررسی مانور ساعت۱۶ روز ۲۹اسفند۱۳۶۶ در محل قرارگاه نیروی زمینی سپاه در یکی از یالهای شرقی ارتفاع شیندروی تشکیل شد.** در این جلسه پس از آن که فرماندهان یگانها به عمق زیاد اهداف در ارتفاعات برددکان و زیمنانکوه و توان محدود در اختیار و از سوی دیگر مشکل بودن تدارک نیروها از طریق دریاچهی دربندیخان در روزهای اول عملیات اشاره کردند، علی شمخانی فرمانده نیروی زمینی پیشنهاد کرد تصرف این ارتفاعات در دو مرحله انجام شود: در اولین مرحله دشت تولبی و ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر تصرف شود و پس از کسب آمادگی مجدد و فراهم شدن زمینههای لازم، روی ارتفاعات برددکان و زیمنانکوه عملیات ادامه یابد.(۱۱) پس از مشورت در نهایت با پیشنهاد فرمانده نیروی زمینی سپاه موافقت شد.(۱۲) در آخرین جلسهی بررسی طرح مانور که بر اساس شناساییهای انجامشده دوم فروردین۱۳۶۷ با حضور فرمانده کل سپاه و سرتیپ صیادشیرازی و فرماندهان قرارگاههای قدس و فتح تشکیل شد، احمد غلامپور فرمانده قرارگاه فتح، نتیجهی جلسهی گذشتهی قرارگاه فتح و نیروی زمینی را دربارهی دو مرحلهیی کردن عملیات این گونه بیان کرد: برای حل مشکل و عمق زیاد هدف، عملیات را در دو مرحله طراحی کردیم: مرحلهی اول، شاخ سورمر، شاخ شمیران، و ابتدای برددکان؛ مرحلهی دوم، ادامهی برددکان و زیمنانکوه. فرمانده کل سپاه هم تأکید کرد که در ابتدا باید کنارهی ساحل منطقهی دشمن تصرف شود و پس از پاکسازی حاشیهی ساحل، ۳ گردان اول از ۳ یگان (لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع)، لشکر۲۷ محمد رسولالله(ص) و لشکر ۵۷ ابوالفضل(ع)) به وسیلهی قایقها با سرعت هر چه بیشتر به ساحل دشمن منتقل و در آنجا پیاده شوند. وی همچنین به ضرورت باز کردن جادهی چمسراژین- به عنوان عقبهی خشکی منطقه از سمت جنوب شاخ سورمر- قبل از نفوذ نیروها به عمق منطقه اشاره کرد. بدین ترتیب بر اساس مباحث مطرحشده در این جلسات، قرار شد در مرحلهی اول سه یگان عملکننده با عبور از آب و تصرف مواضع دشمن به ترتیب این اهداف را تأمین کنند:
لشکر محمد رسولالله(ص) از قلهی ارتفاع برددکان تا روستای ورمن؛
لشکر ابوالفضل(ع) از روستای ورمن تا قلهی ارتفاع شاخ شمیران؛
لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) از ارتفاع کیبره و پشت قلعه تا ارتفاع شاخ سورمر.
در مرحلهی دوم عملیات که برای شب دوم در نظر گرفته شده بود، قرار شد لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) به جای لشکر محمد رسولالله(ص)در دشت تولبی از مواضع تصرفشده دفاع کند و لشکر محمد رسولالله(ص) با کمک تیپ الغدیر روی ادامهی ارتفاع برددکان و ارتفاع زیمنانکوه عمل کنند.(۱۳) البته گفتوگوی فرماندهان قرارگاه و یگانها حاکی از آن بود که توان موجود فقط در حد تأمین اهداف مرحلهی اول بوده و برای اجرای مرحلهی دوم عملیات، نیاز به نیروی بیشتری است، به همین دلیل در مورد مرحلهی دوم کمتر بحث شد، و حتی فرمانده لشکر۲۷ محمد رسولالله(ص)- که نیروهایش بایستی بیشترین مسیر را برای رسیدن به اهداف تعیینشده در عمق منطقه طی میکردند- در مورد تأمین اهداف مرحلهی اول نیز تردید داشت و میگفت که «دشمن در دشت سه خط هر چند ضعیف ایجاد کرده و ما حساب کردیم که در شب اول به قلهی برددکان نمیرسیم.» پیشنهاد وی این بود که در شب اول یک جای پای محکم در ساحل دشمن گرفته شود و عملیات روی قلهی برددکان در شب دوم انجام شود، فرماندهی قرارگاه و ردههای بالاتر سپاه این پیشنهاد را نپذیرفتند.(۱۴)
هماهنگی در عبور نیروهای موج اول
با توجه به محدودیتهایی که در زمینهی امکانات ترابری و همچنین راهکارهای عملیاتی وجود داشت، قرار شد ابتدا لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) که شناسایی مناسبی از ساحل دشمن انجام داده و دو راهکار مناسب برای اجرای عملیات یافته بود، با کمک غواصان خط را شکسته و سپس به سرعت اولین گروه از نیروهای دنبال پشتیبان خود را با قایق برای گسترش جای پا به ساحل دشمن منتقل و در آنجا پیاده کنند و سپس، یک گردان از لشکر ابوالفضل(ع) و یک دسته از نیروهای لشکر محمد رسولالله(ص) را از محور خود عبور دهد. قرار بود نیروهای این یگانها پس از پاکسازی ساحل دشمن و انجام دادن اقدامات لازم، گردانهای بعدی خود را به ساحل دشمن گسیل کنند.
فرماندهی
با توجه به خستگی فرماندهان و نیروهای قرارگاهها پس از عملیات والفجر۱۰ و در مرخصی بودن تعدادی از آنها، به منظور فرماندهی و هدایت عملیات بیتالمقدس۴ احمد غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا، به منطقه حلبچه فراخوانده شد. علی شمخانی فرمانده نیروی زمینی سپاه، پیشنهاد کرد که ستاد قرارگاه کربلا در جنوب نیز برای پشتیبانی اطلاعاتی و عملیاتی عملیات بیتالمقدس۴ به این منطقه بیایند، اما غلامپور مخالفت کرد. فرمانده قرارگاه کربلا دربارهی دلیل مخالفتش با آمدن کادر قرارگاه کربلا به منطقهی حلبچه گفت: «مقدورات قرارگاه کربلا و جنوب یکی است، یعنی اگر الآن غلامرضا محرابی را بیاوریم اطلاعات جنوب تعطیل است. پیشنهاد خود من این است که به احمد کاظمی مسئولیت بدهیم.»(۱۵) فرمانده نیروی زمینی سپاه نظر احمد غلامپور را پذیرفت و احمد کاظمی فرمانده لشکر۸ نجف بهعنوان جانشین فرماندهی قرارگاه فتح تعیین شد. همهی امکانات قرارگاه فتح در عملیات والفجر۱۰، در اختیار فرماندهی جدید این قرارگاه قرار گرفت.(۱۶) بدین ترتیب غلامپور به عنوان فرمانده قرارگاه، فرماندهی عملیات را بر عهده گرفت و در محل قرارگاه فتح در ارتفاع تمورژنان، مستقر شد. ستاد قرارگاه فتح، متشکل از نیروهای احمد کاظمی (فرمانده قرارگاه فتح در عملیات والفجر۱۰) پشتیبانی اطلاعاتی، عملیاتی و تدارکاتی این قرارگاه را بر عهده گرفتند.(۱۷) رحیم صفوی جانشین نیروی زمینی سپاه نیز مسئول نظارت بر عملیات شد.
زمان
تلاش شبانهروزی دشمن برای مسلح کردن زمینهای جنوب دریاچهی دربندیخان به ویژه دشت تولبی، اجرای هر چه زودتر عملیات را اجتنابناپذیر کرده بود و همهی فرماندهان بر این امر تأکید داشتند.(۱۸) بر این اساس ابتدا روز ۲ فروردین۱۳۶۷ برای آغاز عملیات تعیین شد، اما به دلیل به نتیجه نرسیدن شناساییها و عقب ماندن برخی یگانها در آماده کردن مقدمات و زمینههای اجرای عملیات، فرمانده نیروی زمینی سپاه زمان آغاز عملیات را یک روز به تأخیر انداخت.(۱۹) این زمان بار دیگر به تعویق افتاد و در نهایت به پنجشنبه شب ۴ فروردین۱۳۶۷ موکول شد.(۲۰) برای کسب آمادگی بهتر، بعضی فرماندهان باز هم خواهان عقب افتادن عملیات شدند که با توجه به هوشیار شدن دشمن و بمببارانهای مکرر عقبهی یگانها، فرمانده کل سپاه با تأخیر مجدد در شروع عملیات مخالفت و این زمان را قطعی و غیر قابل تغییر اعلام کرد.(۲۱) بر این اساس ساعت شروع عملیات۱ بامداد ۵ فروردین۱۳۶۷ تعیین شد و رمز عملیات به مناسبت تقارن با میلاد امام چهارم “یا امام سجاد زینالعابدین(ع)” انتخاب شد.(۲۲)
اقدامات انجام شده به منظور آمادگی قبل از عملیات
از آنجا که منطقهی عملیاتی بیتالمقدس۴ یکی از محورهای (ناموفق) عملیات والفجر۱۰ بود، نیاز چندانی به انجام دادن کارهای مقدماتی نداشت. لذا یگانها در مدت یک هفته به سرعت وارد منطقه شده و برای اجرای عملیات اعلام آمادگی کردند. مهمترین اقداماتی که قرارگاه و یگانها قبل از شروع عملیات انجام دادند چنین بود:
جادهی عقبه
بر اساس مانور طراحیشده، امتداد فلش عملیات از شمال به جنوب بود، بدین معنی که یگانهای شرکتکننده در عملیات بایستی با قایق از شاخهی جنوب شرقی دریاچهی دربندیخان عبور کرده، سپس در ساحل جنوبی دریاچه، در دشت تولبی پیاده و از آنجا روانهی ارتفاعات برددکان، شاخ شمیران و شاخ سورمر میشدند. همچنین همهی نیروهای شرکتکننده در عملیات در روز اول، بایستی از طریق دریاچهی دربندیخان و با استفاده از قایق تدارک میشدند. پیشبینی شده بود با ادامه یافتن عملیات و تصرف ارتفاع شاخ شمیران، امکان ارتباط زمینی با این ارتفاع و دیگر مناطق تصرفشده از طریق جادهی چم سراژین برقرار شود، بنابراین رحیم صفوی به فرماندهان یگانها تأکید کرد که امکانات خود را یک جا جمع نکنند، بلکه در ابتدای عملیات، بخشی از امکانات مورد نیاز خود را از طریق عقبهی آبی دریاچهی دربندیخان وارد منطقه کرده و بخشی دیگر را پس از تصرف شاخ شمیران و باز شدن عقبهی خشکی از جادهی چم سراژین به منطقهی عملیات بیاورند.(۲۳) بر این اساس، جهادسازندگی لرستان نیز مأمور تکمیل و متصل کردن جادهی چم سراژین به منطقهی عملیات و باز کردن عقبهی خشکی منطقه شد.
