شهید سید حسین میرشفیعی

شهید سید حسین میرشفیعی

 

نام پدر: سید حسن

تاریخ ولادت: ۱۳۵۰/۱/۱

محل ولادت: تهران

سن: ۱۶

تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱/۲۱

محل شهادت: شلمچه

عملیات: کربلای ۸

گردان:حضرت زینب(س)

مزار: تهران – بهشت زهرا(س) قطعه ۲۹ شماره ۵

 

وصیت‌نامه شهید سید حسین میرشفیعی

من الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَـاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلاً

با سلام و درود بر یگانه منجى عالم بشریت امام زمان (عج) و نایب برحقش امام خمینى و با درود و سلام بر رزمندگان اسلام که در جبهه‌هاى حق علیه باطل مشغول مبارزه هستند.

مادر سلام علیکم، امیدوارم که حالت خوب باشد و از رفتن من به جبهه و شهید شدنم ناراحت نباشى، چون باید تا آخرین قطره ى خون، درخت اسلام را آبیارى کنیم که این درخت از زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) جوانه زد و بزرگ شد تا در زمان ما درخت بزرگى شده و شکوفه داده است و همه منتظرند ببینند ثمره‌ى این درخت چیست. مانند باغبانى که درختش را بزرگ مى کند و چند سال زحمت مى کشد که میوه بدهد. اى مادر و پدرم، اگر شما از جنگ خسته شوید و دور امام را خالى کنید، این درخت خشک مى شود و کم کم به زمین مى افتد؛ خدا را شکر که شما از چنین کسانى نیستید.

اى مادرم، براى من ناراحت نباش که من جایم خوب است و هر وقت دلت برایم تنگ شد بیا بر مزارم و اگر مزار نداشتم بر مزار دیگر شهیدان برو که آنان هم فرزندان شما هستند، هر شب جمعه منتظرت هستم.

پدرم سلام؛ مرا ببخشید که شما را اذیت کردم و قدر شما را ندانستم که چقدر براى من زحمت کشیدید که راحت درس بخوانم ولى من ناشکرى کردم و امیدوارم که در زمان آخرت زحمات شما و مادرم را جبران کنم…

خواهران عزیزم، فقط یک وصیت براى شما دارم و آن این که حجاب اسلامى را بیشتر از همیشه حفظ کنید و بیشتر به نماز جمعه بروید و به رزمندگان کمک کنید.

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

One Comment

  1. ۱۹ دی ۱۴۰۲ at ۲:۱۴ ق٫ظ

    ناشناس

    پاسخ

    هنوز صورت نصفه اش رو که جای خالیش رو با پارچه سفید پرکرده بودن موقع تدفین یادمه.خدابیامرره سادات خانم مادرت رو که داغش هیچوقت سرد نشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search