شهید مدافع حرم حجت اصغری

 نام: حجت (طاها)   |   نام خانوادگی: اصغری شربیانی  |   نام پدر: –

تاریخ ولادت: ۱۳۶۷/۱/۱   |   محل ولادت: شهرری   |   سن: ۲۷

 تاریخ شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴ (مصادف با تاسوعای حسینی)   |   شهادت: سوریه – حومه حلب

مزار: فیروزآباد – امامزاده شعیب

 

زندگینامه شهید مدافع حرم حجت اصغری

شهید مدافع حرم، حجت اصغری شربیانی، در اولین روز سال ۱۳۶۷ در شهرری دیده به جهان گشود.

او که طاها نیز صدایش می زدند، کارشناسی رشته کامپیوتر را اخذ کرد و سپس یک مغازه خدمات کامپیوتری راه انداخت، اما به سبب عضویت اقوامش در سپاه و به خاطر وجود علاقه شخصی، در سال ۱۳۹۰ وارد سپاه سیدالشهدا علیه السلام شده و در پادگان خاتم مشغول به خدمت گردید. او در این نهاد، مسئول آتش بار پدافند بود.

طاها که سودای رفتن به سوریه را داشت، پیش از رفتن، در کرج آموزش دید و بعد راهی دفاع از حرم حضرت زینب(س) شد.

او یکم آبان ۱۳۹۴ مصادف با تاسوعای حسینی با خمپاره به شهادت رسید و بدون دست به دیدار اربابش ابوالفضل(ع) رفت.

پیکرش را بنا به وصیت خودش در صحن امامزاده شعیب فیروزآباد به خاک سپردند.

 

وصیتنامه شهید مدافع حرم حجت اصغری

 

بسم رب الشهداء والصدیقین

 با سلام

درود بر تمام عزیزانم اعم از خانواده عزیزم و مردم متدین و دیندار و ولایتمدار ایران اسلامی

اول سخن جا دارد از پدر و مادر عزیزم تشکر کنم که بنده حقیر سراپا تقصیر را با لقمه‌ای حلال و شیری پاک بزرگ کردند و با آموزه‌های انقلاب اسلامی و در مکتب سیدالشهدا(ع) و امام خمینی کبیر تربیت نموده اند و تحویل جهان اسلام داده اند تا سربازی برای اسلام و اهداف اسلام و صاحب عصر (عج) و نائبش امام خامنه ای (حفظه الله) باشیم.

هم اکنون که این وصیت را می نویسم بااعتقاد کامل و یقینی کامل و آشکار به وحدانیت پروردگار (عزوجل) و نبوت خاتم رسولان محمد مصطفی (ص) و ولایت بلاشک امیرالمومنین حیدر صفدر اسدالله الغالب علی ابن ابی طالب(علیه السلام) و ذریه پاکش تا ذخیره الهی حضرت مهدی روحی و ارواحنا به فداک را دارم و از افتخارات است که محب ١۴معصوم پاک می باشم. باشد که قیامت با آنها محشور شوم آمین.

شهادت فناشدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است. شهادت عشق وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است شهادت مرگی از راه کشته شدن است، که شهید آگاهانه و بخاطر هدف مقدس به تعبیر قرآنی( فی سبیل الله) انتخاب می کند. به تعبیر پیامبر مکرم اسلام(ص) «اشرف الموت قتل الشهاده» که شریفترین نوع مردن است و به فرموده مولایمان امام علی(ع) «اکرم الموت القتل» که شهادت را گرامی ترین نوع مردن می‌داند و این جمله همیشه در ذهنم خطور می‌کند. اگر شهید نشویم لاجرم باید بمیریم. پس چه مرگی بهتر و بالاتر از شهادت که نزدیکترین لحظه وصل به وصال و سریعترین راه به لقاءالله است. “اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک”

ما در راهی قدم می گذاریم که شاید بگویند خارج از وطن است یا دور از وطن است ولی عقیده بنده این است که دین اسلام محدودیت ندارد و دین فراتر از کشورها و وطن هاست و اگر هرکسی به خداوند عزوجل اعتقاد دارد باید در راه احیای دینش جهاد کند و به امر به معروف و نهی از منکر بپردازد.

 پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هرکس صدای ندای مسلمانی را بشنود و به او یاری نرساند مسلمان نیست و ما چگونه ادعای مسلمانی داریم که جای جای دنیا مسلمانان را قربانی اهداف و افکار شوم خود می کنند و ما در آرامش به راحتی سر به بالین بگذاریم در صورتی که یک کودک و یا زن سوری و عراقی و یمنی و فلسطینی شب خواب در چشمانشان ندارند و چگونه مدعی شیعه بودن و محب بودن اهل بیت(ع) را داریم که در ماجرای در آوردن خلخال از پای زن یهودی که امام علی (ع) در این موضوع فرمود: اگر مسلمانی از این غم بمیرد برای او عیبی نیست! چگونه می توان در مورد این مسئله بی تفاوت بود در صورتی که در ممالک اسلامی زنان ایزدی و مسلمانان و مسیحی را در عراق درون قفس در بازارهای موصل مانند برده بفروش می رسند! و ما ازاین وقایع تلخ غم نمی‌خوریم که هیچ تب هم نمی‌کنیم چه برسد که بخواهیم بمیریم! ای کاش ذره‌ای همزاد پنداری می‌کردیم و لحظه‌ای خود را جای برادران و پدران آنها قرار می‌دادیم. آیا واقعا می توانستیم چنین چیزی را تحمل کنیم !؟ شمایی که می‌گویید جنگیدن در کشوری دیگر کار اشتباهی است بدانید امام حسین(ع) در مدینه زندگی می‌کرد ولی در عراق و کربلا به شهادت رسید. امام حسین(ع) برای احیای دین جدش و امر به معروف و نهی از منکر قیام کردند و این نیز خود گواهی برای ماست که ببینیم چگونه تاریخ در حال تکرار شدن است و چگونه یزیدیان زمان زمام امور را در دست گرفته اند و چگونه چهره اسلام را با تفکری صهونیستی و تکفیری که آمیزه‌ای از تفکرات یهود است مخدوش می‌کنند و با معرفی اسلامی پر از توحش و معرفی آن به جهانیان هستند هرکس به نوبه خود باید تکلیف خود را ادا کند و قدم در راه مقتدای خود حسین بن علی(ع) بگذارند.

همه آزادگان و محبین به اباعبدالله (ع) وظیفه داریم در این راه قدم بگذاریم و برای ظهور منتقم زمینه سازی کنیم. چه زیبا فرمود خمینی کبیر که راه قدس از کربلا می گذرد و این جمله هر زمانی بیشتر نمود پیدا می‌کند که هرسال اربعین پرچم‌های سپاه خراسانی این نکته نورانی امام(ره) را یادآوری می‌کند.

از برادران و خواهران دینی‌ام می خواهم که مطیع امر رهبری باشند و بدانند که تا زمانی که منتقم حسین (ع) نیامده ولی امر مسلم است.

برادران و خواهران گوش به فرمان رهبر باشید که حرف رهبر حرف امام زمان (عج) است و نگذارید حرف ولی امر زمین بماند.

در زمان فتنه ها گوش به فرمان رهبر باشید و مطیع امر ولی خود باشید نگذارید دشمنان بین قومیتها اعم از ترک و لر و عرب و بلوچ و کرد و… و مذاهب و ادیان اختلاف بیافکند. مراقب توطئه دشمن باشید و از دعواهای شیعه و سنی پرهیز کنید و همدیگر را با چشم هم وطن ببینید.

ایران اسلامی باید تحت لوای ولی فقیه همبستگی و همدلی خود را حفظ کند تا به مملکت آسیبی نبیند. هرشخص یا فرد یا گروهی که بر ضد ولایت فقیه فعالیت کند یا قصد تضعیف ولایت فقیه و رهبر را داشته باشد بلاشک برضد صاحب الزمان (عج) هم فعالیت خواهد کرد چون از مسیر حق خارج شده است هرکس در حریم ولایت مطیع باشد هیچ وقت منحرف نخواهد شد و در آخر زمان سربلند خواهد بود و این مانند روز روشن است که اشخاصی که ولی فقیه را نپذیرند در عصر ظهور امام زمان(عج) نشناخته و نخواهند پذیرفت.

در عصر کنونی ظالم و مظلوم کیست؟رهبرم سیدعلی فرمود: گفتمان ما دفاع از مظلوم و جنگ با ظالم است. ما هر مقداری که بتوانیم از مظلوم دفاع می کنیم و حمایت می کنیم و هر مقداری که توانایی ما و وسع ما باشد وظیفه ماست. دنیا را ظلم گرفته و ظاهر پرزرق و برق مردم را فریفته و ظالمان و فرعونیان زمان در حال پیاده سازی افکار شومشان در تقسیم کردن و کوچک کردن کشورها و فاسد کردن ملتها و کشاندن آنها به فحشا هستند. چگونه می توان در برابر ظلم سکوت کرد؟! تا کی؟! چگونه می توان  دید که فرعونیان و یزیدیان برسر زنان و کودکان بی‌دفاع و بی‌گناه می زند و انسانهای بی‌گناه را می‌کشند! و آیا فقط باید نظاره‌گر بود یا معجزه‌ای از سوی خدا بود؟ وظیفه انسانی چه می‌شود؟ وآیا زنده ماندن در این دنیای پر از ظلم رواست؟! مکتب ما مکتب عاشوراست مکتب انقلاب است مکتب آزادگی است در این مکتب باید آزادگی آموخت و جلوی هر ظلم و کفری ایستاد حتی به قیمت جان و ریخته شدن خون. مکتب ما مکتب پیروزی خون بر شمشیر است. آیا انسانی هست با دیدن این همه ظلم باز هم لذتی اززندگی ببرد؟! اگر اینطور باشد فریب دنیا را خورده و بویی از انسانیت نبرده…