بسیج امکانات ترابری دریایی
از آنجا که عبور و انتقال نیروهای موج اول یگانهای عملکننده، باید با قایق انجام میشد و این یگانها در این زمینه کمبودهایی داشتند، لجستیک نیروی زمینی موظف شد به صورت ضرب الاجل، ۱۲۰ فروند انواع قایق موتوری در اختیار یگانها قرار دهد، علاوه بر این لشکر۱۴، لشکر۸ و تیپ۴۴ قمر که از قبل در منطقه مستقر بودند، موظف شدند بخشی از امکانات دریایی خود را به این یگانها مأمور کنند.(۲۴) لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) نیز یک گروهان غواص به منطقه آورد، همچنین ناو تیپ فرات با استعداد ۲۷۵ غواص و سکاندار قایق به لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) مأمور شد و در مدت کوتاهی اقدام به برپایی و راهاندازی اسکله در ساحل دریاچهی دربندیخان کرد.(۲۵) همچنین مقرر شد تا قبل از صبح روز اول عملیات، از اسکلههای موجود در ساحل شرقی دریاچهی دربندیخان استفاده شود و پس از آن و با تصرف دشت جنوب دریاچه، اسکلهها به نقاط جنوبیتر و در نزدیکترین نقطه به منطقهی عملیات بیتالمقدس۴ در ارتفاعات جنوب دریاچهی دربندیخان منتقل شوند.(۲۶)
توپخانه
بر اساس طرح آتش توپخانه که ۱ فروردین۱۳۶۷ نیروی زمینی سپاه آن را به قرارگاه فتح و یگانهای شرکتکننده در عملیات ابلاغ کرد، تیپ توپخانه۶۳ خاتم الانبیا(ص) مأموریت یافت با برقراری تطبیق عمل کلی، آتش پشتیبانی قرارگاه را تأمین کند و همچنین مسئولیت برپایی دو تطبیق کمک مستقیم “کربلای۱” (توپخانه۹۱ بقیهالله(عج)) و کربلای۲ (توپخانه لشکر۱۴ امام حسین(ع)) را عهدهدار شد. در سازمان رزم توپخانه نیز ۲ گردان و ۷ آتشبار توپ ۱۳۰ میلیمتری و ۲ آتشبار کاتیوشا، ۹ آتشبار توپ ۱۲۲ میلیمتری و یک آتشبار توپ ۱۵۵ میلیمتری برای اجرای آتش در عملیات پیشبینی شد.(۲۷) علاوه بر این، استعدادی از تیپ توپخانهی سوم شعبان و تیپ۱۰ محرم، پدافند هوایی منطقه را بر عهده گرفتند و برای مقابله با حملات شیمیایی عراق، پدافند ش.م.ه. (شیمیایی، میکروبی، هستهیی) منطقه به تیپ۱۱ والعادیات واگذار شد. همچنین برای هدایت آتش هنگام اجرای عملیات، دیدبانهای یگانها با نفوذ در عمق منطقهی دشمن، روی نقاط تجمع نیروها، پاسگاهها و جادههای مواصلاتی دشمن ثبت تیر کردند.(۲۸)
مهندسی
منطقهی عملیاتی بیتالمقدس۴ نیاز چندانی به انجام دادن اقدامات مهندسی تا زمان شروع عملیات نداشت، زیرا کارهای لازم تا حد ممکن به هنگام کسب آمادگی برای عملیات والفجر۱۰ انجام شده بود، تنها در مورد ترمیم جادهی اصلی تمورژنان، کار به کندی پیش میرفت که آن نیز با توجه به این که در منطقهی عملیاتی والفجر۱۰ بود، حساسیت چندانی را در دشمن ایجاد نکرد. مأموریت انجام دادن اقدامات مهندسی قبل از عملیات، شامل احداث و مرمت پلها، خاکریزها و جادههای منطقه، به لشکر مهندسی ۴۲ قدر و تیپ مهندسی ۴۶ الهادی واگذار شد. البته مراحل بعدی عملیات نیاز به، برخی کارهای مهندسی داشت، به همین منظور، جهادسازندگی مأموریت یافت تا این اقدامات را انجام دهد:
• احداث جاده از وسط ارتفاعات تمورژنان به ساحل T شکل* (توسط جهاد باختران)
• احداث جادهی چم سراژین و چم بیاروک (توسط جهاد لرستان)
• احداث جاده و خاکریز در دشت تولبی (توسط جهاد آذربایجان شرقی)
نیروهای جهادسازندگی مأموریت یافتند ساحل تمورژنان و ارتفاعات سورمر در دشت تولبی را برای استقرار پل خضری شناسایی و بررسی کنند همچنین قرار شد این نیروها پس از شروع عملیات با استفاده از سطحه، چند تانک و نفربر و سپس چند لودر و بولدوزر را به ساحل جنوبی دریاچهی دربندیخان انتقال دهند.
نیروی هوایی و هوانیروز
برای پشتیبانی هوایی از عملیات، نیروی هوایی ارتش متعهد شد در چندین نوبت و بدون محدودیت عقبهی نزدیک دشمن یعنی یال ارتباطی بین ارتفاع شاخ شمیران و ارتفاع برددکان را بمبباران کند و در صورتی که ارتفاع شاخ شمیران به عنوان اصلیترین هدف عملیات تصرف نشد، به طور محدود، سد دربندیخان را بمبباران کند. سرهنگ مصطفی اردستانی فرمانده عملیات نیروی هوایی ارتش که ۲فروردین۱۳۶۷ در جلسهی فرماندهان حاضر شده بود، این تعهدات را پذیرفت.** رحیم صفوی جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه نیز، اطلاعات لازم دربارهی عملیات بیتالمقدس۴ را در اختیار سرهنگ انصاری فرمانده هوانیروز نیروی زمینی ارتش گذاشت، در نتیجه مقرر شد گروه هوانیروز مسجد سلیمان برای پشتیبانی عملیات در منطقه حضور داشته باشد و علاوه بر آن ۲ فروند بالگرد شنوک به این گروه مأمور شود. همچنین هوانیروز مأموریت یافت یک تیم پشتیبانی در محدودهی منطقهی طویله مستقر و در عین حال آمادگی خود را در محور قرارگاه قدس در شمال منطقهی عملیاتی والفجر۱۰ نیز حفظ کند. جهاد سازندگی هم مأمور شد برای هوانیروز سنگر احداث کند تا در صورت اقدام دشمن به بمبباران منطقه، خلبانان از آن به عنوان جانپناه استفاده کنند. افزون بر این، تصمیم گرفته شد برای جلوگیری از استراق سمع مکالمات بیسیمی، ارتباط قرارگاه هوانیروز، (در منطقهی لشکرگاه در جنوب کوه گوزیل) با قرارگاه نیروی زمینی از طریق تلفن صحرایی و به شکل ارتباط باسیم برقرار شود. ضمناً هماهنگیهایی با پدافند هوایی برای پوشش دادن منطقهی عملیات انجام شد.(۲۹)
علاوه بر این آمادگیها، مقرر شد لشکر۸ نجف، لشکر۱۴ امام حسین(ع)، لشکر۱۱ امیرالمومنین(ع)، تیپ۴۴ قمربنیهاشم(ع) و تیپ۹۱ بقیهالله که از قبل در این منطقه مستقر بوده و در عملیات والفجر۱۰ شرکت داشتند به اندازهی توان و امکانات موجود خود در منطقه (آتش، ترابری دریایی و زرهی) عملیات را پشتیبانی کنند.(۳۰) با توجه به مانور لشکر۲۷ محمد رسولالله(ص) در دشت تولبی به منظور ایجاد سهولت برای نفوذ در عمق منطقهی دشمن، یک گروهان تانک به استعداد ۱۰ دستگاه به این لشکر مأمور شد.(۳۱)
