سفر حج که رفته بود، شروع کرده بود به نوشتن برای مادر…
از گوشه گوشهی آنجا و حال و هوایش برای مادر می نوشت. گویی که مادر را همراه خود کرده بود…
همه چیز را با جزئیات برای مادر شرح می داد…
مادر؛ ارتباط صمیمی و عجیبی با پسرش داشت.
نامه های حسن، همیشه حکم طلا را برای مادر داشت…
اما وقتی که دیگر حسن نبود، این نامه ها هم نتوانستند از داغ دل مادر بکاهند.
و مادر به پسر شهیدش پیوست…
مادری که ابتدا نام “شهزاد” را برای پسرش برگزیده بود، اما وقتی کودکش سخت مریض شد، دست به دامان حضرت زهرا سلام الله شد و نذر کرد نام پسر فاطمه(س) را بر جگرگوشه اش بگذارد.
و این بار مادر، نامگذاری با مسمّاتری کرد:
شاید اخلاق حسنهی “حسن”، تحت تأثیر نام زیبایش بود.
شاید دل کندن از زندگی مرفهانه و کریمانه های حسن و کمک های مالی مخفیانه اش به همرزمان، وام گرفته از صاحب نامش بود.
برگرفته از زندگی شهید شهزاد (حسن) بختیاری زاده