آیا شده خودمان را لحظه‌ای جای این افراد بی‌گناه بگذاریم؟! پس وظیفه ما در قبال این همه ظلم چیست؟ آیا باید نظاره‌گر باشیم یا اینکه در برابر ظلم قیام کنیم؟ آیا حتما باید منجی بیاید و ما بعد اقدامی بکنیم! پس وظیفه زمینه سازی ظهور برگردن کیست؟ ازتمام جوانان کشور می خواهم که پشت ولی فقیه باشند و دشمنان داخلی و خارجی را خوب شناسایی کنند تا به مملکت آسیبی نرسد و هر شخصی یا گروهی که به مستکبرین غرب و آدمکشهای صهیونیست تمایل دارد را دشمن نظام بدانید.

شهدا زنده هستند و شما را می بینند و گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شده اند مردگانی هستند، بلکه آنان زنده و در بارگاه پروردگارشان بهره مندند.

 

اللَّهُمَّ إِنی أَعُوذُ بِک مِنْ هَیجَانِ الْحِرْصِ، وَ سَوْرَهِ الْغَضَبِ، وَ غَلَبَهِ الْحَسَدِ، وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ، وَ قِلَّهِ الْقَنَاعَهِ، وَ شَکاسَهِ الْخُلُقِ، وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَهِ، وَ مَلَکهِ الْحَمِیهِ وَ مُتَابَعَهِ الْهَوَی، وَ مُخَالَفَهِ الْهُدَی، وَ سِنَهِ الْغَفْلَهِ، وَ تَعَاطِی الْکلْفَهِ، وَ إِیثَارِ الْبَاطِلِ عَلَی الْحَقِّ، وَ الْإِصْرَارِ عَلَی الْمَأْثَمِ، وَ اسْتِصْغَارِ الْمَعْصِیهِ، وَ اسْتِکبَارِ الطَّاعَهِ. وَ مُبَاهَاهِ الْمُکثِرِینَ، وَ الْإِزْرَاءِ بِالْمُقِلِّینَ، وَ سُوءِ الْوِلَایهِ لِمَنْ تَحْتَ أَیدِینَا، وَ تَرْک الشُّکرِ لِمَنِ اصْطَنَعَ الْعَارِفَهَ عِنْدَنَا أَوْ أَنْ نَعْضُدَ ظَالِماً، أَوْ نَخْذُلَ مَلْهُوفاً، أَوْ نَرُومَ مَا لَیسَ لَنَا بِحَقٍّ، أَوْ نَقُولَ فِی الْعِلْمِ بِغَیرِ عِلْمٍ

بار خدایا به تو پناه می‌آورم از طغیان آز و تندی خشم و چیرگی حسد و سستی صبر و کمی قناعت و بدی اخلاق و زیاده‌روی در شهوت و پافشاری در عَصَبیت. و پیروی هوا و هوس و مخالفت با هدایت و خواب غفلت و کوشش بیش از اندازه و انتخاب باطل بر حق و پافشاری بر گناه و کوچک‌شمردن معصیت و بزرگ‌شمردن طاعت و فخر. و مباهات با ثروتمندان و تحقیر تهی‌دستان و کوتاهی در حق زیردستان خود و ناسپاسی نسبت به آن که به ما خوبی کرده. یا آنکه ستمگری را یاری کنیم یا ستمدیده‌ای را تنها گذاریم یا آنچه را که حق ما نیست بخواهیم یا از آنچه نمی‌دانیم، دم زنیم.

(صحیفه سجادیه صفحه۵۶ دعای٨)

 

خواهرم عفت خود را زهرایی کن 

برادرم غیرتت را علوی کن

والسلام

عبدالحقیر سراپا تقصیر؛ حجت اصغری شربیانی

 

آثار تولید شده درباره شهید مدافع حرم حجت اصغری

 

کتاب «آخرین زیارت»: خاطرات شهید مدافع حرم حجت اصغری شربیانی به روایت مادر به انضمام تصاویری از شهید

  • نویسنده : مهدی گودرزی
  • ناشر : تقدیر
  • سال نشر : ۱۳۹۶
  • تعداد صفحات : ۴۸

 

مستند و کلیپ

 

 

گالری تصاویر

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

One Comment

  1. ۱۹ مهر ۱۴۰۱ at ۲:۱۳ ب٫ظ

    اصغری

    پاسخ

    سلام لطفا مطالبتون تصحیح کنید حجت در شهرری به دنیا آمده و محل زندگیشون هم شهرری بوده نه ورامین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search