متواضعانه

حاج یدالله خیلی با بچه‌ها متواضعانه برخورد می‌کرد در هر مقامی که بود فرقی نمی‌کرد و تغییری در رفتارش ایجاد نمی‌شد می‌آمد و خیلی صمیمانه مانند بقیه با بچه‌ها بازی می‌کرد.

در پادگان ابوذر با بچه‌ها والیبال بازی می‌کردیم قرار بود هرکه حین بازی خراب کرد بفرستیم برود بیرون زمین پشت خط بایستد.

یکبار حاج یدالله ضربه‌ای را اشتباه زد من تا برگشتم با ناراحتی بگویم برو پشت خط دیدم خودش رفته پشت خط ایستاده. گفت ناراحت نباش من رفتم پشت خط، یک نفر را بفرست جای من بایستد.

واقعا رفتار او در این زمینه‌ها برای همه درس بود با اینکه جانشین تیپ بود می‌آمد با بچه‌ها راحت ورزش و بازی می‌کرد و در بازی هم مانند بقیه عمل می‌کرد.

به نقل از: برادر یعقوب وهابی

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search