معبری به آسمان

درباره شهید مجتبی اکبری نسب

مجتبی بچه محله افسریه تهران بود. خیلی پر انرژی و شوخ طبع بود. وقتی در جمع بود، کسی احساس خستگی نمیکرد. او با عشق و علاقه به جمع تخریبچیان لشکر۱۰ سیدالشهداء(ع) پا گذاشته بود. آمده بود که ابهت میدان های مین را بشکند…

اواخر مهرماه ۶۶ ، یعنی فردای روز اربعین بود که اتوبوس ها وارد مقر الوارثین شدند و همراه تعدادی از بچه های تخریب برای پاکسازی میدان های مین عازم منطقه عملیاتی سردشت شدیم. قرار شد میدان های مین دامنه قله ی گامو را پاکسازی کنیم.

قبل از شروع به کار، مجتبی زیارت عاشورا خواند و بعد حرکت کرد.

حاج آقا روح افزا مسئول پاکسازی میدان مین بود. توی دامنه کوه دشمن چندین نوار مین والمرا و گوجه ای کاشته بود که ما باید با توکل بر خدا خنثی میکردیم…

بچه ها تقسیم شدند و از اول نوار میدان با فاصله مشغول خنثی سازی مین ها بودند که یکدفعه صدای انفجار بلند شد…

گرد و خاک انفجار که خوابید، مجتبی و یک نفر دیگر روی زمین افتاده بودند. پای مجتبی خورده بود به سیم تله مین والمر و مین منفجر شده بود. انفجار مین، شد معبری به آسمان برای مجتبی

منبع: سایت الوارثین

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search