درباره شهید
اشک شوق
درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن
درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن
هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها
درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفتهاند
درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت همرزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدینیا آمد و به ما گفت: «بچهها از
۲ Comments
۱۲ اسفند ۱۴۰۱ at ۶:۱۰ ق٫ظ
علی توکلیان
سلام علیکم ، بنده حقیر در عملیات والفجر دو جمعی گردان حجر ابن عدی به فرماندهی حاج جواد رضایی و گروهان شهید محمد دلیری و دسته شهید حاج آقا شاد بودم که پس از آمادگی تیپ و گردانهای تحت امر ستون کشی بینظیربه سمت منطقه عملیاتی حاج عمران داشتیم ، گردان حجر شب عملیات با گردانهای حضرت قمر بنی هاشم ادغام شد و با آر پی جی زن های خود نقش به سزایی در فتح قله کله اسبی ایفا کرد ،از شهدای گردان حجر آمار کامل و دقیقی درج نشده به همین دلیل تعدادی تصویر و اسامی شهدایی که در این عملیات نیروی گردان حجر بودند را به محضر عزیزان تقدیم خواهم کرد به این امید و آرزو که روزی با شهادت به این عزیزان ملحق شوم ،
۳۰ شهریور ۱۴۰۰ at ۲:۱۶ ب٫ظ
داود نجف ابادی
باسلام من بیسمچی این شهید بزرگوار در عملیات والفجر ا بودم و خا طرات فراوان دارم و لحظه شهادت در بغل من بود و من نیز زخمی شدم روحش شاد و یادش گرامی باد