شهید محمودعلی بابالو

شهید محمودعلی بابالو

نـام پـدر : محمدسلیم

نام مادر: قزتمام

تـاریخ تـولـد : ۱۸/دی/۱۳۴۸

مـحل تـولـد : کردستان – بیجار

سـن :  18 سال

تـاریخ شـهادت : ۲۰/فروردین/۱۳۶۶

مـحل شـهادت : شلمچه

عـملیـات : کربلای ۸

مسئولیت: غواص

گردان: حضرت زینب(س)

مـزار : کرج – امامزاده محمد

بازتولید(جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)

 

زندگینامه شهید محمودعلی بابالو

شهید محمودعلی بابالو در دیماه ۱۳۴۸، در شهرستان بیجار استان کردستان به دنیا آمد. پدرش محمد سلیم، کارگری می‌کرد و مادرش قزتمام نام داشت.

محمودعلی دانش‌آموز سوم متوسطه بود که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.

او در روز بیستم فروردین ۱۳۶۶، با سمت غواص در شلمچه بر اثر اصابت ترکش و گلوله به سر، شهید شد. پیکر او را در امامزاده محمد کرج به خاک سپردند.

بازتولید(جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)

 

وصیتنامه شهید محمودعلی بابالو

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و درود بى‌کران بر حضرت ولى عصر (عج) و نایب برحق ایشان امام امت خمینى کبیر و با سلام به شما عزیزان مستمع.

هر جا که سخن از اسلام هست جهاد و مبارزه نیز در کنار آن هست و هر جا که جهاد و مبارزه است پیروزى و شهادت همجوار آن هستند اصولا اینان همه مکمل هم هستند باید مجاهده نمود تا دیانت بماند و کشته شد تا اسلام بماند هنگامى که مسئله اسلام و مبارزه در راه آن مطرح شد، دست بریدن از لذایذ دنیوى خانواده و عشق به مسایل مادى وظیفه هر مسلمانى است و بر همه لازم و ضرورى است که با تقویت ایمان در وجود خود به جنگ در راه دین خدا با کفار برخیزند چرا انجام آن اطاعت از امر پروردگار است و ترک آن موجب عذاب اخروى است و پرهیز از آن جز ذلت و بدبختى چیزى به دنبال ندارد چنانکه پیامبر(ص) می‌فرماید: اوج مسلمانى، جهاد در راه خداست که جز مسلمانان برجسته بدان نرسند.

و حرکت امام حسین نیز چیزى جز این نبود و این از سخنان گهربار ایشان کاملا مشهود است که می‌فرماید: شما امیدوارید که من در برابر یزید طاغى و دشمن خدا سر اطاعت فرود آورم هرگز، به خدا پناه مى‌برم که به چنین خوارى و ذلتى تن در ندهم. سپس بدانید که من با آگاهى این صراط را برگزیدم و براى استمرار حرکت امام حسین قدم برداشتم. آدمى که دل را از مظاهر دنیوى رها سازد و اندیشه و قلب خود را براى هدفى معنوى و الهى بکار اندازد به تکامل و رشد روحى و فکرى والا دست خواهد یافت در این هنگام است که عنایت خاص پروردگار شامل حال او نیز خواهد شد فردى که قلب و روان خویش را با نغمه ملکوتى قرآن مصفا سازد و توجه‌اش به خدا بیشتر شود معبود نیز به او عنایت می‌کند و روحش به سوى ملکوت اعلاء پرواز مى‌نماید.

پیامبر(ص) در این زمینه مى‌فرماید: قرآن را بخوانید زیرا خداوند دلى را که قرآن را دریافته معذب نمی‌کند. پدر و مادر گرامى! من کوچکتر از آن هستم که به شما توصیه یا پندى بدهم چرا که شما اسوه یک عمر تلاش و فداکارى هستید. اما هدف همه ما رسیدن به رضاى خدا بوده و شما باید افتخار کنید که فرزندتان را براى رضاى خدا و در راه اسلام و قرآن فدا ساخته‌اید و امانتى را که به شما سپرده بود با شایستگى به او برگردانید. دل بریدن از این دنیاى فانى صعب و نگران کننده است اما رسیدن به قرب الهى الله و گیتى جاویدان بسیار خوشحال کننده، صبر و بردبارى را پیشه خود سازید و بر خدا توکل کنید و همواره الله را مدنظر داشته باشید و امام را دعا کنید و ظهور هر چه زودتر امام زمان (ارواحنا له الفداء) را از خدا بخواهید: اگر شهید نمى‌شدى مى‌بایست بعدا در بستر ذلت مى‌مردى اما من مرگ برتر را انتخاب نمودم که شهادت بالاترین و زیباترین مرگهاست. پدر و مادر عزیزم بدانید که عمر بسیار کوتاه و زندگى فانى است و دیدار دوستان نزدیک است و بزودى همدیگر را ملاقات خواهیم نمود زیرا زندگى بیش از یک چشم بر هم زدن نیست.