در آستانهی عملیات
با نزدیک شدن به زمان عملیات بیتالمقدس۴، از صبح روز ۴فروردین۱۳۶۷ به تدریج یگانها نیروهای خود را وارد منطقه کردند. وضعیت زمین و حضور دشمن در ارتفاعات شاخ سورمر و شاخ شمیران که مسلط بر منطقه بودند، موجب شد که تحرکات و جابهجایی نیروها و تجهیزات از دید عراقیها مخفی نماند. حدود ساعت ۱۳، هواپیماهای دشمن محل استقرار لشکر محمد رسولالله(ص) در یالها و شیارهای تمورژنان را بمبباران کردند که بر اثر آن حدود ۱۲۰ نفر از نیروهای این لشکر شهید یا مجروح شدند و سازمان یکی از گردانهای عملکنندهی این یگان از هم پاشید. عراق همچنین یک پل شناور روی رودخانهی لیله را بمبباران کرد که پل سوراخ شد، اما کاملاً منهدم نشد، عقبههای لشکر محمد رسولالله(ص) در شیخ صله نیز بمبباران شدند. حضور نیروهای پیادهی دشمن در دشت تولبی در جنوب دریاچهی دربندیخان و جنب و جوش فراوان آنها و همچنین افزایش تعداد تانکهایشان در این دشت از ۳ دستگاه به ۱۵ دستگاه، نشاندهندهی حساسیت و هوشیاری دشمن به ویژه در این محور بود. با توجه به این قراین فرماندهی قرارگاه احتمال آمادهباش نیروهای دشمن را در زمان شروع عملیات پیشبینی میکرد.(۳۲) به منظور درگیر کردن دشمن در سایر نقاط، یک دسته نیروی مسلح به تیربار و آر.پی.جی.۷ از لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) به تیپ بقیهالله مأمور شد تا از خط پدافندی این یگان به بخشی از مواضع عراقیها در شرق ارتفاعات شاخ سورمر تک ایذایی کند.(۳۳)
شرح عملیات
روز اول عملیات
با وجود تعداد فراوان منورهای دشمن در سمت شاخ سورمر و آتش یک جانبهی نیروهای مستقر در آن جا، نیروهای غواص لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) ساعت ۲۱:۴۰ روز ۴فروردین۱۳۶۷، حرکت خود را از ساحل تمورژنان به سمت ساحل دشمن آغاز کرده و اولین گروه نیروهای آن ساعت ۲۳ در ساحل دشمن پیاده شدند. در همین زمان حرکت قایقهای حامل نیروهای “دنبال پشتیبان” که قرار بود به آرامی از تنگهی شاخ سورمر عبور کنند به دلیل آتش پی در پی دشمن روی تنگه، متوقف شد. پس از استقرار نیروهای لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) در ساحل دشمن، فرماندهی این لشکر آمادگی خود را برای عبور دادن رزمندگان لشکرهای محمد رسولالله(ص) و ابوالفضل(ع) از محور لشکر خود اعلام کرد. علی فضلی فرمانده لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) از قرارگاه درخواست کرد که تا قبل از نفوذ کامل نیروهای عملکننده در عمق خطوط دشمن، از درگیری پرهیز شود، قرارگاه نیز موافقت کرد.(۳۴) همچنین یک گردان از نیروهای لشکر۵۷ ابوالفضل(ع) تا ساعت ۲۳، خود را به ساحل جنوبی دریاچهی دربندیخان رساند.(۳۵) این در حالی بود که یک دسته از اولین گردان لشکر۲۷ محمد رسولالله(ص) نیز برای پاکسازی ساحل دشمن در مقابل خط حد این لشکر به آن سو رفته بود.(۳۶)
پس از عبور اولین گردانها از دریاچهی دربندیخان، ساعت یک بامداد۵فروردین۱۳۶۷ با اجرای آتش توپ و ادوات، عملیات بیتالمقدس۴ آغاز شد.(۳۷) این در حالی بود که قبل از شروع عملیات ۲ گردان از لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) در عمق منطقهی دشمن نفوذ کرده و اولین گردان لشکر ۲۷ محمدرسولالله(ص) موفق به غافلگیری نیروهای عراقی و پاکسازی ساحل جنوبی دریاچهی دربندیخان شده بود و لشکر۵۷ ابوالفضل(ع) نیز در صدد انتقال ۲ گردان به ساحل جنوبی دریاچهی دربندیخان بود. پس از اعلام رمز عملیات، رزمندگان لشکر۱۰ با انهدام کمینهای دشمن در شیارهای منتهی به ارتفاع شاخ سورمر، به سمت اهداف خود در این ارتفاع حرکت کردند. لشکر محمد رسولالله(ص) نیز پس از تصرف و تأمین ساحل جنوبی دریاچهی دربندیخان، گردان دوم را وارد عمل کرده و در دشت به سمت روستای تولبی و شمیران که محل استقرار تانکهای دشمن بود، حرکت کرد. لشکر۵۷ ابوالفضل(ع) که به دلیل کمبود قایق و آتش دشمن در انتقال نیروهایش دچار مشکلاتی شده بود، ۲ گردان خود را تا ساعت ۲:۳۰ بامداد به ساحل دشمن انتقال داد. پیچیدگی زمین و وجود کمینهای متعدد دشمن در شیارها و ارتفاعات مقابل لشکرهای۵۷ ابوالفضل(ع) و ۱۰ سیدالشهدا(ع) حرکت رزمندگان را کند کرده بود، اما در دشت تولبی لشکر محمد رسولالله((ص) سرعت عمل بیشتری داشت به گونهیی که ساعت ۲:۵۰ بامداد روستای تولبی و ساحل سمت راست آن را تصرف کرده و رزمندگان این لشکر پیشروی به سمت روستای شمیران و کانیکوه را آغاز کردند. گذشت زمان و نزدیک شدن به زمان روشنایی هوا و تأمین نشدن اهداف اصلی یگانها یعنی ارتفاعات شاخ سورمر و شاخ شمیران و برددکان، موجب نگرانی مسئولان قرارگاه فتح و نیروی زمینی شد. با ادامه یافتن این وضعیت یعنی ضربه نخوردن دشمن و تداوم استقرار نیروهایش در نقاط سرکوب، این خطر وجود داشت که عراقیها بتوانند به راحتی عقبهی آبی یگانها را مسدود و نیروهای خودی را محاصره کنند. به همین دلیل رحیم صفوی جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه، ساعت ۳ بامداد در قرارگاه فتح با اعلام این که اوضاع دشمن هنوز به هم نریخته و تسلط کافی بر منطقه دارد،(۳۸) مواردی را برای اجرا به احمد غلامپور فرمانده قرارگاه فتح، ابلاغ کرد:
• به دلیل وابستگی یگانها به عقبهی آبی دریاچهی دربندیخان، هوانیروز از ابتدای روز در امر تدارک نیروها فعال شود.
• لشکر محمد رسولالله(ص) تانکهای عراقی در دشت تولبی را به غنیمت گرفته و از آن علیه دشمن استفاده کند.
• باز کردن جادهی چمسراژین که عقبهی زمینی یگانها از سمت چپ ارتفاع شاخ شمیران است در اولویت قرار گیرد.
• انتقال تانک و نفربر به آن سوی دریاچه برای حمایت نیروهای پیاده حتماً انجام شود.
