درباره شهید سید آیت الله طبائی عقدائی
به روایت مادر شهید
شبهای جمعه که می شد، سید معمولا می رفت تهران تا در مراسم دعای کمیل مهدیه تهران شرکت کند. یک شب وقتی برگشت، حالت عجیبی داشت. گفت: مادر، من شهید میشوم.
پرسیدم: چرا این حرف را می زنی؟ چیزی شده؟
گفت: موقع دعا، حالت خاصی به من دست داد و من امام زمان را حس کردم.
حالش دگرگون شده بود. دانستم که به او مژدۀ شهادت داده اند.
بعدها هم دوستانش تعریف می کردند: آن شب، سید موقع دعای کمیل از حال رفت و بعد از آن که به هوش آمد، شدیدا متحول شده بود.