بسیجیان جان بر کف، وظیفه اصلى خود که همان حفاظت از ارزشهاى اسلامى و پاسدارى از خون شهیدان است از یاد نبرید و همه اعمالتان را براى رضاى خدا و در راه او قرار دهید، اخلاق اسلامى در صدر کارهایتان باشد در غیر اینصورت از مردم دیگر انتظارى نمی‌توان داشت اول باید خود را ساخت سپس دیگران را، با منافقین و ضد انقلابیون به شدت برخورد نمایید زیرا که انگل [جامعه] اسلامى هستند. دوستان عزیز سنگر مدرسه و درس را فراموش نکنید و سلاح قلم را با سلاح ایمان آمیخته کنید و با آن با دشمنان خدا و مسلمین بجنگید و آینده کشور اسلامیمان را شکوفا سازید.

من جامه عاشقى به تن خواهم کرد

در وادى عشق ترک من خواهم کرد

یا وصل تو را به کام دل خواهم کرد

یا جامه عاشقى کفن خواهم کرد

ماییم که بر سینه شب تیر زدیم

بر خصم زبون دشنه و شمشیر زدیم

ماییم که پا بر سر دنیا زده‌ایم

ماییم که خنده بر تمنا زده‌ایم

شمعیم که تا سحر به جان سوخته‌ایم

موجیم که بر سینه دریا زده‌ایم

برخیز که آهنگ سفر باید کرد

چون موج ز بهر خون گذر باید کرد

بر درگه دوست نقد جان باید ریخت

در مسلخ عشق ترک سر باید کرد

۵/اسفند/۶۵

با سلام و درود بى‌پایان بر منجى بشریت ولى عصر و نایب بر حق ایشان امام امت خمینى کبیر و با سلام بر روان مطهر شهیدان آغشته در خون پدر و مادر عزیز و گرامى به خواهران عزیز و برادران گرامى براى چندمین بار لازم مى‌دانم که حرکت خود را در قبال جنگ و جبهه و اصولا برگزیدن خط مشى شهادت را به اختصار براى شما تشریح نمایم.

من از همان ابتدا عقیده خود را بر اساس اسلام بنا نهادم و سعى نمودم که عملم را بر مبناى آن تنظیم نمایم. آمدنم به جبهه نیز بر همان پایه است احساس وظیفه در مورد دین و خون شهدا مرا به جبهه کشاند، از اول هدف رضاى خدا بوده و هست و انتخاب شهادت نیز قرب الهى و رسیدن به وصول سعادت ابدى است متأسفانه همین حالا اطلاع دادند که آماده باشیم و فرصت ادامه نامه نیست …

نماز بخوانید زیرا مرگ من جز براى نماز نبوده.

بازتولید(جمع آوری اینترنتی و فضای مجازی)

 

سایر شهدا

درباره شهید

اشک شوق

درباره شهید مجید آخوندزاده ۷ ساله که بود، پدرش را از دست داد. مادرش بافندگی می کرد و روزگار می گذراندند. مجید برای یاد گرفتن

درباره شهید

هنر رسول

هنر رسول درباره شهید رسول کشاورز نورمحمدی به روایت برادر شهید برادرم دو سال بیشتر نداشت که پدرمان از دنیا رفت و ما را تنها

درباره شهید

نشان از بی‌نشانها

درباره شهید مهدی محمدصادق به روایت برادر شهید یک روز که خواهرم برای خرید به تعاونی مسجد رفته بود، دیده بود چند نفری گعده گرفته‌اند

درباره شهید

هدایت در صحنه

درباره سردار شهید بهمن محمدی نیا به روایت هم‌رزمان عراق پاتک سختی در منطقه داشت. سردار بهمن محمدی‌نیا آمد و به ما گفت: «بچه‌ها از

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

HomeCategoriesAccountCart
Search