• یگانها حداکثر پیشروی را تا قبل از روشن شدن هوا در منطقه انجام دهند. در طول روز نیز در مقابل ضد حملههای دشمن مقاومت و در شب دوم مأموریتهای خود را کامل کنند.(۳۹)
از ساعت ۴ صبح، درگیری شدت بیشتری یافت و پیشروی یگانها سریعتر شد. رزمندگان لشکر۵۷ ابوالفضل(ع) در سهراهی غرب ارتفاع شاخ شمیران با دشمن درگیر شده و از ارتفاع بالا رفتند، به دنبال آن رزمندگان لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) نیز دو قلهی دامنهی شمالی ارتفاع شاخ شمیران را تصرف و به سمت سه قلهی دیگر در حاشیهی سمت چپ ارتفاع حرکت کردند. نیروهای لشکر محمد رسولالله(ص) نیز در این موقعیت پیشروی در دشت تولبی را ادامه داده و ۳ دستگاه از تانکهای دشمن را منهدم کردند. لشکر ابوالفضل(ع) هم ساعت ۴:۴۰، سه دستگاه از تانکهای دشمن را به غنیمت گرفت.(۴۰) اجرای آتش مؤثر توپها روی جادهی اصلی عقبهی دشمن از سد دربندیخان به برددکان نیز در تحرکات دشمن اختلال ایجاد کرد. تا ساعت ۶ بامداد، رزمندگان لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) در یالهای شاخ شمیران، مقر تیپ دشمن را تصرف کرده و در آن مستقر شده و در ارتفاعات شاخ سورمر درگیر بودند. نیروهای لشکر ابوالفضل(ع) نیز با راهنمایی ۳ اسیر عراقی از دامنهی ارتفاع شاخ شمیران در حال صعود بودند. رزمندگان لشکر محمدرسولالله(ص) نیز در حال پاکسازی دشت تولبی بودند و تا این زمان ۵ دستگاه از تانکهای دشمن را منهدم کرده و حدود ۱۰ دستگاه از آنها را به غنیمت خود درآورده و علیه دشمن به کار گرفتند.(۴۱) در این هنگام در گذرگاه آبی دریاچهی دربندیخان نیز امنیت نسبی ایجاد شده بود و یگانها امکانات و نفرات خود را از این طریق به جلو انتقال میدادند. با روشن شدن هوا، نیروی هوایی وارد عمل شد، اولین بمبباران محل تجمع نیروهای عراقی توسط سرهنگ مصطفی اردستانی فرمانده عملیات نیروی هوایی ارتش، انجام شد. هواپیماهای خودی در مأموریتهای اول خود با بمبباران دقیق محل تجمع نیروهای دشمن و جادهی مواصلاتی آنها موجب تقویت روحیهی رزمندگان شدند. فرماندهان یگانها نیز از عملکرد آنها بسیار راضی بودند.* (۴۲) حدود ساعت ۱۰ صبح، نیروهای لشکر ابوالفضل(ع) در شاخ شمیران خود را به دشمن رسانده و پس از جنگ تن به تن اقدام به پاکسازی سنگرهای دشمن کردند. با استقرار رزمندگان این لشکر در شاخ شمیران، نیروهای عراقی که تا آن زمان در یالهای سمت چپ شاخ شمیران و در ارتفاع شاخ سورمر به شدت مقابل نیروهای لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) مقاومت میکردند، دچار تزلزل شده و تعدادی از آنها خود را تسلیم و عدهیی نیز فرار کردند. در نتیجه نیروهای لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) به سمت این ارتفاع پیشروی کردند. سرانجام ساعت ۱۰:۴۵، لشکر ابوالفضل(ع) تصرف و پاکسازی کامل شاخ شمیران را- که اصلیترین هدف مرحلهی اول عملیات بود- به اطلاع قرارگاه رساند. هنگام ظهر امروز، عراق از چندین محور ضد حملههای خود را به سمت ارتفاع شاخ شمیران آغاز کرد، اما با وجود تعداد کم نیروهای مستقر در این نقطه، تلاشهای فراوان دشمن ناکام ماند.** نیروهای لشکر ابوالفضل(ع) با استقرار در نقاط کلیدی ارتفاع، با هر وسیلهی ممکن به دفع فشار دشمن پرداختند. گزارش دیدبانهای در خط، حاکی از آن بود که دشمن از سمت ساحل دشت تولبی و از طرف برددکان در حال آوردن نیروهای کمکی به منطقه است.
نیروهای لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) نیز ساعت ۲ بعدازظهر، ارتفاع شاخ سورمر را به طور کامل تصرف کردند و بیش از یک صد تن از نیروهای تیپ۵۰۶ پیادهی عراق را به اسارت خود درآوردند. باقیماندهی نیروهای عراقی در این منطقه کشته، زخمی یا متواری شدند. نیروهای دشمن بعدازظهر امروز به مواضع لشکر محمد رسول الله(ص) در دشت تولبی و لشکر ابوالفضل(ع) در شاخ شمیران حمله کرده و توانستند تا حدودی در دشت تولبی پیشروی کنند، اما در ارتفاع شاخ سورمر با وجود فشارهای بسیار، هر بار عقب رانده شدند. از حدود ساعت ۱۵، فعالیت نیروهای خودی و دشمن برای ساعاتی متوقف شد. به نظر میرسید طرفین پس از درگیریهای شدید دیشب و امروز، برای مدتی به استراحت پرداختهاند.
عصر روز اول، ارتش عراق به شدت به گلولهباران و بمبباران شیمیایی عقبهها پرداخت که تلفاتی را به بار آورد.(۴۳) به منظور جلوگیری از تجمع و سازماندهی نیروهای عراقی برای اجرای ضد حمله در ارتفاعات شاخ سورمر و شاخ شمیران، توپخانهی خودی نیز پس از غروب آفتاب آتش پرحجمی را روی مواضع و جادههای ارتباطی دشمن اجرا کرد. همچنین به نیروهای توپخانه برای مقابله با تحرک احتمالی دشمن در ساعت ۴ تا ۵ صبح فردا، آمادهباش داده شد.(۴۴) نزدیک غروب روز اول عملیات، جادهی چمسراژین (عقبهی خشکی منطقه از سمت شرق ارتفاع سورمر) باز شده، اما به دلیل باتلاقی بودن بعضی نقاط آن، تردد خودروها با مشکل انجام میشد. دشمن در طول روز اول، ضمن وارد کردن فشار فراوان به دو محور دشت تولبی و شاخ شمیران، اقدام به بمبباران شدید عقبهی خودی کرد. بمببارانهای شیمیایی دشمن که توأم با آتش شدید کاتیوشا و توپخانه بود، تقریباً همهی مناطق را آلوده ساخته و تا اندازهیی از توان رزم یگانهای عملکننده کاست.(۴۵)
طراحی مرحلهی دوم عملیات
حفظ هدفهای تصرفشده در مرحلهی نخست عملیات بیتالمقدس۴، مستلزم اجرای عملیات روی نقاط باقیماندهی ارتفاعات بود، زیرا با وجود تصرف ارتفاع شاخ سورمر و قسمتهای اصلی و قلهی ارتفاع شاخ شمیران، حضور نیروهای عراقی در یالهای غربی ارتفاع شاخ سورمر و تسلط دید و تیر آنها بر جادهی عقبهی چمسراژین مانع تشکیل یک خط پدافندی منسجم در این منطقه شده و ادامهی عملیات برای تصرف سایر نقاط را اجتنابناپذیر و ضروری میکرد. از سوی دیگر، با توجه به اهمیت ارتفاع شاخ شمیران، قطعی بود که دشمن به سادگی دست از این ارتفاع بر نداشته و با توان بیشتری برای بازپسگیری آن وارد عمل خواهد شد. برهم زدن سازمان دشمن و پدافند کردن در ارتفاعات جلوتر از شاخ شمیران از جمله اهداف مهمی بود که موجب شد فرماندهی قرارگاه فتح با وجود خستگی مفرط یگانها، تصمیم به ادامهی عملیات در شب دوم بگیرد. بر همین اساس و پس از جلسه با فرماندهان یگانهای عملکننده در قرارگاه فتح، مانوری به این شرح برای شب دوم طرحریزی و تصویب شد:
۱. لشکر محمد رسولالله(ص) روی ارتفاعات برددکان عمل کند.
۲. لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) ضمن تحویل گرفتن خط دشت تولبی از لشکر محمد رسولالله(ص) اقدام به پاکسازی این دشت کرده و با پیشروی در این محور، خط دفاعی مناسبی را در امتداد یالهای برددکان به طرف ساحل دریاچهی دربندیخان ایجاد کند.
۳. تیپ ۱۸ الغدیر با هدف ادامهی عملیات لشکر محمد رسولالله(ص) روی ارتفاع برددکان در صبح عملیات یا شب سوم آماده شود.
۴. لشکر ابوالفضل(ع) همچنان به تحکیم و تثبیت خط و مواضع خود در شاخ شمیران اهتمام ورزد.
