درباره شهید مهدی محمدصادق
به روایت برادر شهید:
زیاد اهل تعریف کردن نبود. هرچه از او میپرسیدی به جوابی کوتاه بسنده میکرد.
گاهی که به مرخصی میآمد از او میپرسیدم: مهدی از جبهه بگو! چه خبر؟
در پاسخ میگفت: چه میخواهی باشد؟ میخوریم و میخوابیم و روز به روز چاقتر میشویم. همین!
حتی نامههایش را هم به همین سبک و سیاق مینوشت. کم حرف بود و اطلاعاتی از خودش بروز نمیداد. همین، کار را در ارتباط گرفتن با او سخت میکرد.
مهدی مصداق بارز «کم گوی و گزیده گوی چون دُرّ» بود. او حقیقتاً یک «دُرّ» بود.
این امر چنان در خصوصیات اخلاقی مهدی پررنگ بود که ما بعد از شهادتش متوجه شدیم معاون جانشین گروهان بوده ولی دربارهی این موضوع حرفی بهمان نزده بود.