دستنوشته شهید صفر رحمتی
یاد حسرت قیامت میافتم. یاد این میافتم که فردا پشت دست خودم میزنم که ای کاش خوب بودم. ای کاش درست بودم. ای کاش میدانستم. ای کاش این غلطها را نمی کردم. ای کاش بنده بودم. ای کاش معصیت کار نبودم. ای کاش عنان نفس را به دست شیطان نداده بودم. ای کاش میدانستم که قیامت چگونه است (به علم حضوری). ای کاش عارف بودم. ای کاش این طور نبودم. ای کاش میفهمیدم. ای کاش قیامت را قبول داشتم به چشم دل، ای کاش، ای کاش خدا دوباره سراغت آمدم.
الهی هربت الیک و وقفت بین یدیک ذالیلاً خاضاً خاشعاً الهی اعتذاری الیک
خدای من، تو درد مرا میدانی. درمانم بده.
خدای من، میخواهم شربت عشق تو را نوش کنم ولی مولا اسیر نفسم.
خدا تا تو نگیری، من نرسم،
خدا آمدن من ذلیل فایده ندارد بدون کشاندن تو
تا که از جانب معشوق نباشد کششی، کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد.
***
خیلی نفس ضعیفی دارم. شیطان عجیب مرا فریب داده است. خدایا ما چه میکنیم به کجا میرویم. خدایا سر تا پای ما هوای نفس است. مولا چقدر از تو دوریم. چقدر از تو غافلیم، چقدر پستم.
آیا حقیقتا شرممان نمی آید که نام خود را مومن میگذاریم، آخر چه مومنی ما که آیات در دلمان اثری ندارد، ایات معاد دل ما را نمی لرزاند، چگونه مومن هستیم.
خدایا به ما ایمان عطا کن و ما را در راه راست خودت قرار ده.
خدایا کاری کن که مزه ایمان را بچشیم،
خدایا دلهای ما را نیز بلرزان و ما را تکان بده که از خواب غفلت بر خیزیم و تو را دریابیم.
دنیا پوچ است، دنیا هیچ است، دنیا آزمایش است و سرگرمی است.
خدایا راستی تو اگر ما را نبخشی چه کسی ما را ببخشد اگر تو ما را نگیری چه کسی به فریادمان میرسد.
خدا گناههای بزرگ ما را چه کسی میبخشد. ذنوب ما را غافر کیست.
***
خدایا مقصودم وصل است ، محبتت را ارزانیم کن
خدایا رحمی نما به حال زارم.
جوانی بهترین اوقات عمر بشر میباشد، جوانی وقت عمل است،
هر کس که به جایی رسیده است حتماً در جوانی پاک بوده است .
خدایا نگذار فرصتها از دست ما برود خدایا ما را در این جوانی کمک نما تا از عاملین به اوامرت باشیم.