علاوه بر مانور فوق، طبق دستور رحیم صفوی جانشین فرمانده نیروی زمینی به احمد غلامپور فرمانده قرارگاه فتح، یگانها موظف شدند تا حد امکان نیرو، مهمات و تجهیزات به جنوب دریاچهی دربندیخان، به ویژه روی ارتفاعات شاخ شمیران منتقل کنند. اتخاذ چنین تدبیری علاوه بر آیندهنگری، به دلیل اخبار واحد شنود، مبنی بر آمادگی دو تیپ دشمن جهت اجرای ضد حمله بود. لشکر محمد رسولالله(ص) آمادگی خود را برای عملیات در ساعت ۱ تا ۲ بامداد اعلام کرد، قرارگاه فتح اصرار داشت درگیری با دشمن زودتر آغاز شود.(۴۶) همچنین به توپخانهها دستور داده شد برای عملیات شب جاری بدون محدودیت، اجرای آتش کنند.(۴۷) هوانیروز در طول روز اول نتوانست وارد منطقهی عملیات شود، اما سرهنگ انصاری فرمانده هوانیروز، وعده داد که ۲ بالگرد ۲۱۴ و یک بالگرد شنوک برای حمل مجروح و شهید برای روز بعد وارد منطقه خواهند شد.(۴۸)
روز دوم عملیات
ادامهی عملیات بیتالمقدس۴، از نخستین دقایق بامداد ۶ فروردین۱۳۶۷ در حالی آغاز شد که لشکر۲۷ محمد رسولالله(ص) درصدد انتقال دو گردان به ساحل جنوبی دریاچهی دربندیخان بود تا با پاکسازی دشت تولبی و پیشروی در عمق منطقه، در امتداد یالهای شمالی ارتفاع برددکان تا ساحل دریاچه خط دفاعی تشکیل دهد، تیپ۱۸ الغدیر نیز آماده میشد که روی ارتفاع برددکان وارد عمل شود.(۴۹) اما هنوز اولین گردان لشکر۲۷ محمد رسولالله(ص) به آن سوی دریاچهی دربندیخان منتقل نشده بود که بمببارانهای شیمیایی عراق موجب شد سازمان گردان از هم بپاشد و فرمانده گردان به دلیل نداشتن شناسایی قبلی از منطقه و نبود راهنما، با مشکلات جدی مواجه شود. ساعت ۳۰ دقیقهی بامداد نیز، عراق با اجرای حجم نسبتاً شدید آتش توپ و با استفاده از ۳ تیپ جدید، ضد حملهی خود را به طرف ارتفاع شاخ شمیران آغاز کرد. عراقیها در ابتدا عقبهی یگانهای سپاه روی ارتفاع تمورژنان را به طور کامل با گلولههای توپ کاتیوشا که حاوی مواد شیمیایی بود، آلوده و سپس از سه محور، ضد حملهی خود را به سمت شاخ شمیران شروع کردند. همچنین با اجرای آتش سنگین و دقیق روی جادهی چمسراژین، مسیر تردد یگانها را مسدود و کمکرسانی به نیروهای در خط را مختل کردند. برای تقویت موقعیت نیروهای لشکر ابوالفضل(ع) در ارتفاع شاخ شمیران و پاسخ به درخواستهای مکرر فرماندهی این لشکر برای اعزام نیروی کمکی، از قرارگاه فتح به تیپ ۱۸ الغدیر- که مأموریت ادامهی عملیات در ارتفاع برددکان را بر عهده داشت- ابلاغ شد که از مأموریت اصلی خود صرفنظر کرده و ۲ گردان از نیروهایش را برای کمک به نیروهای لشکر۵۷ ابوالفضل(ع) و دفع ضد حملهی دشمن، راهی ارتفاعات شاخ شمیران کند، به همین دلیل این یگان از مأموریت اصلی خود بازماند.(۵۰) همزمان با فشار دشمن بر شاخ شمیران، لشکر محمد رسولالله(ص) کار انتقال گردان دوم خود را از ساعت ۲ بامداد آغاز و تا ساعت ۳:۳۰ جابهجایی و سازماندهی آن را انجام داد، اما با وجود اصرار فرمانده لشکر مبنی بر افزایش سرعت حرکت نیروها به سمت اهداف، فرماندهی این گردان به دلیل نداشتن شناسایی از منطقه، آلوده بودن محل به عوامل شیمیایی و عدم آمادگی نیروها برای انجام دادن مأموریت، نتوانست مأموریت خود را به پایان برساند؛ نیروهای گردان یادشده پس از اندکی پیشروی، از ادامهی حرکت بازماندند و حدود ساعت ۵ بامداد به طرف اسکلهی لشکر در ساحل خودی عقبنشینی کردند. فشار دشمن بر ارتفاع شاخ شمیران ادامه یافت و عراق تا نزدیک صبح توانست چند موضع نیروهای خودی را در پایین این ارتفاع تصرف کند، اما نیروهای لشکر ابوالفضل(ع) ساعت ۵ صبح با حمله به دشمن، مواضع از دست رفته را بار دیگر تصرف کردند، در این اقدام تعدادی از نیروهای عراقی به اسارت درآمدند. بدین ترتیب در شب دوم به دلیل موفق نبودن لشکر محمد رسولالله(ص) در اجرای مأموریت خود، بمبباران شیمیایی عقبهها و برخی عوامل دیگر، ادامهی تصرف ارتفاع برددکان انجام نشد و تنها لشکر ابوالفضل(ع) توانست حملات سنگین دشمن به ارتفاع شاخ شمیران را دفع کند.(۵۱)
پس از روشن شدن هوا، از صبح روز ۶ فروردین۱۳۶۷ فشار دشمن روی ارتفاع شاخ شمیران کاهش یافت و جادهی چمسراژین که عقبهی یگانها محسوب میشد، از زیر دید و تیر دشمن خارج و امکان کمکرسانی به نیروهای لشکر۵۷ ابوالفضل(ع) فراهم شد. با کاهش فشار دشمن، موقعیت مناسبی برای گرد هم آمدن فرماندهان یگانها در قرارگاه فتح و بررسی آخرین وضعیت منطقه و چارهجویی برای ادامهی عملیات فراهم شد. ساعت ۱۰:۳۰ صبح، فرماندهان لشکر۵۷ ابوالفضل(ع)، لشکر۲۷ محمد رسولالله(ص)، تیپ ۱۸ الغدیر و تیپ انصارالرسول به قرارگاه فتح آمدند و با احمد غلامپور فرمانده قرارگاه، به گفتوگو پرداختند.(۵۲) پس از مذاکرات این جلسه و گفتوگوهای متعدد در طول امروز، فرماندهی قرارگاه فتح به این جمعبندی رسید که با توجه به واقعیتهای موجود، تشکیل خط دفاعی مناسب و قوی برای حفظ ارتفاع شاخ شمیران به منزلهی کلید اصلی منطقه، تصمیمی صحیح و واقعبینانه میباشد. نکتهی محوری که در این تصمیمگیری نقش ویژهیی داشت توجه به توان یگانهای موجود بود که بر اثر حملات شیمیایی عراق و دفع حملههای دشمن به ارتفاع شاخ شمیران، کاهش یافته بود.
در این اوضاع، تنها تیپ ۱۸ الغدیر با ۳ گردان در اختیار قرارگاه بود که با توجه به وضعیت موجود میبایست یا برای تصرف ارتفاع برددکان مورد استفاده قرار گیرد یا برای کمک به لشکر ابوالفضل(ع) و حفظ ارتفاع شاخ شمیران به این ارتفاع اعزام شود.
با توجه به شناخت موجود از منطقه و ارتفاع برددکان و همچنین میزان استعداد دشمن روی این ارتفاع، نیروی موجود برای تصرف آن کافی نبود و در صورت تحقق چنین امر دور از ذهنی، دیگر توانی برای پاسخگویی به ضد حملههای احتمالی دشمن باقی نمیماند.(۵۳) بنابراین احمد غلامپور فرمانده قرارگاه فتح، در گزارش به فرمانده کل سپاه اعلام کرد که عراق حدود ۳۰۰۰ نیرو روی ارتفاع برددکان مستقر کرده و همچنین توان عمدهیی از یگانهای زرهی و پیاده در منطقهی عملیاتی تا سد دربندیخان متمرکز کرده است و از سوی دیگر توان یگانهای خودی به ویژه بر اثر بمببارانهای شیمیایی و دفع ضد حملههای عراق، آشکارا تحلیل رفته است. وی خواستار تکمیل اهداف تصرفشدهی فعلی و حفظ و تثبیت آن شد.(۵۴) بدین ترتیب با جمعبندی از اوضاع جدید، تصمیم قرارگاه فتح معطوف به تکمیل و تثبیت وضع موجود شد.(۵۵)
آرامش موقت صبح روز دوم عملیات چند ساعتی بیشتر دوام نیاورد و از بعدازظهر دشمن با آوردن ۲ گردان نیرو در یال زبانهیی ارتفاع برددکان، بار دیگر از دو سمت به شاخ شمیران حمله کرد که مقاومت نیروهای لشکر۵۷ ابوالفضل(ع) مانع از پیشروی آنها شد. فرمانده لشکر۵۷ به دلیل کمبود نیرو از قرارگاه فتح درخواست نیروی کمکی کرد. عراق با در اختیار داشتن یالهای جنوبی ارتفاع برددکان و روستای زرین، همچنان نیروهای لشکر ابوالفضل(ع) را تهدید میکرد. ضعف توان لشکر ابوالفضل(ع)، به کارگیری یک یگان جدید را اجتنابناپذیر کرده بود. ساعت ۱۴:۴۰ یک گردان از تیپ۱۸ الغدیر برای کمک به این یگان راهی یالهای شرقی شاخ شمیران شد تا در این ارتفاع مستقر شده و ضمن دفع حملات دشمن به سمت یال زبانهیی پیشروی کند. اما فرماندهی تیپ الغدیر معتقد بود که به جز دفع ضد حملهی دشمن، امشب قادر به اجرای عملیات نیست و نیروهای این تیپ شب بعد میتوانند وارد عملیات شوند. علاوه بر این ناامن بودن جادهی چمسراژین که مسیر تردد منطقه محسوب میشد- مشکلی بود که همچنان وجود داشت.(۵۶)
روز سوم عملیات
در سومین روز عملیات بیتالمقدس۴، نیروهای لشکر۵۷ ابوالفضل(ع) مانند دو روز قبل زیر فشار حملات عراق قرار داشتند. فرماندهان عراقی به یگانهای خود دستور داده بودند به هر شکل ممکن ارتفاع شاخ شمیران را تصرف کنند. نیروهای لشکر ابوالفضل(ع) روی قلهی این ارتفاع حضور داشتند، اما یالهای صخرهیی در جنوب آن و قسمتی از جادهی چمسراژین به روستای زرین در اختیار عراقیها بود. رزمندگان لشکر ابوالفضل(ع) میکوشیدند با اجرای آتش روی مواضع عراقیها مانع فشار آوردن نیروهای دشمن به قلهی ارتفاع شاخ شمیران شوند و آنها را کنترل کنند. رساندن مهمات و تدارکات برای نیروهای این لشکر که با شجاعت و سرسختی میجنگیدند به دلیل مناسب نبودن جاده و وجود گل و لای فراوان و آتش پرحجم توپهای دشمن همچنان به سختی انجام میشد.(۵۷) علاوه بر آن، حضور نیروهای عراقی در روستای ورمن در غرب ارتفاع شاخ شمیران و روستای زرین در جنوب شرقی این ارتفاع، موقعیت نیروهای لشکر ابوالفضل(ع) را ناامن کرده بود. ضرورت حفظ شاخ شمیران سبب شد تا فرماندهان لشکر ابوالفضل(ع) و تیپ الغدیر به قرارگاه عملیاتی فتح آمده و به مشورت در این باره بپردازند. فرمانده قرارگاه فتح با توجه به کمبود یگان جدید، در خصوص اجرای عملیات در برددکان، تردید داشت. از طرفی حفظ حداقل توان یگانها برای دفاع از منطقه در صورت ادامهی فشار دشمن ضروری به نظر میرسید. فرماندهان یگانها نیز چنین نظری داشتند.
