شهید ناصر جنیدی
نـام پـدر : اسدالله
نام مادر: فاطمه محمدی
تاریخ تولد: ۱۱/تیر/۱۳۴۹
مـحل تـولـد : ورامین
وضـعیت تاهل : مجرد
تاریخ شهادت: ۲۲/فروردین/۱۳۶۶
سن: ۱۷سال
محل شهادت: شلمچه
عملیات: کربلای ۸
گردان: نامشخص
مزار: ورامین – گلزار شهدای پیشوا – قطعه ۲ ردیف ۸ شماره ۷
بازتولید(جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)
زندگینامه شهید ناصر جنیدی
شهید ناصر جنیدی جعفری در یازدهمین روز تابستان ۱۳۴۹ در ورامین دیده به جهان گشود. او سومین فرزند خانواده بود. پدرش مرحوم حاج اسدالله جنیدی کارمند اداره آموزش وپرورش بود و در کنار آن، کشاورزی هم میکرد. ناصر در کودکی، کمک حال پدر بود.
ناصر، تحصیلات خود را تا مقطع سیکل ادامه داد. او در مجالس ائمه(ع) بخصوص هیئت متوسلین به حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام (معروف به تکیه پائین) حضور مییافت. در هیئتها طبل می زد و نیمه شعبان هر سال، در خیابان فرهنگیان (که اکنون به نام خودش مزین شده است) جشن به پا میکرد.
ویژگیهایی نظیر فعال بودن، منظم بودن، با ادب بودن، و… او را از دیگران متمایز میکرد.
او بعد از حضور در جبهه، در ٢٢ فروردین ماه سال ١٣۶۶ و در عملیات کربلای ٨ در شلمچه به فیض شهادت رسید.
مزار مطهر وی در قطعه ٢ ردیف ٨ شماره ٧ گلزار شهدای پیشوا قرار دارد.
بازتولید(جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)
وصیتنامه شهید ناصر جنیدی
به نام الله پاسدار خون شهیدان و با سلام خدمت یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی و نایب بر حقش امام کبیر و بنیانگزار جمهوری اسلامی ایران
اول سلام بر تو ای پدر بزرگوارم که سالها زحمت کشیدی و مرا پرورش دادی و دوم سلام خدمت مادر عزیزم که همیشه سلامتی من آرزوی تو بوده
من که قادر به جبران زحمات شما عزیزانم نیستم ولی امیدوارم با شهید شدنم بتوانم کمی از زحمات شما را جبران کنم و کمکی به انقلاب بزرگ نمایم.
ای پدر جانم مثل امام حسین و مادرم مانند حضرت فاطمه صبور باشید که خداوند صابرین را دوست دارد و شما ای خواهرانم مثل حضرت زینب بردبار باشید که با حجاب خود مشت محکمی بر دهان آمریکا بزنید. ای برادرانم بردبار باشید و تا آنجا که میتوانید جبهه ها را پر کنید و پوشش دهید.
ای خانواده من مبادا در شهادت من سوگواری کنید که دشمن از کم تحمل بودنتان شاد نشود که شهادت آرزوی من است.
بازتولید(جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)
نامه شهید ناصر جنیدی
بسمه تعالی
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام به خدمت یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی
عجل الله تعالی فرجه الشریف و نائب بر حقش خمینی کبیر و با درود بروان پاک شهیدان اسلام
و با سلام خدمت خواهر عزیزم؛ سلامی گرم به گرمی تن خورشید. امیدوارم این سلامی که از اعماق
قلبم سرچشمه می گیرد پذیرا باشی و اگر از احوالات این حقیر برادر خود خواسته باشی بحمدالله
خوبم و هیچ نگرانی ندارم .
زهرا خانم الان که این نامه را برای تو می نویسم نیم ساعت است که از مخابرات که برای شما زنگ
زدم آمدهام و در اینجا فهمیدم که بعد از آموزش در اینجا احتمال ۹۹% است که برویم خط و من هم
در این نامه کاغذی گذاشتهام که تا بعد از شهادتم اگر خدا خواست، لطفا کسی آن را باز نکند .
خوب بگذریم… تلفن اینجا را هم که دادم فقط برای کارهای واجب استفاده کنید. شماره را باز دوباره
می گویم ۵۷۵۳ مهاباد، ولی خب بگذریم… الان قرار است به ما کمپوت آلبالو بدهند، فردا من شهردار
خانه هستم. در اینجا ما ۱۲ نفر هستیم هر روز ۱ نفر کارها را بعهده دارد. فردا یعنی روز یکشنبه من
شهردار هستم ولی زود می گذرد. خانم جبهه واقعا انسان ساز است. من صبح رفتم حمام و از حمام
برگشتم یک مشت رخت رو خودم شستم. ظرف می شورم. جارو می کنم. در اینجا همه کار می کنم.
خب دیگر وقت عزیزت را نمی گیرم. به همه فامیل مخصوصا هدی خانم عزیزم سلام برسان.
والسلام
خداحافظ ۱۰ آبان ۱۳۶۵
بازتولید(جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)
خاطراتی درباره شهید ناصر جنیدی
– در قسمت تعاون خط مقدم بدن پاک شهید ناصر جنیدی در جوار ابدان شهدای شیمیایی شده قرارگرفت و به همین خاطر، هنگام تدفین، قسمی از بدن شهید گرانقدر ناصر جنیدی دچار عارضه شیمیائی شده بود.
– در مرحله اول اعزام، شهید ناصر جنیدی قبل از عملیات کربلای ۵ نامهای به خواهر خود نوشت. در پاکت آن نامه، یک نامه دیگر قرار داده بوده و تاکید کرده بود که نامه دوم تا بعد از شهادت باز نشود، چرا که وصیتنامه میباشد. مرحله دوم اعزام، وی به صورت تلفنی، به خواهرش اظهار میدارد این بار آخریست که من
میروم و از بازگشتم خبری نیست. (انگار به وی الهام شده بود که شهید میشود).
بازتولید(جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)
One Comment
۱۶ دی ۱۴۰۲ at ۶:۰۲ ب٫ظ
محدثه سادات یاسینی
ممنون