تقویت و تحکیم ارتفاع شاخ شمیران: هدف نهایی عملیات
پس از بررسی آخرین وضعیت منطقه و یگانها و با توجه به محدودیت نیرو، به یگانهای حاضر در منطقهی عملیات ابلاغ شد که در حال حاضر عملیات روی ارتفاع برددکان منتفی است و به تیپ ۱۸ الغدیر نیز کتباً ابلاغ شد که قبل از غروب آفتاب روز بعد، یک گردان را روی ارتفاع شاخ شمیران مستقر کند.(۵۸) تیپ الغدیر همچنین مأموریت یافت علاوه بر تقویت ارتفاع شاخ شمیران، با اجرای عملیات روی یالهای جنوبی آن و روستای زرین، این منطقه را از دست دشمن خارج کند. تثبیت وضع موجود مستلزم انجام دادن اقداماتی بود؛ به این منظور قرارگاه فتح تدابیری به این شرح اتخاذ کرد:
۱. تقویت شاخ شمیران با تیپ۱۸ الغدیر و واگذاری مسئولیت جبههی اصلی آن به این تیپ. (این اقدام تا تاریخ ۹ فروردین۱۳۶۷ به طور کامل انجام شد.)
۲. تلاش جهت باز کردن جادهی چمسراژین و تأمین آن. مأموریت باز کردن جادهی چمسراژین به جهادسازندگی لرستان و مأموریت تأمین آن به تیپ انصارالرسول واگذار شد.
۳. انتقال دستگاههای زرهی و نفربر به خط لشکر۲۷ برای مقابله با ضد حملههای دشمن.
۴. انتقال دستگاههای مهندسی به دشت تولبی برای ایجاد خاکریز به عنوان خط پدافندی و ترمیم جادهی خط به ساحل خودی و همچنین ایجاد مواضع و استحکامات برای نیروها و دستگاههای زرهی. این اقدام با کمک جهاد آذربایجان شرقی و تیپ مهندسی الهادی سپاه انجام شد.
۵. واگذاری قسمتی از خط پدافندی لشکر محمد رسولالله(ص) در دشت تولبی به لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) به منظور تقویت این خط دفاعی.(۵۹)
ناکامی در تصرف یال زبانهای برددکان
فشار مداوم و همهجانبهی دشمن برای بازپسگیری مناطق از دست رفته، فرماندهان را بر آن داشت که علاوه بر تحکیم مواضع ارتفاع شاخ شمیران، یال زبانهیی برددکان و روستای زرین را تصرف کنند. تصرف این منطقه از این نظر اهمیت داشت که دشمن در چند روز گذشته از این مسیر به منزلهی محور اصلی ضد حملههای خود استفاده کرده بود. همچنین نیروهای عراقی با استقرار در این یال و روستای زرین با آتش مستقیم و منحنی خود، جادهی چمسراژین- تنها عقبهی خشکی نیروهای خودی- را در طول شبانهروز مسدود کرده بودند.
بر این اساس اجرای عملیات با هدف تصرف مناطق یاد شده در ۸فروردین۱۳۶۷ به تیپ الغدیر واگذار شد. این تیپ که به تازگی وارد منطقهی عملیاتی شده بود، پس از ابلاغ مأموریت، اقدام به انجام دادن شناساییهای لازم کرده و متعاقب آن ۳ گردان راهی ارتفاعات کرد و برای ساعت ۲۳ نهم فروردین۱۳۶۷ اعلام آمادگی کرد.(۶۰) در ابتدای شب عملیات (۹/۱/۱۳۶۷) قبل از حرکت نیروهای تیپ الغدیر به طرف دشمن، نیروهای عراقی از چند طرف باز هم به شاخ شمیران حمله کردند در نتیجه نیروهای تیپ الغدیر درگیر دفع پاتک دشمن شدند.(۶۱) با کاسته شدن فشارهای دشمن، نیروهای عملکنندهی تیپ الغدیر به استعداد ۴ دسته رأس ساعت ۲۳، حرکت خود را به طرف دشمن آغاز کردند. در این شب مهتاب به طور کامل همه جا را روشن کرده بود. تدبیر فرمانده گردان عملکننده آن بود که نیروهایش زمانی به نزدیکی دشمن برسند که هوا کاملاً تاریک شده باشد. تأخیر در اجرای عملیات، فرماندهان قرارگاه فتح را نگران کرده بود. به همین دلیل ساعت ۴:۳۰ بامداد، برادر غلامپور فرمانده قرارگاه فتح، از فرمانده تیپ الغدیر خواست که در صورت ممکن عملیات را منتفی کرده و نیروها را به عقب بازگرداند. برادر آقابابایی (فرمانده تیپ) در پاسخ وی گفت که نیروها اکنون به پای کار رسیدهاند و برگرداندن آنها به صلاح نمیباشد.(۶۲) بدین ترتیب ساعت ۴:۴۰، درگیری با دشمن آغاز شد و تعدادی از مواضع آنها به تصرف نیروهای خودی درآمد، اما با روشن شدن هوا، تسلط دید و تیر دشمن بر نیروهای عملکننده و همچنین ضعف در اجرای آتش ادوات خودی روی مواضع عراقیها، سبب شد رزمندگان ساعت ۸ صبح با برجای گذاشتن تعدادی مجروح و شهید به عقب باز گردند.(۶۳) عدم شناسایی دقیق، ضعف مانور عملیات، کمبود آتش ادوات، تأخیر در شروع عملیات و ضد حملهی تیپ الغدیر ساعاتی قبل از عملیات، از جمله عوامل مؤثر در ناکامی نیروهای عملکننده در این حمله بود.(۶۴) پس از این عملیات، اطلاعاتی به قرارگاه رسید مبنی بر این که دشمن اقدام به تعبیهی موانع و سیمخاردار در جلوِ خود کرده است. مسئولان قرارگاه این اقدام را نشانهی فروکش کردن تلاشهای دشمن و ناامیدی آنها از بازپسگیری مناطق از دسترفته تلقی کردند. و در نتیجه قرارگاه به یگانهای تابعهی خود دستور داد تا به تحکیم و تثبیت مواضع پدافندی بپردازند و این به معنای پایان یافتن عملیات بیتالمقدس۴ در ارتفاعات جنوب دریاچهی دربندیخان بود.(۶۵)
تحلیلی از وضعیت دشمن
عراق همیشه به منطقه و ارتفاعات جنوب دریاچهی دربندیخان (از جمله شاخ شمیران و شاخ سورمر و برددکان) حساسیت ویژهیی داشت چرا که این منطقه راه رسیدن نیروهای خودی به سد دربندیخان بود. با اجرای عملیات والفجر۱۰ و موفقیتهای حاصل از آن، هوشیاری و حساسیت دشمن به این منطقه دو چندان شد. انتقال سریع تعدادی از یگانهای دشمن از جبهههای جنوب به منطقهی سد دربندیخان به فاصلهی چند روز پس از شروع عملیات والفجر۱۰ و استقرار بیش از ۸ یگان دشمن در ارتفاعات جلو سد تا اندازهیی مؤید این امر میباشد. با وجود حضور این یگانها، نیروهای دشمن به دلیل نداشتن زمان کافی، نتوانستند مواضع و ردههای مستحکمی را در سواحل جنوبی دریاچهی دربندیخان و زمینهای نسبتاً هموار دشت تولبی، ایجاد کنند، بنابراین با بمببارانهای وسیع شیمیایی کوشیدند تا حدی عقبماندگی خود را جبران کنند. سرعت عمل رزمندگان در شروع عملیات – با وجود نواقص متعدد در زمینههای گوناگون (شناسایی، طرح مانور، کمبود امکانات و …)- موجب شد تا دشمن با وجود هوشیاری نسبتاً زیادی که در منطقه داشت نتواند به طور کامل مانع حرکت رزمندگان اسلام شود. از ابتدای شروع عملیات تا ساعتها پس از آن، دشمن با حفظ ارتفاعات مهم، میکوشید تا در طول روز نیروهای خودی را به مواضع اولیه عقب براند، اما با تصرف شاخ شمیران به همت رزمندگان لشکر۵۷ ابوالفضل(ع)، دشمن به کلی دستپاچه شد، طوری که بعد از آن سراسیمه از هر سو به طرف شاخ شمیران، هجوم آورد ولی به دلیل هوشیاری و پدافند مناسب نیروهای مستقر بر این ارتفاع مجبور به عقبنشینی شد. طبق گفتههای یکی از اسیران عراقی، دشمن با اعزام ۴ تیپ به منطقه از نیروهایش خواسته بود که با پاتکهای پیدرپی و به هر نحو ممکن، شاخ شمیران را از دست نیروهای ایرانی خارج کنند، ولی نیروهای عراقی با وجود اجرای بیش از ۱۵ پاتک در طول روز، موفق به انجام این کار نشدند و سرانجام از تاریخ ۱۰فروردین۱۳۶۷ به بعد، به تثبیت وضع موجود تن دادند.(۶۶)
بررسی عملیات بیت المقدس ۴ (ویدئو)
ارزیابی و جمعبندی عملیات
کسب آمادگیهای لازم در مدتی کوتاه (تقریباً یک هفته پس از عملیات والفجر۱۰)، تصرف ارتفاعات مهمی همچون شاخ شمیران و شاخ سورمر، ۵ روز جنگ مداوم و دفع پاتکهای مکرر عراق بیانگر موفقیت نسبتاً مطلوب یگانهای شرکتکننده در عملیات بیتالمقدس۴ میباشد. در این عملیات اهداف مورد نظر به طور کامل تصرف نشد، اما دستیابی به ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر با وجود هوشیاری کامل دشمن و خستگی مفرط یگانهای خودی بر اثر نقل و انتقالات فراوان در طول دو سه ماه گذشته، بسیار حائز اهمیت است.
نکات بارز (قدرت و ضعف) عملیات بیتالمقدس۴ را میتوان چنین بیان کرد:
۱. مناسب بودن طرح مانور عملیات
طرح مانور این عملیات بر خلاف همهی عملیاتهای قبلی در این منطقه، به شکل مانور احاطهیی و ضربه زدن از پشت به دشمن بود. دسترسی یگانهای خودی به ارتفاعات تمورژنان در عملیات والفجر۱۰، این امکان را به وجود آورد تا جهت تصرف ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر از راهکار جدیدی یعنی نفوذ در معابر وصولی عقبهی دشمن استفاده شود، در حالی که در همهی عملیاتهای گذشته در این منطقه، عملیات از جهت جنوب به شمال انجام شده بود.
۲. سرعت عمل یگانها در کسب آمادگیهای مورد نیاز
عملیات بیتالمقدس۴ به فاصلهی ده روز پس از عملیات گستردهی والفجر۱۰ اجرا شد و همین امر را میتوان یکی از دلایل اصلی موفقیت عملیات به حساب آورد.
۳. ناقص بودن شناساییها
ضرورت داشتن سرعت در اجرای عملیات مانع از آن میشد که یگانها بتوانند پس از کسب آمادگیهای لازم در همهی زمینهها، عملیات خود را شروع کنند. شناسایی موانع و مواضع دشمن از جملهی این موارد بود که قبل از شروع عملیات تکمیل نشد. دیر وارد منطقه شدن نیروها، وضعیت مهتاب و نبود نیروی غواص در برخی یگانها سبب شد آنها موفق به انجام شناسایی کافی از منطقه نشوند، با این حال آشنایی کلی یگانهای عملکننده به ارتفاعات مورد نظر و ضرورت سرعت عمل در آغاز عملیات، فرماندهان را مجاب کرد تا از وضعیت ایدهآل چشمپوشی کرده و با وضع موجود عملیات را شروع کنند. البته در بین یگانهای عملکننده، لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) شناساییهای نسبتاً خوبی از منطقهی دشمن انجام داده بود که همین مقدار، پایه و محور مانور یگانهای عملکننده قرار گرفت.
۴. اقدام دشمن به بمببارانهای وسیع شیمیایی
ارتش عراق که در مقایسه با اقدامات یگانهای سپاه پاسداران به شدت دچار عقبماندگی شده بود، برای جبران ضعف خود و تأثیرگذاری روی توان نیروهای عملکننده، در مقیاس وسیعی عقبهی یگانها و محل تجمع آنان را بمبباران شیمیایی کرد. استفادهی عراق از سلاحهای شیمیایی در طول عملیات ادامه یافت و تا حد زیادی روی توان یگانها تأثیر گذاشت. این اقدام دشمن از عوامل مؤثر در عدم دستیابی به همهی اهداف عملیات شد.
۵. هوشیاری کامل ارتش عراق در ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر
ارتش عراق همیشه به این منطقه حساس بود، با اجرای عملیات والفجر۱۰ هوشیاری دشمن افزایش یافت. حضور ۱۰ یگان عراقی در حد فاصل شاخ شمیران تا سد دربندیخان از میزان اهمیت منطقه حکایت میکند. یگانهای عراقی با حضور در ارتفاعات مسلط منطقه، شاهد بسیاری از تحرکات یگانهای سپاه در منطقه بوده و از عملیات ایران در این منطقه آگاهی کاملی داشتند.
۶. کمک دیگر یگانها به نیروهای عملکننده
تعجیل در شروع عملیات و جابهجاییهای مکرر نیروها مانع از آن شد تا یگانها با همهی امکانات خود در منطقهی عملیاتی حضور یابند و به طبع این امر، مسئله مشکلاتی را به وجود آورده بود.
اهمیت تصرف ارتفاعات مورد نظر و تکمیل اهداف عملیاتی والفجر۱۰ موجب شد تا یگانهای شرکتکننده در عملیات والفجر۱۰ که از قبل در این منطقه مستقر بودند، امکانات مورد نیاز یگانهای عملکننده را در اختیار آنها قرار دهند که این مسئله نقش مؤثری در تسریع امور داشت.(۶۷)
آمار خسارتهای وارد شده به دشمن و غنائم بهدست آمده
در این عملیات ۵ تیپ و ۳ گردان دشمن از ۵۰ تا ۱۰۰ درصد متحمل خسارت شدند و علاوه بر کشته یا مجروح شدن بالغ بر ۵۰۰۰ نفر از نظامیان عراقی، ۴۹۸ نفر نیز اسیر شدند.
خسارتهای وارد شده به یگانهای دشمن و غنائم به دست آمده از آنان به این شرح است:
علاوه بر این بیش از ۱۵ تانک و نفربر و بیش از ۵۰ خودرو دشمن منهدم شد.
میزان آسیب یگانهای عراقی چنین است:(۶۸)
بازتابهای عملیات بیتالمقدس۴
تصرف بخشی از ارتفاعات جنوب دریاچهی دربندیخان در عملیات بیتالمقدس۴، اهمیت ویژهیی داشت و ضمن تکمیل اهداف عملیات والفجر۱۰، مانع تسلط دید و تیر یگانهای عراقی بر قسمتی از دشت زور و ارتفاعات مشرف بر شهر حلبچه شد. با این حال، این عملیات به دلایلی از جمله حجم فراوان اخبار مربوط به بمبباران شیمیایی حلبچه و روستاهای اطراف آن و ابعاد وسیع بینالمللی این واقعه، بازتاب وسیعی در رسانههای بینالمللی نداشت، اما رسانههای داخلی پوشش خبری مناسبی به این عملیات دادند و حتی برخی رسانهها آن را بخش تکمیلی و مرحلهی پنجم عملیات والفجر۱۰ قلمداد کردند.(۶۹) رادیو بی.بی.سی در بررسی نتایج این عملیات به گمانهزنی دربارهی عملیات بعدی ایران در مناطق کردنشین پرداخت و گفت: به دنبال این پیروزیِ ایران انتظار میرفت که این نیروها به حملهی عمیقتری در داخل عراق دست بزنند. ممکن است تصرف سلیمانیه که میتواند راه را برای رسیدن نیروهای ایران به میدانهای نفتی کرکوک عراق باز کند، یکی از هدفهای مهم ایران باشد. […] هدف فوریتر ایران میتواند نیروگاه آبی دربندیخان باشد که برق بغداد را تأمین میکند. نیروهای ایران بر ساحل شرقی دریاچهی پشت سد مسلطاند و بنا به گزارش منابع کُرد، نیروهای ایران در حال آماده شدن برای عبور از دریاچه هستند. ممکن است هدف عراق این باشد که نگذارد ایرانیها سرپلشان را به یکی از مناطق تحت تسلط کردها متصل کنند. در بازتاب عملیات بیتالمقدس۴ در رسانهها، بر عملیات جبههی کُردستان آنچنان که باید و شاید تأکید نمیشود، زیرا به نظر میرسد که مشکلات حمل و نقل از تهاجم عمدهی ایران در این منطقه جلوگیری کند.(۷۰)
مراجع
۱. مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: گزیدهی اسناد عملیات بیتالمقدس۴، سند شماره ۳۱۷۴۷، مدیریت جو و اطلاعات نیروی زمینی سپاه، ص۹۸.
۲. سند شماره ۶۷۸ / مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: گزارش عملیات بیتالمقدس۴، صص۹-۴.
۳. سند شماره ۱۶۳۶ / مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: دفترچه ثبت جنگ، راوی قرارگاه خاتمالانبیاء(ص) در عملیات والفجر۱۰، راوی: داود رنجبر از ۲۵/۱۲/۱۳۶۶ تا ۳۰/۱۲/۱۳۶۶، صص۳۳-۳۱.
۴. سند شماره ۱۶۸۳/ د مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: دفترچهی ثبت جنگ راوی قرارگاه فتح (کربلا) در عملیات بیت المقدس۴، راوی: فرهاد درویشی، از ۱/۱/۱۳۶۷ تا ۱۰/۱/۱۳۶۷، صص۱۶-۱۵.
۵. مأخذ۳، صص۱۰۳-۹۶.
۶. مأخذ۱، سند شماره ۰۳۰۳۸۴ از نیروی زمینی سپاه – معاونت اطلاعات به فرماندهی کل سپاه، ۱۸/۱/۱۳۶۷، ص۱۶۲.
۷. مأخذ۱، سند شماره ۱۳۲۱۴۴، ۱۲/۱/۱۳۶۷، صص۲۲۳-۲۲۱.
۸. مأخذ۲.
۹. مأخذ۲، ص۱۱.
۱۰. سند شماره ۱۶۴۰/ د مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: دفترچهی ثبت جنگ راوی قرارگاه نیروی زمینی در عملیات والفجر۱۰، راوی: اسدالله احمدی، از ۲۸/۱۲/۱۳۶۶ تا ۳/۱/۱۳۶۷، ص۸-۷.
۱۱. سند شماره ۱۶۷۵۰/ پ.ن مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نوار شماره۲۸۲۴۸، صص۱۲۰-۱۱۴.
۱۲. مأخذ۳، ص۱۰۳.
۱۳. مأخذ۱۰، ص۲۳.
۱۴. مأخذ۴، صص۲۲-۲۱.
۱۵. سند شماره ۱۶۷۳۴/ پ ن مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نوار شماره۲۸۲۴۹، جلسهی خاتم، صص۱۰۰-۹۲.
۱۶. سند شماره ۳۰۳۳۷ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: از سید رحیم صفوی به برادر غلامپور، ۱/۱/۱۳۶۷، سند تک برگی.
۱۷. سند شماره ۲۱۷۹/ پ ن مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نوار شماره ۲۸۲۹۰، گزارشی از عملیاتهای بیتالمقدس۳ و ۴ نیروی زمینی و عملیات والفجر۱۰، اسدالله احمدی، ۲۹/۱۲/۱۳۶۶، صص۴۰-۳۰.
۱۸. مأخذ۱۱، صص۱۲۰-۱۱۴.
۱۹. مأخذ۱۰، ص۲۳.
۲۰. مأخذ۴، صص۱۶ – ۱۵.
۲۱. مأخذ۱۰، صص۱۴۲ – ۱۲۷.
۲۲. مأخذ۴، صص۳۹ – ۳۵.
۲۳. مأخذ۱۰، صص۶۳ – ۵۷.
۲۴. مأخذ۱، سند شماره ۰۳۰۳۳۷، ۱/۱/۱۳۶۷، ص۲۱.
۲۵. سند شماره ۲۵۹۷۸۰ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: ۲۹/۱۲/۱۳۶۶، ص۱.
۲۶. مأخذ۱۱، صص۷۳-۶۹.
۲۷. سند شماره ۳۰۳۳۶ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: از فرماندهی نیروی زمینی سپاه پاسداران، ۱/۱/۱۳۶۷، سند تک برگی.
۲۸. سند شماره ۳۰۳۳۶ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: از فرماندهی نیروی زمینی سپاه، گزیده اسناد عملیات بیتالمقدس۴، از۲/۱۲/۱۳۶۶تا ۳۱/۳/۱۳۶۷، ص۱۷.
۲۹. مأخذ ۱۰، صص ۱۴۲-۱۲۷ و ۱۰۳-۱۰۱.
۳۰. سند شماره ۳۹۰۴۴۷ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: از فرماندهی قرارگاه فتح به فرماندهی تیپ۱۳ امیرالمؤمنین(ع)، ۴/۱/۱۳۶۷، صص ۲-۱.
۳۱. مأخذ۴، ص ۲۹.
۳۲. مأخذ۴، صص۴۰-۱/۳۹؛ و- مأخذ۲، صص ۳۲-۳۱؛ و- سند شماره ۱۶۴۱/ د مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: دفترچهی ثبت جنگ راوی قرارگاه نیروی زمینی خاتم در عملیات والفجر۱۰ و عملیات بیتالمقدس۴، راوی: اسدالله احمدی، از ۳/۱/۱۳۶۷ تا ۱۰/۱/۱۳۶۷، صص۳۷-۳۶.
۳۳. مأخذ۴، ص۴۰.
۳۴. مأخذ۴، ص۴۱.
۳۵. سند شماره ۶۲۲ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: گزارش اجمالی راوی لشکر۵۷ ابوالفضل(ع) در عملیات بیت المقدس۴، مرتضی ملکوتیان، ص ۵.
۳۶. سند بدون شماره مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، خلاصهی گزارش راوی لشکر۲۷ محمد رسولالله(ص) در عملیات بیتالمقدس۴ سیدابوالفضل سیدموسوی، ص ۵.
۳۷. مأخذ۴، صص۴۶-۴۳؛ و- سند شماره ۳۲۳۳۷۳ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: از قرارگاه تاکتیکی تیپ۶۳ خاتم الانبیا(ص)، ۱۰/۱/۱۳۶۷، ص ۱.
۳۸. مأخذ۴، ص ۵۵.
۳۹. مأخذ ۳۲ بخش سوم، صص۴۲-۴۱.
۴۰. مأخذ۴، ص۵۹.
۴۱. مأخذ۴، ص ۶۴؛ و- مأخذ ۳۵، ص ۱/۵.
۴۲. خبرگزاری جمهوری اسلامی، گزارشهای ویژه، نشریهی شماره ۷ (۷/۱/۱۳۶۷)، صص ۸-۷، منطقه عملیاتی والفجر۱۰، ۶/۱/۱۳۶۷؛ و- مأخذ ۳۲ بخش سوم، صص۶۴ و ۷۴.
۴۳. مأخذ۴، صص ۷۳ و ۸۱ و ۸۴ و ۸۷ .
۴۴. مأخذ ۳۲ بخش سوم، ص ۱/۶۸.
۴۵. مأخذ۴، صص ۸۱-۷۸؛ و- سند شماره ۳۳۲۲۵۲ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: خلاصهی بازجویی تعدادی از اسرای عملیات بیتالمقدس۴، ص ۴.
۴۶. مأخذ ۳۲ بخش سوم، صص ۱/۶۸-۶۸.
۴۷. مأخذ۴، صص ۸۴-۸۱؛ و- مأخذ۲، ص ۳۶.
۴۸. مأخذ ۳۲ بخش سوم، ص ۶۸.
۴۹. سند شماره ۳۹۰۳۰۶ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: دستور عملیاتی بیتالمقدس۴، تیپ مستقل ۱۸ الغدیر، ۶/۱/۱۳۶۷، صص ۳-۱.
۵۰. مأخذ۴، صص ۸۶-۸۵ .
۵۱. مأخذ۲، صص ۳۸-۳۷.
۵۲. مأخذ۴، صص ۸۸-۸۶.
۵۳. مأخذ۴، صص ۱۰۰-۹۸؛ و- مأخذ ۳۲ بخش سوم، ص ۷۴.
۵۴. مأخذ ۳۲بخش سوم، ص ۷۵-۷۲.
۵۵. مأخذ۲، ص ۳۸.
۵۶. مأخذ۴، صص ۹۴-۹۳ و ۹۸ و ۱۰۲-۱۰۰.
۵۷. سند شماره ۱۶۸۵/ د مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: دفترچهی ثبت جنگ راوی لشکر۵۷ ابوالفضل(ع)، راوی: مرتضی ملکوتیان، از۵/۱/۱۳۶۷ تا ۹/۱/۱۳۶۷، صص ۳۷-۳۴ و ۴۱.
۵۸. سند شماره ۳۹۰۴۴۳ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: از فرماندهی قرارگاه کربلا به فرماندهی تیپ ۱۸ الغدیر، ۷/۱/۱۳۶۷، سند تک برگی.
۵۹. مأخذ۴، صص ۱۰۷-۱۰۲.
۶۰. سند شماره ۲۶۳۰/ پ ن مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نوار شماره ۲۸۳۰۴، اسدالله احمدی، صص ۲-۱ و ۱۳۰-۱۱۲.
۶۱. سند شماره ۶۸۳ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: ص ۱۱۸.
۶۲. مأخذ۴، ص ۱۲۲.
۶۳. سند شماره ۳۹۰۳۱۳ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: ۱۵/۱/۱۳۶۷، سند تک برگی.
۶۴. مأخذ۴، صص ۱۲۲-۱۲۱.
۶۵. مأخذ۲، ص ۴۰.
۶۶. مأخذ۲، ص ۴۵.
۶۷. مأخذ۲، صص ۵۲-۵۱.
۶۸. مأخذ۲، ص ۴۱.
۶۹. محمد درودیان، شلمچه تا حلبچه، سیری در جنگ ایران و عراق (جلد چهارم)، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تابستان ۱۳۷۶، ص ۲۲۸.
۷۰. خبرگزاری جمهوری اسلامی، گزارشهای ویژه، نشریهی شماره ۶ (۶/۱/۱۳۶۷)، ص۲۳، تهران: خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۵/۱/۱۳۶۷.
نگین مقاله ۳، دوره ۴۰، شماره ۴۰، بهار ۱۳۹۱، صفحه ۵۳-۷۸
۳ Comments
۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ at ۹:۰۳ ب٫ظ
بهروزبیات
یادش بخیر.اون شب ۶یا۷نفربودیم سوارقایق شدیم کمی باموتور قایق بعدش با پارو کار به جایی رسید که فرمانده گفت حتی تنفستان بی صدا باشد.و…. بعداز عملیات دیدم که ازحدود ۱۰متری سنگر دوشکای دشمن ردشدیم.
۱۷ دی ۱۴۰۱ at ۱۰:۵۲ ب٫ظ
محمد رضا شیخی
تو خواب باید اون دوران رو دید که رفیق نونش رو میداد به رفیقش بخوره
تمام شد صداقت محبت مهربونی جون دادن برای رفیق یه بهاری بود و بگذشت
۱۶ آبان ۱۴۰۱ at ۸:۰۰ ب٫ظ
ناشناس
یادش بخیر